منوی اصلی
نتیجه جستجوی مقالات "شلوار"
مشاهده مقالات بیشتر

پرسش‌وپاسخ

Question/Answer

سوالات خود پیرامون مسايل پزشکی را از سبزوسالم بپرسید. توضیحات بیشتر

جستجو در سوالات پزشکی و سلامت

سلام شوهر من ۳۰سالشه اسم بیماریشو نمیدونم چیه؟؟؟؟ وقتی بهش میگم بریم بیرون یا بیا دنبالم میگه یه حس خیلی بدی دارم نمیتونم رو موتور بشینم بیام احساسی ک نمیتونه بیان کنه مثلا اگه تو ماشین رو صندلی عقب بشینه و ۳نفر باشن پیاده میشه باید حتما ۲نفر باشن من یکبار بخاطر همین کاراش از امتحانم جاموندم وسط بیابون ماشینو نگه داشت و گفت حالم بده نمیدونم چطور باید بیان کنم یکبارم داشتیم می‌رفتیم مشهد وسط راه پیاده شد و برگشت خونه و از قطار جاموند گفت نمیتونم بشینم تو ماشین و هزاران بار دیگه....اگه خودش پشت فرمون باشه کمتر این حس سراغش میادالان ۳ساله این شکلیه بخاطر این معضل حتی شلوارهای خیلی خیلی خیلی خیلی گشاد می‌پوشد لطفا راهنماییم کنید؟
پسر من 16 ساله هست خیلی زیاد به التش دست می زنه البته از رویرشلوار می گه اذیتم می کنه البته نه بصخاطر تحریک کردن و اینا البته وسواسرفکری هم دارد و دارو به تازگی مصرف می کند ایا این هم مربوط به وسواس هست
باسلام.پسری دارم که فروردین سه ساله کامل میشه.یک سال و نیم که بود از شیر گرفتمش بخاطر همین پوشک گرفتنش رو از دو سالگی شروع کردم اول اینکه تو خونه پوشکش نمیکردم ولی بیرون بود کم کم بیرون هم پوشکش نکردم هر نیم ساعت یه بار میبردمش دستشویی الان که به این سن رسیده بیشتر اوقات خودشو نجس میکنه و میره شلوارشو عوض میکنه هرچی یا بیخیالش شدم یا دعواش کردم یا... بازهم بیشتر من باید یاداوریش کنم که بره دستشویی از نظر دفع مدفوعش هم عادت کرده میره گوشه ای ازخونه کارشو میکنه بعدببرمش دستشویی بشورمش. دیگه نمیدونم چجور باهاش رفتار کنم تا درست دستشویی رفتن رو یاد بگیره و دیگه خودشو نجس نکنه راهنماییم کنین
باسلام.پسری دارم که فروردین سه ساله کامل میشه.یک سال و نیم که بود از شیر گرفتمش بخاطر همین پوشک گرفتنش رو از دو سالگی شروع کردم اول اینکه تو خونه پوشکش نمیکردم ولی بیرون بود کم کم بیرون هم پوشکش نکردم هر نیم ساعت یه بار میبردمش دستشویی الان که به این سن رسیده بیشتر اوقات خودشو نجس میکنه و میره شلوارشو عوض میکنه هرچی یا بیخیالش شدم یا دعواش کردم یا... بازهم بیشتر من باید یاداوریش کنم که بره دستشویی از نظر دفع مدفوعش هم عادت کرده میره گوشه ای ازخونه کارشو میکنه بعدببرمش دستشویی بشورمش. دیگه نمیدونم چجور باهاش رفتار کنم تا درست دستشویی رفتن رو یاد بگیره و دیگه خودشو نجس نکنه.میشه کمکم کنین؟
دختردو سال و نیمه ام رو دو یه ماهی هست که از پوشک گرفتم و دیگه خودش اطلاع میدادکه دسشویی داره. اما بعد از دو ماه دوباره شلوارشو خیس میکنه و نمیتونم جلوشو بگیرم و به حرفم گوش نمیده. علت چیه؟
وقتی شلوار یا لباس زیر تنگ ميپوشم روی رد شلوارک التهاب همراه با خارش میزند علت چيست
سلام 1. آلتم خیلی کوچیکه خسته شدم ی جای خوندم خود ارضاعی باعث میشه آلت کوچیک بشه 2.بعضی وقتا بیضه سمت راستم از آلتم بالا تره یعنی از روی شلوار قشنگ مشخص میشه
باسلام چندوقت پیش پسر4ساله من بادوستش دراتاق شلوارشونوپایین کشیده بودن وماهم اونارودیدیم وپسرموحسابی تنبیه کردیم بنظرشماچطورباکودکم بایدرفتارکنیم؟
