منوی اصلی
نتیجه جستجوی مقالات "گردو"
مشاهده مقالات بیشتر

پرسش‌وپاسخ

Question/Answer

سوالات خود پیرامون مسايل پزشکی را از سبزوسالم بپرسید. توضیحات بیشتر

جستجو در سوالات پزشکی و سلامت

زیر استخون فک من یه غده سفت به اندازه گردو دراومده چی میتونه باشه
سلام خوبین خسته نباشین ...من 30سالمه ازتبریزدخترم..11سالیشه هست ..اون بسیاربارفتارهاش من رودچارنگرانی کرده ..مدام میگویدپایت راتکان نده ..حتی موقعه ای که من درازکشیدم حق ندارم پاهاموبه حرکت ....بعدوقتی توگوشی یه چیزی میخونم میگه دهانتواونجوری نکن ...یعنی لباتوحرکت نده ...خیلی هم پرخاشگرشده ..به همه جواب برمیگردونه ..بخدانمیدونم چیکارکنم ..توروخداراهنماییم کنین
سلام وقتتون بخیر جناب دکتر پسرم موقعی که بدنیا اومد نمیتونست شیر بخوره.متوجه شدیم زبونش کوتاهه.دکتر گفت گیر زبان داره. متاسفانه به همین دلیل تغذیه اش شیر خشک شد. بعد ازون مرتب استفراغ داره .شیرخشکای متفاوتی هم استفاده کردن بازم نتیجه نداد.یک رب بیشتر شیر تو معده اش نمیمونه.و بعد هر چقدر شیر خورده همونو برمیگردونه.و اصلا هم تغییر شکل نداده اون شیر .انگار اصلا به معده اش نرسیده. علت بجز رفلاکس خفیف چی میتونه باشه؟
سلام مادر من حدود شش ماهه که شب ها موقع خواب و وقتی که خوابه یکی از پاهاش رو جمع میکنه و دوباره به حالت اول برمیگردونه، حس کردم که شاید حالت تیک باشه!! میخواستم بدونم که تشخیص شما چیه و باید چه اقداماتی انجام بشه؟ در ضمن مادر من 55 سالشه با تشکر
تو رو خدا یکی کمکم کنه دارم از زور ناراحتی از بین می رم من دو سال پیش وسواس شست و شو داشتم بعد از زور ناراحتی تو سر خودم می زدم بعد این تو سر زدنم حساب کردم تا حالا 60 دفعه شده تو گذشته حافظم خیلی خوب بود جمله ها را چند بار می خوندم حفظ می شدم اما الآن خیلی طول می کشه تا درسای حفظی را حفظ کنم خیلی ساعت باید بخونم تا حفظ بشم همچنین گیراییمم ضعیف شده بعضی وقت ها سردرد هم دارم ممکنه از اثرات توی سر زدن باشه خواهش می کنم کمکم کنید هر روز سر این موضوع اضطراب دارم هر روز ناراحتم و گریه می کنم می دونم شاید احمقانه باشه اما بعضی وقتا افکار خودکشی به سرم می زنه. آیا راهی هست که بتونم حافظه را به حالت اول برگردونم خواهش می کنم کمکم کنید راه چاره را بهم نشوند بدید جواب سوالما کامل بدید. دارم از پشیمونی می میرم خواهش می کنم کمکم کنید.
