شاتر آیلند سفر به هزار توی ذهن است... در تمام مدتی که فیلم رو نگاه میکردم به فشار عصبی و مقدار آدرنالینی که ترشح میشد دقت میکردم هرچند انتخاب نوع موسیقی بینظیر این فیلم درین هیجان بی تاثیر نیست که البته آقای اسکورسیزی همیشه استعداد عجیبی در انتخاب نوع موسیقی فیلم هایش دارد. فیلم در مورد یک مامور پلیس آمریکایی(دی کاپریو) در میانه‌های دهه‌ی پنجاه میلادی است. او به همراه ماموری دیگری به نام چاک اُل (مارک روفالو) به جزیره‌ی شاتر آیلند اعزام می‌شود که بیماران روانی خطرناک و مجرم در آسایشگاه آن بستری هستند. ماموریت این دو، یافتن زنی به نام ریچل (امیلی مورتیمر) است که متواری شده و بخاطر قتل سه فرزند خود پس از دریافت خبر مرگ همسرش، در شاتر آیلند بستری بود. تدی در آن‌جا بیمار دیگری را هم می‌شناسد که باعث وقوع فاجعه‌ای در زندگیش شده. اولین چیزی که به نظر تدی و همکارش می‌رسد، رفتار غیرعادی تمام ساکنان شاترآیلند است که تدی را مجبور می‌کند… بقیه ی ماجرارو البته نمیگم که حتما دوستانی که فیلم رو ندیدند به سراغش برند.. شاتر آیلند، یک فیلم در ژانرهای درام/ معمایی/ جنایی/ ترسناک است. و البته ترس از نوع ترس‌هایی که در ذهن ایجاد می‌شود، که درونی است و جنبه‌ی خونریز و خشن خارجی نمی‌یابد، ترس از روبرویی با حقیقتی که از آن فراری هستیم... درین فیلم واقعیت های روانشناسی به قدری با ظرافت به تصویر کشیده شده که اسکورسیزی را در نظر من فراتر از یک کارگردان معرفی می کند.وچنان خطوط میان خیالپردازی و واقعیت تیره و تار می‌شود که در تمایز دادن بین آنچه واقعی است و آنچه غیرواقعی است به سادگی دچار مشکل می‌شویم. و اما شاهکار استاد در پایانی است که برای داستانش در نظر گرفته و بیننده را میخکوب می‌کند این فیلم رو برای احترام به یک شاهکار هنری حتما باید تماشا کرد... روياحسني روانشناس باليني و مشاور خانواده https://t.me/RooyeshedobarehClinic
نشانی بهترین مراکز لیزر موهای زائد ایران نشانی بهترین مراکز لیزر موهای زائد ایران