زمانی که اعتقاد فرد نسبت به ظاهر خود با آنچه واقعا هست، متفاوت باشد، ممکن است منجر به بروز اختلال هویت تمامیت بدن شود. این اختلال افراد بسیار کمی را تحت تاثیر قرار می دهد و معمولا با تمایل به قطع یکی از اعضای بدن همراه است. در اکثر موارد عضوی که فرد تصمیم به قطع آن می گیرد کاملا سالم است و عملکرد خود را نیز به خوبی انجام می دهد.
بسیاری از روانشناسان و متخصصین مغز و اعصاب تئوری های زیادی در مورد علت بروز این عارضه ارائه داده اند. یکی از مهم ترین نظریه ها این است که اختلال هویت تمامیت بدن زمانی بروز می کند که مغز قادر به ارائه یک برنامه درست برای بدن نیست. در این شرایط مغز عضو مورد نظر را به عنوان یک عضو خارجی و نه متعلق به بدن در نظر می گیرد، در نتیجه تمایل به رهایی از آن را دارد.
برخی متخصصان دیگر نیز تئوری های دیگری ارائه داده اند که بیشتر دارای منبع روانشانسی است. یکی از این نظریه ها به این صورت بیان می شود که فرد مبتلا به اختلال هویت تمامیت بدن ممکن است فرایند قطع عضو را در سنین پایین تر مشاهده کرده باشد و تصویر آن در افکار وی به عنوان یک تصویر درست و ایده آل جایگزین شده باشد، بنابراین شخص تصور می کند برای بهتر بودن باید یک عضو یا زائده خاص از بدن وی کنده یا قطع شود.
متاسفانه هیچ جراحی چنین عضوی را بدون مشکل پزشکی قطع نمی کند. در نمونه های شدیدتر این اختلال، شخص مبتلا به عضو مورد نظر آسیب می رساند تا این عضو بالاجبار قطع شود. این بیماران از افرادی که دارای مشکلات جسمی هستند و مجبور به قطع عضو خود می باشند، متفاوت هستند.
اکثر مبتلایان به این اختلال مردان سفید پوست میان سال هستند. معمولا بیمار تمایل به قطع پای چپ و از قسمت بالای زانو را دارد، اما گاهی دست را نیز شامل می شود و یا فرد ممکن است تمایل به فلج شدن یا از دست دادن حواس شنوایی و بینایی داشته باشد. برخی دیگر نیز با استفاده از ابزارهای مختلف مانند عصا، صندلی چرخ دار غیره تظاهر به فلج بودن و یا قطع بودن عضو خود می کنند.
نگارنده مقاله: گروه مترجمان سبزوسالم