سلام و خسته نباشید یک پسر ۳ سال و نیمه دارم که بیان مناسبی نداره به نظرم دوست داره کلی حرف بزنه اما نمیدونه چطور از کلمات استفاده کنه چیزهایی که میخاد و کارایی که دوست داره انجام بده رو کامل میگه اما اگه کلام جدیدی مد نظر باشه ازش عاجزه و نمیتونه جواب سوالات منو مناسب بده مثلا ازش میپرسم چرا امروز تو مهد کودک فلان کار رو نکردی چیزی نمیگه و یه جمله دیگه میگه که بی ربطه روان مث همسناش حرف نمیزنه ممکنه اوتیسم داشته باشه‌ البته من علایم اوتیسمو مطالعه کردم هیچکدوم رو نداره فقط همینکه نمیتونه جواب سولاتم جدید رو بده و جمله سازی تازه و مناسب نداره و ضمایرش هم گاهی اشتباه مثلا بعش میگم برو شلوارتو بپوش میگه شلوارتو بپوشم
سلام من یک مشکلی که از نوجوانی تا حالا دارم و آزارم میده رو شرح میدم من همیشه تو ذهنم دیگری رو تصورم میکنم ادم نمی‌بینم مثل بیماران شیزوفرنی و به اون در مورد کارم یا کارهای که میخواهم بکنم توضیح توجیه میکنم مثال با شلوار زیر بیرون میرم دیگرون رو در ذهنم فرض میکنم و به اونها جواب میدم برای این با این شلوار اومدم بیرون که ورزش کنم انگار اجبار دارم که دیگران رو برای هر کارم توجیه کنم تا به من نخندن البته تو کودکی پدرم ما رو پیش دیگرون تحقیر بسیار میکرد و همسایه هامون و بچه هاشون بسیار ما را تحقیر میکردند مشکل دیگری که دارم اینکه همش فکر میکنم دیگرون تو خیابان وبه من نگاه میکنند یا در مورد من حرف میزنند لطفا کمک کنید از این دو مشل وحشتناک رهایی یابم تشکر
من ی،خواهرزاده دارم که الان نزدیک سه سال و نیمه وهنوز نمیگه دسشویی دارم که،ببرنش دسشویی وبعد که توشلوارش،میکنه،بعد میگه،پوشکم،نمیزاره کنن چون بزرگ شده بعد الان مامانش خیلی نگران براش وقتی ک یسالش اینابود یاکمتر بردنش دکتر گف اندازه دورسرش بزرگترازحالت عادیش ویه مدت دارومصرف کرد ولی بعد که بردن پیش یکی دیگه،گف مشکلی،نداره اینم گفته بودن ک مایع دورمغزش زیاد و اینا خداروشکر مشکلی نداره تواین چیزا فقط هرکاریو که بخاد یاد بگیره فک میکنم یکم دیرتریاد میگیره ایادلیلش نگفتن دسشوییشم واس خاطرهمون یاچیز دیگه
با سلام من دختر سه ساله و نيمه اي دارم كه هر چيزي كه بر خلاف ميلش بگيم يا اتفاق بيفته با صداي بلند جيغ و گريه ميكنه و كلا براي هر كاري از سلاح گريه به خصوص با صداي بلند استفاده ميكنه، و كلا تو مواردي كه خودش نظري داشته باشه اصلا نظر من و پدرش ( بخصوص من ) رو قبول نميكنه و اگه روي اون كار تاكيد كنم با گريه و جيغ كارش رو پيش ميبره، مثلا يه موردش در مورد لياس هست كه هميشه حتي توي زمستون ميخواد لباس به اصطلاح خودش عروس( لباس دامن بلند با جوراب شلواري بدون شلوار ) بپوشه، حالا ميخواستم از شما راهنمايي بگيرم كه ما بايد در قبال دخترمون چطور رفتار كنيم؟؟؟
پسرم سه سالشه ک تقریبا برای چهار روز در مواقع بیداری پوشک نکردم تا روی لگن یا توالت هرجا ک خودش انتخاب کنه جیش کنه ولی حتی یکبار هم جلوی من جیش نکرد حتی گاهی تا ۴ ساعت هم خودش رو نگه میداره چندین بار اونو با عناوین مختلف تشویق میکنم ولی اثر نکرده اونقدر خودشو نگه میداره ک گاهی توی شلوارش جیش میکنه میشه بگید چکار کنم؟ ممنون میشم!