سلام . دخترم 10 سالشه و مدت دو تا سه ماه است که احساس سرگیجه و حالت تهوع داشت . با گرفتاری زیادی در بیمارستان میلاد وقت متخصص مغز و اعصاب و به طبع آن نوار مغزی و ام آر آی گرفتیم که نتیجه همه آنها اوکی بود و هیچ مشکلی در جواب ذکر نشد و مسئله اینجاست که پس از مشاهده عکسها و نوار توسط پزشک ایشان اظهار کردند که دخترم یک کیست در سرش دارد که اصلا مهم نبوده ولی باید رژیم غذایی بگیرد و از گردو انواع پنیر سوسیس و کالباس و . .. دوری کند و قرص پروپرانولول 10 را روزی 3 بار و مراجعه بعد از سه ماه را تجویز کرده اند . الان من نمیدانم چکار کنم ؟ آیا قرص تپش قلب برای کیست سر مناسبه ؟ مشکل دخترم خطرناکه ؟ باید به متخصص دیگری مراجعه کنم ؟ سرگیجه و حالت تهوع دخترم ربطی به کیست داره یا برم بازم دنبال علت باشم ؟
سلام من در معدن کار میکنم و گردوغبار زیاد است نزدیک دوسال نیم است الان یه چند وقتی هست قفسه سینم درد میکند شروع درد شب ها وروزه ساعت ده یازده شروع میشود میخوام بدونم از گردوغبار است این درد ها یا از اعصاب است چو یک سالپیشتر از زنم جدا شدم خیلی هم دوستش داشتم به دلیل خیانت به من از اون جدا شدم. جواب با تشکر.
با سلام و خسته نباشید . خوردن گردو برای نوزاد باید از چه سنی باشه ؟ و آیا میتونه باعث حساسیت باشه ؟ علایم حساسیتش چه جوریه ؟
سلام من با یک(دختر) بیمار دوقطبی اشنا شده ام که قبلا نامزد داشته و به دلایلی از ایشون جدا شده و این خانم بهم همش پیام میده و از نامزدش تعریف میکنه برام و ازم میخواد که برشگردونم انگار نمیتونه فراموشش کنه هرچی از نامزدش بد هم گفتم باور نمیکنه و بازم میگه میخوامش اما پسره حاضر نیست که برگرده ی راهی میخواستم که اگه ممکنه فراموشش کنه ؟
ازوقتي دخترم به دنيا اومده شرايطي پيش اومده كه من وهمسرم هردو درمنزل هستيم الان يك سال گذشته وكل مسئوليت پرورش روي دوش منه و همينطوركاراي خونه! وهمين باعث شده عشق بين من وهمسرم به شدت كاهش پيداكنه و بدترين قسمت قضيه اينه كه همسرم هر دو هفته به شهرستان ميره و حتما تواين صفر ترياك هم مصرف ميكنه(البته حدود سه سال پيش اعتياد خيلي شديدتري بوده كه الان به دوهفته تقليل پيداكرده)و اين منوديوونه مي كنه ازته دل آرزو دارم مشاوري وجود داشته باشه كه بتونه دوباره عشق رو به خانواده برگردونه خواهش مي كنم كسي كه در اين زمينه ها تبحرداشته باشه به من معرفي كنيد ممنون
سلام کمر درد دارم درد من در ناحیه بالای باسن بصورت دو برجستگی است به اندازه گردو که از روی پوست قابل لمس است.که در سمت راست درد بیشتر است.علت چیست
من از گوشه چشمم حواسم به همه اشیا هست نگاه کسی بکنم رومو برگردونم.حواسم بتصویرش هست حتی رو چپ و راست کردن گردنم حساس شدم. آیا مشکل من باید به دکتر مغز و اعصاب مراجعه کنم
من یه از گوشه چشمم حواسم به همه اشیا هست نگاه کسی بکنم رومو برگردونم.حواسم بتصویرش هست حتی رو چپ و راست کردن گردتم حساس شدن. حالا یه وانشناس ک هیپنوز کارمیکنه بهم گفته ک مشکلت رو با هیپنوز حل میکنم آیا میتونم بهش اطمینان کنم.؟ ضمن اینکه من اضطراب شدید هم دارم. تو رو خدا جواب بدید.
با سلام من از گوشه چشمم حواسم به همه اشیا هست نگاه کسی بکنم رومو برگردونم.حواسم بتصویرش هست حتی رو چپ و راست کردن گردتم حساس شدن. حالا یه وانشناس ک هیپنوز کارمیکنه بهم گفته ک مشکلت رو با هیپنوز حل میکنم آیا میتونم بهش اطمینان کنم.؟ ضمن اینکه من اضطراب شدید هم دارم. تو رو خدا جواب بدید.
