منوی اصلی
نتیجه جستجوی مقالات "خنده"
مشاهده مقالات بیشتر

پرسش‌وپاسخ

Question/Answer

سوالات خود پیرامون مسايل پزشکی را از سبزوسالم بپرسید. توضیحات بیشتر

جستجو در سوالات پزشکی و سلامت

تولدم نزديكه و من دوست ندارم همسرم مهمون دعوت كنه و برام تولد بگيره و از الان اضطراب دارم وبهش كه فك ميكنم ماهيچه هام منقبض ميشه و حالت تهوع ميگيرم اينو ميدونم كه تولد گرفتن چيز خاصي نيس ولي نميتونم جلوي ترسمو بگيرم با آدمهاي جديد هم به سختي روبرو ميشم يعني قبلش به مرز سكته ميرسم بعد كه باهاشون آشنا ميشم شدت اضطرابم كمتر ميشه ميدونم مشكلم براي ديگران خنده داره ولي خودم خيلي عذاب ميكشم?
سلام.من 10 روز پیش ار اف فرکشنال کردم .سمت خط خنده م هنوز قرمزه.با توجه به اینکه پوستم چربه و برای ترمیم کرم ترمیم کننده ی اوریاژ استفاده کردم.ممکنه این قرمزی طولانی به خاطر قارچ باشه؟ممنون
سلام پسری دارم نه ساله از هفت سالگی بدون هیچ علامتی یک روز صبح دچار افتادگی پلک و تغییر حالت خنده شده است در این سه سال هیچ تغییر دیگری نکرده نه بهتر شده و نه بدتر میخواستم بپرسم پسرم چهشده
با سلام و تشکر ،،ازوقتی نوجوان بودم ،،دوست داشتم یه موقع هایی با خودم خلوت کنم و به صداهایی که توی ذهنم بود گوش بدم،،هرشب قبل خواب یه رمان کوتاه توی ذهنم تصور میکردم،،با خنده قهرمان کی خندیدم و با گریه اش گریه می کردم،،،در واقع قهرمان داستان خودک بودم،،،وداستان هم زندگی اینده من بود،،، هرشب داستان از رویاهای قشنگ و عشق دروعین،و خیانت و ترک کردن من،،تموم می شد ،،والان که ده سال پیش یک ازدواج اجباری و طلاق داشتم فوق العاده منزوی،،پرخاشگر،،زود عصبانی،،رویایی،،اینده نگری کردن،احساس شکست و نامیدی،،کابوس های شبانه ،،بیخوابی،،خودبرتری گاهی،،و تا چشمام رو میبندم دوباره همون داستان سرا شروع میکنه از اینده گفتن که هیچ وقت اتفاق نیوفتاد،،بدبین هم میشم،چند بار از درون منو تشویق به خودکشی هم کرده،،از این تنهایی هم رنج میبرم،،،من چیکار کنم که راحت شم از این خودی که درون منه؟چه دارویی مصرف کنم؟
با سلام و تشکر ،،ازوقتی نوجوان بودم ،،دوست داشتم یه موقع هایی با خودم خلوت کنم و به صداهایی که توی ذهنم بود گوش بدم،،هرشب قبل خواب یه رمان کوتاه توی ذهنم تصور میکردم،،با خنده قهرمان کی خندیدم و با گریه اش گریه می کردم،،،در واقع قهرمان داستان خودک بودم،،،وداستان هم زندگی اینده من بود،،، هرشب داستان از رویاهای قشنگ و عشق دروعین،و خیانت و ترک کردن من،،تموم می شد ،،والان که ده سال پیش یک ازدواج اجباری و طلاق داشتم فوق العاده منزوی،،پرخاشگر،،زود عصبانی،،رویایی،،اینده نگری کردن،احساس شکست و نامیدی،،کابوس های شبانه ،،بیخوابی،،خودبرتری گاهی،،و تا چشمام رو میبندم دوباره همون داستان سرا شروع میکنه از اینده گفتن که هیچ وقت اتفاق نیوفتاد،،بدبین هم میشم،چند بار از درون منو تشویق به خودکشی هم کرده،،از این تنهایی هم رنج میبرم،،،من چیکار کنم که راحت شم از این خودی که درون منه
سلام خسته نباشید من یگ پسر ۳ سال و۵ ماه دارم وقتی میخنده و گریه میگنه دهنش را کج میکنه چن تا دکتر بردم ولی کاری نکردن ازتون خواهش میکنم جواب من را بدید که من چکار کنم خو ب بشه
سلام من یک پسر 10 ماهه دارم که خوب غذا نمیخوره هرکاری میکنم حتی وقت زیادی برای غذا خوردنش میزارم تابا شوخی وخنده بازی شده یکم بهش بدم اما فایده نداره باوجودتنوع غذایی حتی میزارم خودش بخوره اما فایده نداره راه حل لطفاً ممنون
باسلام دختری دارم ۱۱ماهه ک ازابتدای تولدش خیلی کم خواب و پرتحرک و عصبی بود وتاالان شبها خواب عمیق نمیرود وتا صبح ۱۰باربیدارمیشود و خیلی میغلطد و زود نسبت به خنده و گریه اطرافیان گریه میکند ایا نوزادم مشکل روانی دارد
باسلام من16سالمه و8ماهه ازدواج کردم باوجوداینکه هرچقدرخوش باشم اماشبادلم میگیره یاروزاموقع خنده یهودلم میگیره وگریه میکنم شباازترس تاخودصب گریه میکنم به بعضیاگفتم وگفتن ازدلتنگیه نمیدونم چیکاربایدبکنم همش به ذهنم فکرای منفی میادکه دیوونم میکنه چن باری خاستم برم پیش مشاورامانتونستم مشکلموباهمسرم درمیون بزارم راهنماییم کنین چیکاربایدبکنم ایالازمه به مشاورمراجعه کنم چون این موضوع روزندگیم هم اثربدی گزاشته کمکم کنین.