احساس ميكنم پسر نه سالم وسواس پيدا كرده ، روى لباسش خيلى حساسه كه حتما بلوزش توى شلوارش بره، و ذره اى از بدنش پيدا نباشه ، اگر كمى بلوزش بيرون شلوارش بياد سريع كلافه و معترض ميشه، از پنج سالگى از پوشيدن بلوز آستين كوتاه به شدت خوددارى مبكنه و تمام تابستون به زورو بى تمايل آستين كوتاه ميپوشه ، زير لحاف كه ميره اگر ذره اى از بدنش بياد بيرون از لحاف ابراز ناراحتى ميكنه ، كلا به يه چيزى كه گير ميده ديگه ول نميكنه تا داد من در بياد ??از در خونه كه وارد ميشه سراسيمه فقط ميخواد سى دى ببينه و همه كارشو تكاليفشو حواس پرت انجام ميده كه سريع بشينه پاى سى دى ، به نقاشى و نوشتن و خواندن هيچ علاقه اى نداره و با وجود باسواد شدنش باز من بايد براش كتاب بخونم ولى عاشق كارهاى فنى يه، از سه سالگى كه رفت مهد به شدت ناخن ميخوره و كماكان ادامه داره، شب ادرارى هم داره و هرشب و بعضى اوقات اگر ظهر بخوابه ادرارش ميريزه?اصلا هم تنها حاضر نيست بخوابه ، حتما بايد من توى اتاقش باشم تا بخوابه ، در ضمن دوساله كه به خاطر تنها يك بار تشنج كردن داروى والپرات سديم ميخوره كه قراره از ماه ديگه كم كم قطع بشه، من نميدونم الان بايد به روانشناس مراجعه كنم يا روانپزشك و يا صبر كنم بعد قطع كامل داروش درمان اضطراب و وسواسشو شروع كنم
تو آتیشی که خودم درست کردم سوختم خاکسترم شدم الان یه مشت خاکستر جلوت نشسته میتونی فوتش کنی مثه همه (الان برعکس دیگه نمیخوام کسی بفهمه )اون موقع که داشتم میسوختم هرچی سعی کردم به یکی بفهمونم نشد وقتی دیدم برای کسی مهم نیست دیگه نیومدم اون ته مونده خودمم مصرف کنم برای فهموندن به بقیه گفتم به درک بذار فکر کنن من خوبم شادم ولی یه حرفی همیشه خیلی سوزوندم و ناراحتم کرد این که یه عده بهم گفتن خوش به حالت که خجسته و خل و بی عاری بدم اومد وقتی کسایی که میتونستن خیلی راحت کمکم کنن نه تنها کاری نکردن بلکه نشستن رو به رو خودم و پشته سرم هزار جور حرف راجع بهم زدن و ازم ایراد گرفتن حالم بد بود بدترم شد بیشتر خودمو زدم به بیخیالی جلو بقیه هرچی گفتن فقط تو جوابشون خندیدم چه جوابی باید میدادم واقعا میگفتم من مُردم و دارم تظاهر به زنده بودن وخوب بودن میکنم میگفتم منم قبله این که این بشم حرفایی که تو الان میزنی رو به خودم میزدم مثلا میگفتم دماغمو عمل کنم خودمو خوشگل کنم و موهامو بلند کنم که یکی عاشقم شه و زندگیم مثه تو قصه و فیلما شه ولی الان دارم به این فکر میکنم که اگه مامان بابام بمیرن داداشم زن بگیره بره من چی کار کنم یا تو پیری کی میاد جمع ام کنه یا پول و خونه و ماشینو از کجا بیارم چجوری تنها زندگی کنم باور کن مُردم نمیتونم از این که فردا بشه بدم میاد میدونی چرا چون جایی که یه چیزی بهم اضافه بشه ازم کم میشه یه بدبختیه جدید به بدبختیام اضافه میشه چرا نمیری فلان جا چرا فلان کارو نمیکنی چرا .... هر روز بیشتر میشه البته اینجانب دست از سره این خاکستر برنمیدارم و هر روز دوباره و صدباره میسوزونمش ولی برام جالبه که بازم کسی نمیفهمه البته دیگه میخوام نفهمه دیگه میشه گفت به اندازه باقی مونده عمرم دیر شده برای فهمیدن اونا بفهمنم نه تنها دردی ازم دوا نمیکنه که دردی به دردام اضافه میکنه قلبم میسوزه قفسه سینمو انگار یکی میگیره فشار میده تا صبح صد مدل خواب میبینم صد دفعه از خواب میپرم با