ما از کودکی یاد میگیریم که ترس، حسادت و خشممان را سرکوب کنیم! چرا؟ چون فرهنگ و جامعه این را از ما میخواهد. چون جامعهای پر از آدمهای ترسو و خشمگین و حسود مانند جنگل است و اثری از تمدن در آن دیده نمیشود.
این شد که قرار شد که نترسیم، خشمگین نشویم و حسادت نکنیم! اما آیا میشود؟ پاسخ یک کلمه است، خیر. روانشناسی به ما یاد میدهد قرار است احساساتمان را به خوبی به رسمیت بشناسیم. خیلی سخت است! بله! چون از کودکی انقدر آنها را سرکوب کرده ایم که گاهی اصلا به آنها دسترسی نداریم. و منشا خیلی از اختلالات روانی هم از همینجا سرچشمه میگیرد. از امروز به چیزهایی که شما را اذیت میکند دقیقتر نگاه کنید. هرجا که اذیت شدید و نتوانستید بفهمید چرا، احساسی در حال سرکوبی است. بگردید و کشف کنید آن چه احساسی است؟
* تجربه کردنِ احساساتمان به صورت کامل و اینکه به خودمان حق بدهیم خشمگین، ترسیده و گاهی دچار حسادت باشیم به معنی صدور مجوزی برای عمل کردن طبق این احساسات نیست.