من از دکتر روانشناس سوال دارم میخواستم بپرسم دلیل این همه وسواس فکری من در مورد کسی ک دوسش دارم چیه؟؟؟هر دختریو میبینم فک میکنم نکنه اینو بگیره نکنه با این دوست باشه به هر دختری بخنده فک میکنم گلوش پیش این گیره در حالی ک اون بنده خدا یه ادم مذهبیه که تاحالا نه جایی رفته خواستگاری نه با کسی دوست بوده میترسم اگه یه روزی بیاد اونوقت من انقد شکاک باشم فراریش بدم چیکار کنم کمکم کنید????
با عرض سلام به پزشکان محترم من 47ساله هستم بنده مادر زادی از قسمت چپ صورت فلچ صورت هستم به صورتی که پلکم بسته نمیشه وموقع خنده لبم فقط به سمت راست باز میشه و سمت فلج افتادکی دارد. ایا درمانی وجود دارد
باسلام من خیلی آدم خنده رویی هستم و همین مساله باعث شده که از جامعه دور باشم و گوشه گیر شوم چون جلوی خنده خود را در جمع نمیتوانم بگیرم هرچند قرص آلپرازولام و ایمی پرامین۲۵هم مصرف میکنم ولی هنوز در عذابم لطفا راهنمایی م کنید چند دفعه هم پیش روانپزشک مراجعه کردم ولی نتیجه ای نگرفتم به خدا نمیدانم چیکارکنم
سلام خسته نباشيد من سريع عصبي ميشم دست خودم نيست نميفهمم دارم چكار ميكنم موقع عصبانبت شايد هركاري بكنم خيلي خودمو كنترل ميكنم كه كاري نكنم بعدش ميفهمم پشيمون ميشم مثلا همين چند وقت پيش با يكي بحثم شد وسط خيابون ميخواستم بزنم سنشم از من بالاتر بود اصلا احترامو ادب و همه چيز يادم رفت من كهرخيلي حساسم رو اين چيزا يك ربع بعد فهميدم چكار كردم همش اضطراب همش استرس صداي دزد گي يا بوق ماشين خيلي رو مخمه در حدي كه تصميم ميگيرم برم ماشين طرف رو خرد كنم به صدا و بو حساس شدم قبلا زياد ميخنديدم و خوش رو بودن بهرهمه چيز مبننديدم الان كم ميخندم يهو وسط خنده ميرم تو فكر سر درد دارم و عصبي ميشم چشم راستم درد ميگيره تار ميشه خسته ام همش اما خوابم نميبره بي خوابي دارم دست و پاهام هي گزگز ميكنه افسرده شدم ، بي حوصله ام ازهمه از خودمم بدم مياد همه چيز از يادم ميره حرف ميزنم بعضي وقتا يك كلمه رو نميتونم بگم زبونم نميچرخه سريعا چيز هاي كوچيك ناراحتو نا اميدم ميكنه جديدا حس ميكنم يكي داره از داخل تكونم ميده يهو از خواب بيدار ميشم فكر ميكنم همه جا داره تكون ميخوره دستامو نگاه ميكنم ميبينم تكون نميخوره ولي از درون دارم يكي تكونم ميده خيلي وقته اينجوري شدم بايد چكار كنم ؟ خيلي ميترسم و نگران خودمم ٢٢ سالمه متولد ٧٤ ام
سلام خسته نباشيد من سريع عصبي ميشم دست خودم نيست نميفهمم دارم چكار ميكنم موقع عصبانبت شايد هركاري بكنم خيلي خودمو كنترل ميكنم كه كاري نكنم بعدش ميفهمم پشيمون ميشم مثلا همين چند وقت پيش با يكي بحثم شد وسط خيابون ميخواستم بزنم سنشم از من بالاتر بود اصلا احترامو ادب و همه چيز يادم رفت من كهرخيلي حساسم رو اين چيزا يك ربع بعد فهميدم چكار كردم همش اضطراب همش استرس صداي دزد گي يا بوق ماشين خيلي رو مخمه در حدي كه تصميم ميگيرم برم ماشين طرف رو خرد كنم به صدا و بو حساس شدم قبلا زياد ميخنديدم و خوش رو بودن بهرهمه چيز مبننديدم الان كم ميخندم يهو وسط خنده ميرم تو فكر سر درد دارم و عصبي ميشم چشم راستم درد