قلبی که از یه ترسه بی دلیل عینه چی تند میزنه بعد اونوقت هر روز صبح باید فشِاینو بخورم که چرا نمیخوابم تو اتاقه خودم رو تخت به اون خوبی هعی چرا نمیگم دلیلشو که راحتم بذارن حتما از خودت اینو میپرسی چون اونوقت دلیله اینم ازم میخوان یا این که طبقه معمول بهم میگن خل و چل و روانی آخرشم هیچ کاری نمیکنن جز این که بهم القا کنن که روانیم والا چه انتظارایی داریااااا اصن این جا و این کسی که الان هستمو نمیخوام حالم بده از خودم احساس میکنم الان تو تاوان اشتباهمم تا نتیجه تلاشم دلم یه کمک درست حسابی میخواد یکی که خدا و خرما رو باهم بهم بده یکی که حداقل یه کاری با خاکسترم بکنه نه این که بندازدش دور و بره جیگرم میسوزه متنفرم باور کن متنفرم از این که هیچ کی رو ندارم که اینا رو بهش بگم بعد اون بهم بگه من تا جایی که میتونم کمکت میکنم متنفرم از این که جوابه نصیحتای بقیه چیزیه که نمیتونم بگم تو زشتی اصن تو انگار نه انگار که دختری اون چه مانتویی که خریدی چرا خودت آرایش نمیکنی چرا موهاتو انقد کوتاه کردی چرا شلوار گشاد میپوشی چرا تو اتاقت آینه نداری چرا سره جات نمیخوابی چرا نمیری گواهینامه ات رو بگیری چرا رتبه کنکورت این شده چرا این رشته رو انتخاب کردی چرا کمدتو رنگ نمیکنی چرا این همه درس میخونی مگه دانشگاهم درس خوندن داره چرا دنبال پسر نیستی چرا خجالتی حتی یه لحظه هم پیشه خودشون فکر نمیکنن که کسی که اینا رو ازش میپرسن یه آدمایی با یه گذشته و خاطرات و رفتارا و مدل تربیت و خانواده و روحیات متفاوت از کله مردم دنیا حتی نزدیک ترین آدم بهشون بعدم میگن ناراحت نشیا ما برای خودت میگیم و گرنه به ما چه ???بعد انگار خودشون از همه نظر کاملن که این همه از تو ایراد میگیرن اگه این همه از من دور نبودن اگه این همه فقط فکر چیزای مادی نبودن شاید الان من این من نبودم دنبال مقصر نیستم چون مقصر بودن یا نبودن بقیه هیچ چیزی رو برای من عوض نمیکنه و برم نمیگردونه به ۳ سال پیش فقط دلم میسوزه از این که اگه هم بگم هیچ کسو نداشتم که دردمو یهش بگم کسی باور نمیکنه میگه اون کس و کارایی که تو داری و اگه من داشتم الان پرفسور بودم تو دله لندن ???ولی نمیفهمن همینا با کاراشون روح و جسم و تمام وجود منو به فنا دادن مگه من چیزی جز یه آدمی بودم که مثه یه صفحه سفید و خالی اومدم دنیا و کسایی که این صفحه سفید رو پر کردن خودشون بودن نه من مگه یه دختر چقدر اختیار داره تو کاراش اونم زیر ۱۸ سال یه نوزاد خودش خودشو تربیت میکنه یا مامان باباش و خانواده اش نوزادی که تو یه خانواده آلمانی به دنیا اومده هیچ وقت زبان عربی یاد نمیگیره چون چیزی رو یاد میگیره که میشنوه و میبینه آیا غیر از اینه
سلام.زنده باشید عزیزان.من دختر۱۰و۹ماهه دارم که شب ادراری داره.خیلی پرخاشگر وعصبی ست.زودازکوره درمیره وگاهی وقتها هم برادرشو که ۷ساله ست خیلی کتک میزه نه.کارهای عجیب غریب انجام میده مثلا راحت شلوارشو درمیاره وروفرش اتاقش ادرارمیکنه.یارفته بودمدوفوع تودستمال کاغذی کذاشته بوانداخته بودتوسلطل اشغال اتاقش.به هیچ جیزی اهمیت نمیده.دایم اتاقش بهم ریخته است.دراسهاشو به زورمیخونه و....خیلی چیزهای دیگه.بردمش دکترمیگه اختلال سلوک وداره وبراش قرص نوشته paden_repran_amitriptylinاین سه تاقرص ومصرف میکه ممنون میشم اگه منوراهنمایی کنید که بایدچکارکنم.