سلام من رو حرکت گردنم حساس شدم مثلا ب چپ یا راست یا پایین یا بالا یه رومو برگزدونم مثلا میافته یادن ک الان گردنتو برگردوندی. چکار کنم
من رو حرکت گردنم حساس شدم مثلا ب چپ یا راست یا پایین یا بالا یه رومو برگزدونم مثلا میافته یادن ک الان گردنتو برگردوندی. چکار کنم
تو روخدا کمکم کنید. من عادتهایی به مغزم دادم حالا نمیدونم چطور ترکشون کنم. مثلا رومو برمیگردونم حواسم به پشتمه. به کسی نگاه میکنم حواسم به پشتشه. نگاهویخچال میکنم درشو میبندم حواسم به یخچاله.یعنی میگم کاش کور بودم. وقتی فکری یادم میافته یا تمرکز میکنم حالم بد میشه بسیار اضطراب دارم خواب ندارم. نظرشما چیه. دارو ؟ روانشناس؟ یا هیپنوتیزم ؟
سلام.من مشکل پنیک دارم ازهسرم جداشدم چون دوسش داشتم وهنوزم دارم نمیتونم فراموشش کنم ولی میدونم بخوام برشگردونم دوباره بازم نمیتونیم باهم کناربیاییم ولی فکرو خیال زندگی رابرام جهنم کرده .دوتاهم پسرداریم پیش من هستن وهفته ای یک بار مادرشونا میرن میبینن واین خودش مشکل سازشده .به کمک وراهنمای دارم چون کسی نیست باهاش درد دل کنم .ممنون میشم کمکم کنید
با سلام خدمت اساتید و پزشکان محترم. بنده خانمی ۱۹ ساله هستم که حدود ۱۴ روز پیش عروسی کرده ام برای جلوگیری از بارداری و قاعدگی از قرص ضد بارداری استفاده کرده ام چهار روز بعد از قطع کردن قرص ها پریود شدم درد شدیدی در ناحیه شکم احساس میکردم و حالت تهوع هم داشتم یکباره احساس جدا شدن چیزی از واژن رخ داد و دیدم یک تیکه گوشت شبیه مغز از واژن خارج شد اندازه آن از یک گردو بزرگ تر بود لطفا راهنمایی کنید که چه چیزی بوده است با تشکر
یک غده گرد اندازه گردو که به دست هم میاد در کشاله ران دخترم دقیقا زیر اندام تناسلی 2 روزی هست که دیده شده.گویا کمی هم درد داره.چی میتونه باشه و آیا خطرناکه؟
سلام ، روزتون بخیر خوردن گردو برای افرادیکه کم کاری تیروئید دارن مضره؟
3الی4روزه که توده کوچکی به اندازه یک گردو متوسط در کشاله رانم مشاهده کردم که مقداری هم درد دارد
ببخشیند ایا گردو همراه صبحانه خوردن ادم لاغر میکنه؟
درد شدید و تیز صرفا بالای سر به اندازه حجم یک گردو . ماهی حدود ده روز شدید ، بقیه ایام یا کم یا هیچ . ام ار ای و نوار مغز می گویند چیزی نیست . چه دردی است ?