ميگيره تار ميشه خسته ام همش اما خوابم نميبره بي خوابي دارم دست و پاهام هي گزگز ميكنه افسرده شدم ، بي حوصله ام ازهمه از خودمم بدم مياد همه چيز از يادم ميره حرف ميزنم بعضي وقتا يك كلمه رو نميتونم بگم زبونم نميچرخه سريعا چيز هاي كوچيك ناراحتو نا اميدم ميكنه جديدا حس ميكنم يكي داره از داخل تكونم ميده يهو از خواب بيدار ميشم فكر ميكنم همه جا داره تكون ميخوره دستامو نگاه ميكنم ميبينم تكون نميخوره ولي از درون دارم يكي تكونم ميده خيلي وقته اينجوري شدم بايد چكار كنم ؟ خيلي ميترسم و نگران خودمم ٢٢ سالمه
سلام سريع عصبي ميشم دست خودم نيست نميفهمم دارم چكار ميكنم موقع عصبانبت شايد هركاري بكنم خيلي خودمو كنترل ميكنم كه كاري نكنم بعدش ميفهمم پشيمون ميشم مثلا همين چند وقت پيش با يكي بحثم شد وسط خيابون ميخواستم بزنم سنشم از من بالاتر بود اصلا احترامو ادب و همه چيز يادم رفت من كهرخيلي حساسم رو اين چيزا يك ربع بعد فهميدم چكار كردم همش اضطراب همش استرس صداي دزد گي يا بوق ماشين خيلي رو مخمه در حدي كه تصميم ميگيرم برم ماشين طرف رو خرد كنم به صدا و بو حساس شدم قبلا زياد ميخنديدم و خوش رو بودن بهرهمه چيز مبننديدم الان كم ميخندم يهو وسط خنده ميرم تو فكر سر درد دارم و عصبي ميشم چشم راستم درد ميگيره تار ميشه خسته ام همش اما خوابم نميبره بي خوابي دارم دست و پاهام هي گزگز ميكنه افسرده شدم همه چيز از يادم ميره حرف ميزنم بعضي وقتا يك كلمه رو نميتونم بگم زبونم نميچرخه سريعا چيز هاي كوچيك ناراحتو نا اميدم ميكنه جديدا حس ميكنم يكي داره از داخل تكونم ميده يهو از خواب بيدار ميشم فكر ميكنم همه جا داره تكون ميخوره دستامو نگاه ميكنم ميبينم تكون نميخوره ولي از درون دارم يكي تكونم ميده بايد چكار كنم ؟ خيلي ميترسم و نگران خودمم من تازه ٢٢ سالمه
سلام و وقت بخیر.ممنون از پاسخگویی شما. من کلا آدم خنده رویی هستم و علاقه زیادی به انجام دادن کارهای جدید و پرهیجان دارم.و از کارهای تکراری بیزارم.خانم هستم ۲۵ساله.متاهل. مثلا هروعده غذاپختن برای من معنی نداره و اصلا دوست ندارم انجام بدم.یا سروقت جایی رفتن یا هرروز سرساعت خاصی کار خاصی رو انجام دادن. یا حتی درزمینه مسائل زناشویی هم همین احساس رو دارم.اوایل ازدواج از سکس خیلی خوشم میومد ولی باوجود اینکه همسرم تنوع ایجاد میکنن بعد از دوسال؛باوجود علاقه ی زیادم؛در زمان برقراری رابطمون،همه چیز برای من تکراری هست و جذابیتی نداره.باوجود اینکه سردمزاج هم نیستم.خودم پیش قدم میشم.ولی از آغاز رابطه همه چیز یکنواخته برام.واین آزار دهنده ست. و متاسفانه هزینه ویزیت دکتر هم زیاده. چندروزی میشه که با اختلال adhd آشنا شدم در بزرگسالان. وقتی علائم رو مطالعه میکردم؛به حواس پرتی های مداوم هم اشاره شده بود.که من دقیقا همینطور هستم.نمیدونم باید درطول روز چه کارهایی روانجام بدم.یادم میره وسایلهامو کجا گذاشتم؛و همسرم هم بابت انجام ندادن کارهام که غالبا بخاطر حواس پرتی بوده ناراحت میشن؛و میگن که من تنبل هستم.درصورتی که تنبلی نیست بلکه رغبتی به انجام کارها ندارم یااینکه فراموش میکنم.