سوال از روانشناس . دختري دارم ٨ ساله سال گذشته در حياط منزل مادر بزرگ مشغول بازي بوده و از لايي پنجره همسايه صحنه هاي سكس را بطور كامل ديده پارسال براي من تعريف كرد و چند تا سوال هم كرد من با اينكه هم شوكه شده بودم و هم خيلي ناراحت با خونسردي پاسخ دادم و گفتم كار اشتباهي كردي خونه مردم را نگاه كردي حالا خيلي نگرانم دخترم سعي ميكنه شبيه دخترهاي بزرگ موهاشو از جلوي مقنعه بيرون بزاره شلوار پاره بپوشه و خيلي اداي بزرگتر ها رو در مياره و احساس ميكنم وقتي در مقابل چند پسر است ميخواهد خود نمايي كند و هنوز ان صحنه را فراموش نكرده و همين ديروزباز از من سوال كرد و گفت من فكر ميكنم همه بزرگتر ها اين كار ها رو ميكنن ولي به ما نميگريند معلوم است كه با دوستان و فاميل كه چند سالي هم از خودش بزرگتر است صحبت كرده حالا بايد چه كار كنم از بلوغ زود رس نگرانم با سپاس از شما
سلام من یک پسر سه سال و نیمه دارم و تنها فرزند من میباشد.پسرم دو تا اخلاق بد داره که من نمیدونم باید چه برخوردی در مقابل این کاراش انجام بدم .لطفا من راهنمایی کنید. یک:وقتی که دستشویی داره تا اخرین لحظه دسشوییش رو نگه میدارهبعد که دیگه نتونس نگه داره میگه بریم دسشویی یکی دوبارم نتونس خودشو نگه داره و شلوارشو کثیف کرد ،هر چی بهش میگیم که نباید جیشتو نگه داری خوب نیس و مریض میشی گوش نمیده? دوم اینکه وقتی میریم یه جایی (نثلن پارک یا خونه خاله و دایی و....)موقع بازگشت به خونه لجبازی میکنه و گریه میکنه و میگه نریم خونه و ما مجبوریم به زور بغلش کنیم و برگردیم خونه? خواهش میکنم که منو راهنمایی کنید.ممنون?
سلام وخسته نباشید دخترمن ۴سال و ۴ ماهشه وسواس داره کلا با لباسو کفش مشکل نمیپوشه میگه دوست ندارم عوضیه اذیتم میکنم یا دکمه وزیپ شلوارشو بازوبسته میکنه کفششو نصفه میپوشه رو پنجه راه میره چسبای کفششو بازو بسته میکنه تولبایش فوت میکنه لطفا راهنماییم کنید پدرش وخانواد پدرشم همشون وسواسن
سلام خسته نباشید, ببخشید خیلی ب راهنمایی نیازداشتم, من ماه قبل بخاطر وسواسم ازقرص اورژانس مصرف کردم دوروز زودتر پریود شدم, ک کلا6روز طول کشید و روز اول سبک بود بعدش زیاد و روز ششم درحد چندقطره خونریزی, اما حالت تهوع و گرگرفتگی دارم ازروز پنجم, ایا امکان داره بارداری باشه ؟؟؟؟ازطرفی من روزششم بانانزدم ارتباطداشتم ایشون مایعشونو روی سینم ریختن ک بلافاصله باابو صابون شستم, اما چون خاستم پدمو عوض کنم میترسم یوقت برخوردی نباشه بامایعشون, من درطی رابطه شلوار داشتم البته, ایا نیازهست قرص مصرف کنم ؟ببخشید کلی سوال شد, یدنیاممنون میشم کمکم کنید
سلام ببخشین با نامزدم رابطه داشتیم من و اون هردو با شلوار داشتیم همو لمس میکردیم که حین مالش شلوارامون داخل شلوارم ارضا شدم 20 ام ماه قبل پریودش بود رابطمون هفته قبل بود الان یبار یه لک قهوه ای دید دلیلش چیه توروخدا زود جواب بدین
درمان بی خوابی بدون دارو (کلیک کنید)
اینجا باهوش تر میشوید!
عضویت در خبرنامه ثبت نام
ثبت نام شما با موفقیت انجام شد
در خبرنامه ما عضو بشید و دسترسی خودتون به اطلاعات جالب و جذاب رو راحت کنید. باقی کارها رو ما برای شما انجام میدیم. تنظیم خبرنامه خبرنامه سلامت خبرنامه مغز و اعصاب و روان خبرنامه زیبایی و تغذیه