سلام من دندونم پوسیدگی سطحی داشت بطور ناگهانی هنگام جویدن با پوست گردو.برخورد کرد و شدیدا درد داشت الان هم چند روز یک بار یکدفعه درد میگیره بعد خوب میشه علتش چیه
سلام من 20 ساله ک مدام سرفه دارم وبه بوی عطرگردوغبار بعضی غذاهاباعث میشن سرفه کنم همیشه هم گلوم غلط داره دکترم رفتم تٵثیرنداشته .ممنون
سلام ببخشید پسرم که دو سال و نیمشه خیلی به یه چیزایی گیر میده و کلافه میکنه هم خودشو هم ما رو، مثلا لباسشو میخواد بپوشه خودش میپوشه اما اگه نتونه خوب بپوشه زود شروع میکنه به گریه کردن اگرم کمکش کنم همینطور گریه میکنه و چندین بار در میاره و میپوشه انقد که کلافه میشه و اصلا نمیپوشه، یا مثلا درو باید خودش باز کنه، آسانسور باید خودش بزنه دکمه رو.، تلفنو خودش جواب بده، اگر من جواب بدم قطع میکنه و خودش باید بگیره شماره رو، اگر چیزی رو جمع کنم دوباره برمیگردونه سر جاش تا خودش جمع کنه....... . و اگر اینکارو رو یهو حواسم نباشه و خودم انجام اینقد گریه میکنه و باید دوباره همه رو خودش انجام بده، میخواستم بدون این گیر دادنها ایا وسواس و رفتار وسواسیه یا طبیعیه سنشه؟ و اینکه به گریه هاش تو این موارد چقدر اهمیت بدم؟ واقعا گاهی گیر دادنش ادمو کلافه میکنه و عصبی
سلام من یک ماه نیم شیر می دهم صبح که از خواب بیدار شدم دیدم تو پستان اندازه یک گردو سفت شد علت چیز
سلام پسر ۱۲ ساله دارم که نفس کشیدنش مشکل نداره اما گاهی همرا ه با صدایی از ریه ها خارج میشه به خصوص اگر گردوخاک باشه یا بعضی چیزها مثل رب گوجه سس وغیره
تو آتیشی که خودم درست کردم سوختم خاکسترم شدم الان یه مشت خاکستر جلوت نشسته میتونی فوتش کنی مثه همه (الان برعکس دیگه نمیخوام کسی بفهمه )اون موقع که داشتم میسوختم هرچی سعی کردم به یکی بفهمونم نشد وقتی دیدم برای کسی مهم نیست دیگه نیومدم اون ته مونده خودمم مصرف کنم برای فهموندن به بقیه گفتم به درک بذار فکر کنن من خوبم شادم ولی یه حرفی همیشه خیلی سوزوندم و ناراحتم کرد این که یه عده بهم گفتن خوش به حالت که خجسته و خل و بی عاری بدم اومد وقتی کسایی که میتونستن خیلی راحت کمکم کنن نه تنها کاری نکردن بلکه نشستن رو به رو خودم و پشته سرم هزار جور حرف راجع بهم زدن و ازم ایراد گرفتن حالم بد بود بدترم شد بیشتر خودمو زدم به بیخیالی جلو بقیه هرچی گفتن فقط تو جوابشون خندیدم چه جوابی باید میدادم واقعا میگفتم من مُردم و دارم تظاهر به زنده بودن وخوب بودن میکنم میگفتم منم قبله این که این بشم حرفایی که تو الان میزنی رو به خودم میزدم مثلا میگفتم دماغمو عمل کنم خودمو خوشگل کنم و موهامو بلند کنم که یکی عاشقم شه و زندگیم مثه تو قصه و فیلما شه ولی الان دارم به این فکر میکنم که اگه مامان بابام بمیرن داداشم زن بگیره بره من چی کار کنم یا تو پیری کی میاد جمع ام کنه یا پول و خونه و ماشینو از کجا بیارم چجوری تنها زندگی کنم باور کن مُردم نمیتونم از این که فردا بشه بدم میاد میدونی چرا چون جایی که یه چیزی بهم اضافه بشه ازم کم میشه یه بدبختیه جدید به بدبختیام اضافه میشه چرا نمیری فلان جا چرا فلان کارو نمیکنی