و در زندگی شخصی تاالان سابقه ی شکست زیاد داشتم.سرخورده شدم از جانب اطرافیان.و تنها دلیلش هم این هست که برای شروع هر کاری انگیزه زیادی دارم اما بعد از گذشت چندروز از انجام اون کار،دیگه برام جذابیتی نداره و رهاش میکنم،و عموما کارهامو به سرانجام نمیرسونم.حتی دررابطه باورزش کردن.دوروز اول خیلی خوب میرم باشگاه اما بعدش دیگه نمبتونم ادامه بدم و رها میکنم.????? و همه ی این اخلاق ها و رفتار ها من رو اذیت میکنه درحدی که اصلا دوست ندارم بچه دار بشم؛چون اون هم ازمن یاد میگیره این رفتار هارو.خواهش میکنم من رو راهنمایی کنید. این داروهایی که برای درمان پیش فعالی بزرگسالان هست که محرک هستند؛اینها اعتیاد آور هستند؟ ممنونم از راهنمایی شما????????? یکی از همکارانتون گفتن Adhdنیست مشکلم.و گفتن از نداشتن هدفه. من هدف دارم.ولی بعد دوسه رو از هرکاری بی انگیزه میشم مشکلم اینه.و اینکه یه راه حل بدید بهم.نه فقط اینکه صرفا گفته بشه این مشکلو دارگ یا نه.یه راه حل لطف کنید منت بزارید بگید که چیکار کنم
سلام و وقت بخیر.ممنون از پاسخگویی شما. من کلا آدم خنده رویی هستم و علاقه زیادی به انجام دادن کارهای جدید و پرهیجان دارم.و از کارهای تکراری بیزارم.خانم هستم ۲۵ساله.متاهل. مثلا هروعده غذاپختن برای من معنی نداره و اصلا دوست ندارم انجام بدم.یا سروقت جایی رفتن یا هرروز سرساعت خاصی کار خاصی رو انجام دادن. یا حتی درزمینه مسائل زناشویی هم همین احساس رو دارم.اوایل ازدواج از سکس خیلی خوشم میومد ولی باوجود اینکه همسرم تنوع ایجاد میکنن بعد از دوسال؛باوجود علاقه ی زیادم؛در زمان برقراری رابطمون،همه چیز برای من تکراری هست و جذابیتی نداره.باوجود اینکه سردمزاج هم نیستم.خودم پیش قدم میشم.ولی از آغاز رابطه همه چیز یکنواخته برام.واین آزار دهنده ست. و متاسفانه هزینه ویزیت دکتر هم زیاده. چندروزی میشه که با اختلال adhd آشنا شدم در بزرگسالان. وقتی علائم رو مطالعه میکردم؛به حواس پرتی های مداوم هم اشاره شده بود.که من دقیقا همینطور هستم.نمیدونم باید درطول روز چه کارهایی روانجام بدم.یادم میره وسایلهامو کجا گذاشتم؛و همسرم هم بابت انجام ندادن کارهام که غالبا بخاطر حواس پرتی بوده ناراحت میشن؛و میگن که من تنبل هستم.درصورتی که تنبلی نیست بلکه رغبتی به انجام کارها ندارم یااینکه فراموش میکنم.و در زندگی شخصی تاالان سابقه ی شکست زیاد داشتم.سرخورده شدم از جانب اطرافیان.و تنها دلیلش هم این هست که برای شروع هر کاری انگیزه زیادی دارم اما بعد از گذشت چندروز از انجام اون کار،دیگه برام جذابیتی نداره و رهاش میکنم،و عموما کارهامو به سرانجام نمیرسونم.حتی دررابطه باورزش کردن.دوروز اول خیلی خوب میرم باشگاه اما بعدش دیگه نمبتونم ادامه بدم و رها میکنم.????? و همه ی این اخلاق ها و رفتار ها من رو اذیت میکنه درحدی که اصلا دوست ندارم بچه دار بشم؛چون اون هم ازمن یاد میگیره این رفتار هارو.خواهش میکنم من رو راهنمایی کنید. این داروهایی که برای درمان پیش فعالی بزرگسالان هست که محرک هستند؛اینها اعتیاد آور هستند؟ ممنونم از راهنمایی شما?????????
سلام ،من یه دختر21ساله و متاهل هستم ،،من خیلی به توانایی های خودم مطمئن هستم ومطالعه زيادميکنمواطلاعاتم ازخيليام بیشتره اما نمیتونم هیچ وقت تویه جمع خوب حرف بزنم خجالت نمی کشم میترسم حتی اگه به خودم ایمان بدم که میتونم حرف بزنم ناخودآگاه میترسم وياصدام ميلرزه يااينکه حرفمواشتباه میزنم که باعث خنده بقیه میشه هیچ وقت نتونستم تو مدرسه يادانشگاه به درس خوب گوش بدم به خاطر اینکه وقتی سوالی برام پیش ميادنميتونم بپرسم به خاطرهمينم که تو جمع نمیتونم حرف بزنم اصلا خوشم نميادبيرون برم،،خیلی غمگینم هیچ شادی احساس نمیکنم خيليم فکرهای منفی میکنم مخصوصادرموردادمايه اطرافم که ازشون بدم ميادچون تحقيرم کردن ياحسودن ويابهم خندیدن خیلی ازوضعم ناراحتم چيکارکنم؟
سلام خسته نباشید، یکطرف صورت من کشش غیر ارادیش ضعیف شده و باعث خنده یکطرفه میشه میخوام عصب طرف سالم رو قطع کنم و دوباره پیوند بزنم ضعیف بشه و با این یکی متقارن بشه فیزوتراپی جواب نمیده. به نظرتون راه خوبی هست یا راه دیگری هم برا ضعیف کردن عصب وجود داره بجز بوتاکس ک دایمی نیست. لطفا راهنماییم کنید تشکر
با سلام بنده مدت ۵ سال است که ضعف شدید از معده ام شروع میشه تا نزدیک گلویم که احساس میکنم می رسه به خنده مدت سی ثانیه می خندم بعد گردن را راست و چپ میچرخانم بعداز آن ۵ دقیقه حواس پرتی به حالت عادی بر میگردم چند روزی هست به دکتر رفتم کاربامازپین با فنی خوئینی با فنوباربیتال مصرف میکنم با چه قدر فاصله و روزی چندتا مصرف کنم تا عوارض و تشنج یا صرع قط بشه
با سلام سوالم مربوط به روانشناسی میشه.واقعیتش همسرم اگر خلاف میلش کاری کنی یا حرف بزنی فحاشی می کنه و دست بلند می کنه بعد از ۹ سال زندگی مشترک یک سالی هست که دیگر کار از فحاشی معمولی گذشته و ایشان فحاشی رکیک و زننده به من و خانواده می کنند و اگر من هم متقابل فحشش به خودش برگردانم بینهایت عصبانی میشه و فحاشی و کتک رو شدید ترش می کنه. ایشان میگه مشکل از منه چون سر کار ایشان با همکارانشون فحاشی و دست بلند کردن نگارند. میگه تو رو اعصابم هستی و تقصیر خودته که درست رفتار نمی کنی.می خواستم بدانم ایشان مشکل رفتاری دارند یا روانی؟ جواب حرفه با حرف نمی تونه بده و سریع به اوج عصبانیت می رسه و دیگر برگشتی نداره و تو عصبانیت انگار با یک غریبه داره دعوا می کنه و بینهایت پرخاشگره.پیش روانشناس ببرمش یا روانپزشک؟جدیدا کمی ناامید و مایوسه و از حقوق و شغلش راضی نیست و خیلی کم میخنده و آدم جددی هست. با سپاس
سلام وقتتون بخیر خسته نباشید یکطرف صورت من در موقع خنده کششش ضعیف شده، فیزیوتراپی هم جواب نمیده حالا میخوام عصب طرف سالم رو قطع کنم بعد ترمیم بشه که نسبت به شرایط اول ضعیف میشه و با این یکی هماهنگ میشه آیا به نظرتون راه خوبی هست یا راه دیگری هست برا تقویت طرف ضعیف؟ ممنون میشم راهنماییم کنید به خاطر این مشکلم میخوام همیشه مجرد بمونم چون واقعا نمیتونم با مشکلم راه بیام
عرض سلام و ادب و احترام و خسته نباشید.، طرف راست صورتم عضلش یازده سال است که دچار ضعف شده و در موقع خنده یکطرفه کشیده شده و باعث کجی میشه. چند باری از بوتاکس استفاده کردم که خیلی خوب شد ولی چون ماندگاری بوتاکس کمه میخواستم ببینم راهی برای ضعیف کردن طرف دیگر عضله صورتم هست با نه، ژل یا چربی آیا داعمی هست و اینکه میتونه جایگزین بوتاکس بشه؟ خواهش میکنم ک کمکم کنید