چرا .... هر روز بیشتر میشه البته اینجانب دست از سره این خاکستر برنمیدارم و هر روز دوباره و صدباره میسوزونمش ولی برام جالبه که بازم کسی نمیفهمه البته دیگه میخوام نفهمه دیگه میشه گفت به اندازه باقی مونده عمرم دیر شده برای فهمیدن اونا بفهمنم نه تنها دردی ازم دوا نمیکنه که دردی به دردام اضافه میکنه قلبم میسوزه قفسه سینمو انگار یکی میگیره فشار میده تا صبح صد مدل خواب میبینم صد دفعه از خواب میپرم با قلبی که از یه ترسه بی دلیل عینه چی تند میزنه بعد اونوقت هر روز صبح باید فشِاینو بخورم که چرا نمیخوابم تو اتاقه خودم رو تخت به اون خوبی هعی چرا نمیگم دلیلشو که راحتم بذارن حتما از خودت اینو میپرسی چون اونوقت دلیله اینم ازم میخوان یا این که طبقه معمول بهم میگن خل و چل و روانی آخرشم هیچ کاری نمیکنن جز این که بهم القا کنن که روانیم والا چه انتظارایی داریااااا اصن این جا و این کسی که الان هستمو نمیخوام حالم بده از خودم احساس میکنم الان تو تاوان اشتباهمم تا نتیجه تلاشم دلم یه کمک درست حسابی میخواد یکی که خدا و خرما رو باهم بهم بده یکی که حداقل یه کاری با خاکسترم بکنه نه این که بندازدش دور و بره جیگرم میسوزه متنفرم باور کن متنفرم از این که هیچ کی رو ندارم که اینا رو بهش بگم بعد اون بهم بگه من تا جایی که میتونم کمکت میکنم متنفرم از این که جوابه نصیحتای بقیه چیزیه که نمیتونم بگم تو زشتی اصن تو انگار نه انگار که دختری اون چه مانتویی که خریدی چرا خودت آرایش نمیکنی چرا موهاتو انقد کوتاه کردی چرا شلوار گشاد میپوشی چرا تو اتاقت آینه نداری چرا سره جات نمیخوابی چرا نمیری گواهینامه ات رو بگیری چرا رتبه کنکورت این شده چرا این رشته رو انتخاب کردی چرا کمدتو رنگ نمیکنی چرا این همه درس میخونی مگه دانشگاهم درس خوندن داره چرا دنبال پسر نیستی چرا خجالتی حتی یه لحظه هم پیشه خودشون فکر نمیکنن که کسی که اینا رو ازش میپرسن یه آدمایی با یه گذشته و خاطرات و رفتارا و مدل تربیت و خانواده و روحیات متفاوت از کله مردم دنیا حتی نزدیک ترین آدم بهشون بعدم میگن ناراحت نشیا ما برای خودت میگیم و گرنه به ما چه ???بعد انگار خودشون از همه نظر کاملن که این همه از تو ایراد میگیرن اگه این همه از من دور نبودن اگه این همه فقط فکر چیزای مادی نبودن شاید الان من این من نبودم دنبال مقصر نیستم چون مقصر بودن یا نبودن بقیه هیچ چیزی رو برای من عوض نمیکنه و برم نمیگردونه به ۳ سال پیش فقط دلم میسوزه از این که اگه هم بگم هیچ کسو نداشتم که دردمو یهش بگم کسی باور نمیکنه میگه اون کس و کارایی که تو داری و اگه من داشتم الان پرفسور بودم تو دله لندن ???ولی نمیفهمن همینا با کاراشون روح و جسم و تمام وجود منو به فنا دادن مگه من چیزی جز یه آدمی بودم که مثه یه صفحه سفید و خالی اومدم دنیا و کسایی که این صفحه سفید رو پر کردن خودشون بودن نه من مگه یه دختر چقدر اختیار داره تو کاراش اونم زیر ۱۸ سال یه نوزاد خودش خودشو تربیت میکنه یا مامان باباش و خانواده اش نوزادی که تو یه خانواده آلمانی به دنیا اومده هیچ وقت زبان عربی یاد نمیگیره چون چیزی رو یاد میگیره که میشنوه و میبینه آیا غیر از اینه