سلام وعرض ادب و خسته نباشید،من ده سال قبل در یک زلزله ای زیر آوار ماندم آسیب جسمی بهم وارد نشد ولی بعد از آن زمان وقتی احساس خنده میکنم کشش گوشه لب راستم ضعیف شده و این باعث میشه کج بخندم چند باری که به جراح مغز و اعصاب مراجعه نمودم فرمودن که عصب صورتت ضعیف شده یا به اصطلاح پارزی ،و یک جلسه بوتاکس کردن که خوب شد ولی بعد از مدتی به حالت قبل بازگشت که فرمودن بوتاکس دایمی نیست،و در هیچ جا موجود نیست،مشکلم ضعف کشش یکطرفه هست و هیچ مشکلی در پیشانی و چشم و هیچ جای صورتم نیست،از لحاظ روحی روانی خیلی تحت تاثیر قرارم داده و تنهایی و ناامیدی و مجردی سهم من شده خواهش میکنم اگر راه حلی برای این مشکل هست چ طب سوزنی چ ضعیف کردن طرف دیگر صورت راهنماییم کنید
سلام وعرض ادب و خسته نباشید،من ده سال قبل در یک زلزله ای زیر آوار ماندم آسیب جسمی بهم وارد نشد ولی بعد از آن زمان وقتی احساس خنده میکنم کشش گوشه لب راستم ضعیف شده و این باعث میشه کج بخندم چند باری که به جراح مغز و اعصاب مراجعه نمودم فرمودن که عصب صورتت ضعیف شده یا به اصطلاح پارزی ،و یک جلسه بوتاکس کردن که خوب شد ولی بعد از مدتی به حالت قبل بازگشت که فرمودن بوتاکس دایمی نیست،و در هیچ جا موجود نیست،مشکلم ضعف کشش یکطرفه هست و هیچ مشکلی در پیشانی و چشم و هیچ جای صورتم نیست،از لحاظ روحی روانی خیلی تحت تاثیر قرارم داده و تنهایی و ناامیدی و مجردی سهم من شده خواهش میکنم اگر راه حلی برای این مشکل هست چ طب سوزنی چ ضعیف کردن طرف دیگر صورت راهنماییم کنید لطفا
سلام...خدمت عزیزان..سوال من اینه که دختر دارم سن 15ساله از اوایل مهرماه با ذوق و شوقی که برا درس خوندن امسال داشت ناگهان یه اتفاقی براش افتاد که یه دفعه دچار شک و حرکات غیر موزونی شد مثلا شب میخواست بره مدرسه یا میگفت تو گوشیتون شنود گذاشتین یا خنده الکی یا وقتی تو اتاق تنها بود وسایلاش راخراب میکرد دچار رفتارس شده بود که ما بردیمش دکتر اعصاب و روان پزشکشون بهش دارو دپاکین دادن و گومائید میخواستم بدونم این داروها خوب بوده الان حدود دوماه مصرف میکنه ولی اکثرموقع ها گیجه و یادگیرش امده پایین
سلام من چند وقتي هستش كه خنده از روي لبهام رفته كلا خوشم نمياد كسي پيشم باشه دوس دارم تنها باشم و زياد ميخوابم
سلام وعرض ادب و خسته نباشید،من ده سال قبل در یک زلزله ای زیر آوار ماندم آسیب جسمی بهم وارد نشد ولی بعد از آن زمان وقتی احساس خنده میکنم کشش گوشه لب راستم ضعیف شده و این باعث میشه کج بخندم چند باری که به متخصص مغز و اعصاب مراجعه نمودم فرمودن که عصب صورتت ضعیف شده یا به اصطلاح پارزی ،و یک جلسه بوتاکس کردن که خوب شد ولی بعد از مدتی به حالت قبل بازگشت که فرمودن بوتاکس دایمی نیست،و در هیچ جا موجود نیست،مشکلم ضعف کشش یکطرفه هست و هیچ مشکلی در پیشانی و چشم و هیچ جای صورتم نیست،از لحاظ روحی روانی خیلی تحت تاثیر قرارم داده و تنهایی و ناامیدی و مجردی سهم من شده خواهش میکنم اگر راه حلی برای این مشکل هست چ طب سوزنی چ ضعیف کردن طرف دیگر صورت راهنماییم کنید تو روخدا
برای خط خنده نمیشه تزریق ژل نباشه و فقط تزریق چربی باشه ؟
برای خط خنده کرم رژو درم اثری داره یا حتما باید تزریق باشه؟
باسلام من۳۲سالمه مشکل من ازبچگی شروع شده من خنده بی اختیار دارم تاجایی که از رفتن به مراسم عزا یا عروسی دوری میکنم به خدا نمیدونم چیکار کنم پیش روانپزشک هم رفتم متاسفانه هر قرصی که بهم دادن مشکل من حل نشد امیدوارم به مشکل من رسیدگی کنین و راهی نشانم بدین تشکر
سلام خسته نباشید من دختری 23 ساله هستم و 1 ساله ازدواج کردم برخلاف همسرم خیلی پرخاشگر و تن صدای بالایی دارم و همسرم خیلی اروم و صبور است و این یه مشکل بزرگ شده تو زندگیمون من خیلی حساسم و غیرتی با اینکه خانمم اما شوهرم درحد متعادله و من انقد از دوستداشتن زیاد حسود شدم ک دارم روی همه حساسیت نشون میدم و خیلی جفتمون داریم اذیت میشیم و خیلی ادم خنده رویی هستم که همیشه باهم بودنمون رو انقد باهاش شوخی میکنم ک راضیه اما کسی بهمون برسه و خانم باشه با همسرم شوخی کنه و بخنده خیلی ناراحت میشم بگین چیکار کنم دارم همسرمو اذیت میکنم ممنون
سلام من از سن هفت سالگی وقتی کسی بهم خیره میشه یا باهام حرف میزنه دچار خنده بی مورد میشم خواهش میکنم کمکم کنید ۳۰ سالمه هنوزم مجردم
سلام شوهر من از تیر تا مهر ماه گل مصرف میکرد ترک کرد الان مجدد شروع کرده اما فکر کنم شیشه خودم رفتم مشاور گفت باید بیاد اما هرکار میکنم نمیره باهمه خوب جز با من اما خیلی چرت و پرت میگه میخنده سرکار نمیره به محض کشیدن چرت و پرت گفتنش شروع میشه اما ترک کرده بود بازم حال روحیش خوب نبود نمیشه دارو براش تجویز کرد
من دوسال هست عقد کردم و مادر شوهرم خیلی نسبت به من حساسه و احساس نارضایتی کامل داره از اینکه چرا پسرش من رو انتخاب کرده و مدام به هر نحوی این مساله رو بیان میکنه و ما با رضایت هر دو والدین وصلت کردیم و از دو شهر مختلف با اختلاف فرهنگی که خانواده من تا به الان هیچ مشکلی نداشتن ولی مادر شوهرم شدید مشکل داره که چرا دختری نیستم شبیه روستایی ها با فرهنگ قدیمی و تو زندگیمون همیشه به هر نحوی به من تیکه میپرونه و من رو جلو خانوادش و همسرم کوچیک میکنه و میخنده که من رو شدید آزار میده و خدا نکنه همسرم ناراحت باشه از هرچی یا حالش خراب باشه مادرش میگه مقصر تویی یا باهاش بحث کردم یا غذای بد واسش درست کردم خیلی روی پسرش و بقیه بچه هاش حساسه و از من متنفر همیشه داره به من زخم زبون میزنه و منو ناراحت میکنه و منم جرات ندارم جوابش رو بدم چون منتظر همچین موقعیتیه رابطمون رو خراب کنه با شوهرم- و شوهرمم خوب این مسائل رو میدونه چند بارم سعی کرده باهاش صحبت کنه که درست بشه بهش گفته زنت این حرفا رو یادت داده قبول نکرده نه من و نه شوهرم نمیشه جوابش رو بدیم.زندگیمون رو خراب کرده مادر شوهرم شدید نسبت به من حسود و کینه ای هست و اوایل ازدواج جلو من و بچه هاش به شوهرم میگفت چرا رفتی این رو گرفتی از شهر خودمون چرا زن نگرفتی-و عیچ گونه کمک مالی هم به ما نکردن و مدامم منتظر اینن پول از ما بگیرن. من و همسرم همکار بودیم .و مشکلم با همسرم اینه که حدود یک سال با ی خانوم در ارتباط بوده من تازه متوجه شدم و اون خانوم با این حس که مثلا همسرم برادر ایشونه بهش پیام میداده و از خاستگاراش و درد دلاش واسش میگفته و یجورایی حرفای جنسی هم بینشون رد بدل شده که مثلا شوهرم بهش گفته مردا از فلان خصوصیات و هیکل سکسی خانوما خوششون میاد و حرفهای این مدلی باز چتشون رو پاک کرد خودش واسم توضیح داد گفت رابطه ای با هم نداشتیم همچنین تو حرفهامون ولی خب با هم صحبت میکردن الان من باید با شوهرم چیکار کنم بخاطر این مساله خیلی گریه کردم و مدام داره از من عذر خواهی میکنه و میگه اشتباه کردم بخاطر این اعصاب خوردیا بوده باهاش چت کردم. لطفا راهنماییم کنید