من یه پسریک ماهه دارم تغریباهرروز گردو وزرده تخم مرغ باشیرمیخورم احتمال داره جوش صورت نوزاد از اون باشه
yas: yas: سلام، دوتا دختر دارم که فاصله سنیشون یک سال هست، دختر بزرگم امسال کلاس چهارم دبستان هست امسال مدرسش عوض کردم چون پارسال راضی نبودم از خانمش اصلا نمی آوردش برا درس بعد موقعی که مراجعه میکردم مدرسه میگفت زهرا اصلا حواسش تو کلاس نیست اصلا سوال نمیپرسه سوال میپرسم اصلا دستش برا جواب دادن بلند نمیکنه امسال بردمش توی شهر خودم 5کیلومتر فاصله هست تا خونمون معلم امسالش ترس به بچه ها داده که سریع بنویسید آگه جا موندید حق ندارید سوال بپرسید از بغل دستیتون بگیرید دختذم آوند خونه تا جواب ها ناقص نوشته بهش گفتم چرا به خانم نگفتید جاموندم گفت آگه بگویم دعوامون میکنه گفته از بغل دستی بگیرید، بغل دستیم هم جامونده بود، امروز رفتم مدرسه تا خانمش دیدم از درس زهرا پرسیدم گفت اصلا نه سوال میپرسه نه جواب میده بچه های کلاسشون هم همین بهم گفتن یکی از مامانای بچه های کلاسشون آومده بود داشت سروصدا میبرد که دخترم آومده گفته خانمم دعوامون کرده گفته با همین خط کش میخوای سرت بزنم، بعد دخترم گفت مامان اره فاطمه رو دعوا کرده و این حروف زده گفت مامان من از خانم میترسم گفتم خانمت گفته زهرا نه سوال میپرسه نه سوال جواب میده گفت مامان وقتی منو میبرد برا سوال یا پا تابلو دست و پاهام میترسه تو خونه ازش درسش میپرسم جواب میده ولی تو مدرسه نه میگه دست و پاهام میلرزه همه چی یادم میره خیلی نگرانشم نمیدونم چکار کنم، موقعی چهار سالش بود باباش متعصب هست که آهنگ گوش نده نوحه قبول داره اما ترانه نه، خیلی خالش دوست داره پیش خالش بود بعد خالش توی لب تابش آهنگ ناری ناری گذاشته بود یه دفعه باباش میرسه میبینه زهرا داره گوش میده دعوا بپا کرد لب تاب خالش زد زمین و زهرا کتک زد، توی خونه گاهگاهی دعوا میکنه چیز میشکونه و..،تا پارسال که با مامان و خالش رفتیم شیراز توی مسافر خونه بودیم بعد یه سالن برا نشستن داشت زهرا معرفت پایین یه کم مینشست رو مبلها بعد میومدم یه روز زهرا رفت کمی دیر آومده خالش گفت برم زهرا صدا بزنم رفت دید زهرا نیست سریع دنبالش رفت تا یه پسر بچه دستش گرفته گفته بیا بریم گفته نمایم گفت خوب بیا برات بستنی بگیرم بعد بیا اینم که بچه تا حالا من بهش نگفته بودم از این چیزها خدا بهمون رحم کرد خالش رفت و زود متوجه شد تا میخواست ببرش گرفتش برگردوند خالش نمیدونست باباش چطوریه تا آوند گفت خدا رحم کرد یکی میخواست زهرا رو بدزده باباش با لگد زدن تو شکم زهرا که شکم درد گرفت خالش بردش سریع دکتر عکس گرفتن گفت نشکسته و خودمم رو کتک زد و ناسزا گفت و... تو رو خدا کمکم کنید چکار کنم نگران دخترم هستم باباش هم این اخلاق داره رفته دکتر افسردگی دارو بهش داده و هومن داروها خودش میگیره میخوره باباش آدمی نیست با حرف و دکتر خوب بشه لطفاً راهنماییم کنید???? خودمم از لحاظ روحی داغون شدم همش به فکر بچه هام و درسشون هستم. و خواهرش امسال کلاس دوم دبستان هست کلاس اول دوبار خونده یعنی الان باید کلاس سوم باشه یک سال و نیمش بود ضربه مغزی شد از پله افتاد و شکر خدا خوبه ولی دارو میخوره زیر نظر متخصص اعصاب و روان هست داروی تشنج مصرف میکنه چون بعضی مواقع بچه ها رو میزنه دکتر بهش قرص داد بردمش تست iqداد آی کیوش گفت 78هست خیلی نگرانم مرگم آیا میتونه باسواد شه و کلاس بالاتر بره یا نه، نگران سوادشم آیا بچه با این آی کیو میتونه درسش تمام کنه؟ میگم جور نباشه عقب بیفته، چکار کنم که بتونه موفق بشه؟ خواهش میکنم. راهنماییم کنید آیا میتونه از پس کارهای خودش برباد و مثل بقیه بچه های همسن و سالش زندگی رو اداره کنه؟
ایا تنگی نفشگس کیپ بودن بینی وداشتن حالت سرما خوردگی بعداز بیدار شدن صبحگاهی وگرفتگیه گلووخشونت صدا بعداز خواب وخلط شدید و گاهی کیپ شدن گوش ودجود دانه های بدبو در پشت حلق وحساسیت وسرفه بخصوص حین خواب بر اثر گردوخاک یا مصرف ادویه علامت بیماری خاصی است؟
سلام، دوتا دختر دارم که فاصله سنیشون یک سال هست، دختر بزرگم امسال کلاس چهارم دبستان هست امسال مدرسش عوض کردم چون پارسال راضی نبودم از خانمش اصلا نمی آوردش برا درس بعد موقعی که مراجعه میکردم مدرسه میگفت زهرا اصلا حواسش تو کلاس نیست اصلا سوال نمیپرسه سوال میپرسم اصلا دستش برا جواب دادن بلند نمیکنه امسال بردمش توی شهر خودم 5کیلومتر فاصله هست تا خونمون معلم امسالش ترس به بچه ها داده که سریع بنویسید آگه جا موندید حق ندارید سوال بپرسید از بغل دستیتون بگیرید دختذم آوند خونه تا جواب ها ناقص نوشته بهش گفتم چرا به خانم نگفتید جاموندم گفت آگه بگویم دعوامون میکنه گفته از بغل دستی بگیرید، بغل دستیم هم جامونده بود، امروز رفتم مدرسه تا خانمش دیدم از درس زهرا پرسیدم گفت اصلا نه سوال میپرسه نه جواب میده بچه های کلاسشون هم همین بهم گفتن یکی از مامانای بچه های کلاسشون آومده بود داشت سروصدا میبرد که دخترم آومده گفته خانمم دعوامون کرده گفته با همین خط کش میخوای سرت بزنم، بعد دخترم گفت مامان اره فاطمه رو دعوا کرده و این حروف زده گفت مامان من از خانم میترسم گفتم خانمت گفته زهرا نه سوال میپرسه نه سوال جواب میده گفت مامان وقتی منو میبرد برا سوال یا پا تابلو دست و پاهام میترسه تو خونه ازش درسش میپرسم جواب میده ولی تو مدرسه نه میگه دست و پاهام میلرزه همه چی یادم میره خیلی نگرانشم نمیدونم چکار کنم، موقعی چهار سالش بود باباش متعصب هست که آهنگ گوش نده نوحه قبول داره اما ترانه نه، خیلی خالش دوست داره پیش خالش بود بعد خالش توی لب تابش آهنگ ناری ناری گذاشته بود یه دفعه باباش میرسه میبینه زهرا داره گوش میده دعوا بپا کرد لب تاب خالش زد زمین و زهرا کتک زد، توی خونه گاهگاهی دعوا میکنه چیز میشکونه و..،تا پارسال که با مامان و خالش رفتیم شیراز توی مسافر خونه بودیم بعد یه سالن برا نشستن داشت زهرا معرفت پایین یه کم مینشست رو مبلها بعد میومدم یه روز زهرا رفت کمی دیر آومده خالش گفت برم زهرا صدا بزنم رفت دید زهرا نیست سریع دنبالش رفت تا یه پسر بچه دستش گرفته گفته بیا بریم گفته نمایم گفت خوب بیا برات بستنی بگیرم بعد بیا اینم که بچه تا حالا من بهش نگفته بودم از این چیزها خدا بهمون رحم کرد خالش رفت و زود متوجه شد تا میخواست ببرش گرفتش برگردوند خالش نمیدونست باباش چطوریه تا آوند گفت خدا رحم کرد یکی میخواست زهرا رو بدزده باباش با لگد زدن تو شکم زهرا که شکم درد گرفت خالش بردش سریع دکتر عکس گرفتن گفت نشکسته و خودمم رو کتک زد و ناسزا گفت و... تو رو خدا کمکم کنید چکار کنم نگران دخترم هستم باباش هم این اخلاق داره رفته دکتر افسردگی دارو بهش داده و هومن داروها خودش میگیره میخوره باباش آدمی نیست با حرف و دکتر خوب بشه لطفاً راهنماییم کنید???? خودمم از لحاظ روحی داغون شدم همش به فکر بچه هام و درسشون هستم
با سلام مشکلم رو مطرح کردم و گفتم که فردی 4سال پیش وارد زندگیم شد و تلاش کرد ومنو بخودش علاقمندکرد بعدش گذاشت ورفت و منم خیلی تلاش کردم واسه برگردوندنش اما میگفت که این ارتباط تموم شده و من وتو بجایی نمیرسیم و بهتره که کات کنیم و دیگه منم بیخیال موضوع شدم ودیگه بهش مسیج ندادم و زنگ هم نزدم.الان بعد مدتها بمن مسیج داده که دلم میخوادببینمت و کاملا هم مطمینم که کسی جز من تو زندگیش نیست.اما الان دیگه جوابش ندادم.بنظرتون به همین کار ادامه بدم و مسیجهاشو جواب ندم؟؟؟بنظرتون چیکار کنم که خودش بفهمه چقد منو اذیت کرده و اشتباه کرده؟؟؟؟عکس العملم چی باشه خوبه؟؟؟؟
سلام من دارم تلاش ميكنم دوست دخترم رو برگردونم به شدت افسردم و روانشناس و مشاور هم رفتم گفتن بايد صبر كني تا باهاش حرف بزنيم بايد چه كنم ؟؟
من وقتی که دراز میکشم بعضی وقتهایه چیزی به اندازه ی یه گردو در شکمم میاید بعد که بادست ماساژ میدم میره این چی نرفتم هم دکتر مشکلم را بگم لطفا راهنمایم کنید
سلام خسته نباشید من یه خانم متاهل هستم 34ساله متاهل هشت ساله اردواج کردم بچه ندارم رابطم با همسرم خوبه ولی یه مدت هست که متوجه شدم همسرم با شخصی دیگر رابطه دارد با خودش هم صحبت میکنم انکار میکنه ولی من مطمئن هستم میخواستم بدونم چطور برش گردونم به زندگی واین که بدون اجازه من میتونه ازدواج موقت داشته باشه یانه با توجه به اینکه شماره طرف مقابل رو دارم میخواستم بدونم اگه با اون طرف صحبت کنم مشکلی رو حل میکنه یانه ؟
سلام و وقت بخیر من دو جلسه است که لیزر انجام میدم با استفاده از دستگاه ایلایت، به تازگی شنیده‌م که اگر بخوام برای مثال دستگاه رو به دایود تغییر بدم اون موهایی که با ایلایت ریخته مجددا در میان تا به دستگاه جدید پاسخ بدن. ایشون گفتن تغییر دستگاه لیزر مو رو بازمیگردونه و انگار که کار از صفر شوع میشه. این مساله صحت داره؟ من جنوب زندگی میکنم. توی نت نوشته ایلایت دستگاه مناسبی برای جنوب هست والکساندرایت برای پوست‌های خیلی روشن مناسبه.
درمان بی خوابی بدون دارو (کلیک کنید)
اینجا باهوش تر میشوید!
عضویت در خبرنامه ثبت نام
ثبت نام شما با موفقیت انجام شد
در خبرنامه ما عضو بشید و دسترسی خودتون به اطلاعات جالب و جذاب رو راحت کنید. باقی کارها رو ما برای شما انجام میدیم. تنظیم خبرنامه خبرنامه سلامت خبرنامه مغز و اعصاب و روان خبرنامه زیبایی و تغذیه