من۲۹ سالمه یادمه تو سن ۷ سالگی وقتی مامانم میخواست ازم عکس بگیره میگفت نگاه تو دوربین بنداز دچار خنده میشدم الانم که بزرگ شدم وقتی کسی نگام مبکنه الکی دچار خنده شدید میشم که بعدا خودم عصبی میشم از این حرکاتم لطفا راهنماییم بفرمایید ممنونم
من 26 سالمه پوست روشن دارم ولی اطراف چشمم خط خنده هس کم کم عمیق میشه خواستم یه کرم ضد چروک بهم معرفی کنید که قیمتش مناسب باشه و تاثیر داشته باشه که پوستم چروک نشه ممنونم
من ۵ سال پیوند کلیه کردم.وچین و چورک و خط خنده و خط اخم توی صورتم خیلی نمایان هست. برای برطرف کردنشون چیکار کنم. مخصوصا خط اخم.
سلام پسر ۵ ساله دارم توی منزل فقط دوست داره برادرش و مادر پدرش و عصبی کنه حس میکنم لذت میبره از اذیت کردن خانواده خیلی هم میخنده
Amini احساس میکنم در رابطه با نامزدم فقط منم که مایه میذارم فقط یک ماه واقعا به طور کامل به من توجه میکرد. بعد از اون به خاطر درس و کارش توجهش به من خیلی کم شد من بهش توجه میکردم که فکر نکنه به خاطر درگیریشو کارش من نسبت بهش سرد شدم اما بعد مدتی احساس کردم به جای این تصور فقط با خودش فکر میکنه من خیلی آدم ضعیفی هستم چون بهم گفت تو چالش برانگیز نیستی. این حرفشو اصلا نمیتونم فراموش کنم الان چند ماهی هم میگذره اما هنوزم که هنوزه از یادآوریش ناراحت میشم. تصمیم گرفتم دیگه مثل قبل همه ی احساساتمو به پاش نریزمو بیشتر برای خودم وقت بذارم. الان یک دوماهی هست برای ارشد به شهر دیگه رفته. حالا اونجا اونقدر درگیره که دیگه وقت نمیشه حتی باهم پیام بدیم. اگر یه وقتی پیام میدیم فقط بیشتر باعث ناراحتی هم میشیم. چون اون حرف هایی میزنه که فکر میکنه شوخیه اما از دید من توهینه. یا مثلا من دلم میخواد بهم ابراز توجه کنه اما همه چیو به خنده و شوخی میگذرونه. دیشبم بعد صحبت بدی که داشتیم بهم گفت ناراحت نیستم ولی به خاطر درسم و پایان نامم استرس دارم چند روزی پیام نده. من از این حرفش خیلی ناراحت شدم.دلم میخواد با تمام سختی های زندگی بتونیم کنارهم بمونیمو به هم توجه کنیم. اما اصلا اوضاع اینطور نیست. خسته شدم دیگه نمیدونم چیکار کنم. البته وقتی ناراحت میشم هم به خاطر اون حرفش بهش چیزی نمیگم اما تمام این ناراحتی ها هم روی هم تلنبار شدن و باعث شدن خسته بشم. لطفا کمکم کنید. درضمن چون من تهران زندگی نمیکنم نمیتونم مراجعه حضوری داشته باشم. اگر میشه لطف کنید زودتر جواب بدید
درمان بی خوابی بدون دارو (کلیک کنید)
اینجا باهوش تر میشوید!
عضویت در خبرنامه ثبت نام
ثبت نام شما با موفقیت انجام شد
در خبرنامه ما عضو بشید و دسترسی خودتون به اطلاعات جالب و جذاب رو راحت کنید. باقی کارها رو ما برای شما انجام میدیم. تنظیم خبرنامه خبرنامه سلامت خبرنامه مغز و اعصاب و روان خبرنامه زیبایی و تغذیه