«خودکنترلی» چیست و چرا جامعه ما به آن نیاز دارد؟

کامیار بیات ماکو

به نظر می رسد یکی از کمبودهای جامعه فعلی ما « خود کنترلی» است . خود کنترلیSelf-control یا (کنترل خود، کنترل نفس)یعنی توانایی کنترل احساسات ، رفتارها و خواسته‌ها . «خود کنترلی» یکی از عناصر محوری «نظریه عام جرایم» نیز هست، که این خود یک نظریه اصلی در «جرم شناسی» است. نظریه «خود کنترلی» توسط مایکل گاتفردسون و تراویس هیرشی در کتابشان با عنوان«نظریه عام جرایم» در سال 1990بیان گردیده است.

هیرشی ابتدا در سال 1969 نظریه« کنترل اجتماعی» را بنا نهاد. او می گفت که نادیده گرفتن وظایف(اجتماعی) یا تمایل به ارتکاب تخلف(delinquency)، در شرایطی رخ می دهد که رابطه شخص و اجتماع ضعیف یا قطع شده باشد. او گمان می کند که چهار رکن «رابطه اجتماعی» عبارت است از«وابستگی»، «تعهد»، «مشارکت» و «اعتقاد». با ضعیف یا ناپدید شدن یک یا چند مورد از این ارکان، رابطه شخص و اجتماعش(کشور، شرکت، سازمان،...) ضعیف یا گسسته می شود و امکان نادیده گرفتن وظایف و ارتکاب خلاف فراهم می گردد.یعنی اجتماع قادر به کنترل فرد نیست ودیگر نمی توان از او انتظار تعهد و عمل مسئولانه داشت.بدیهی است که بسته به شرایط جامعه (کشور، شرکت، سازمان،...) اهمیت هرکدام از عناصر«وابستگی»، «تعهد»، «مشارکت» و «اعتقاد» افزایش یا کاهش می یابد.

با گذشت زمان، هیرشی تشخیص داد که این نظریه به تنهایی قادر به توجیه علت نادیده گرفتن وظایف(اجتماعی) یا تمایل به ارتکاب تخلف نیست. این بود که در سال 1990 ، به همراه گاتفردسون « نظریه عام جرایم» را معرفی نمودند.لب کلام «نظریه عام جرایم» این است که اقدام غیرقانونی معلول تنها یک علت و آن هم « خود کنترلی ضعیف » است. از نظر محققان بعدی، «نظریه عام جرایم» بخوبی علل نادیده گرفتن وظایف(اجتماعی) یا تمایل به ارتکاب تخلف، لمپن گرایی و خشونت(اجتماعی) را بیان می کند.

هیرشی و گاتفردسون «خودکنترلی » را گرایشی برای خودداری از خلاف و جنایت، فارغ ازشرایطی که شخص درآن قراردارد، تعریف می کنند. افراد دارای «خودکنترلی ضعیف» به رفتارهای تکانشی، مخاطره آمیز، کوته نگرانه، غیرکلامی و بی عاطفگی تمایل دارند. «نظریه عام جرایم» می گوید که «خودکنترلی» در اوان کودکی و از طریق سه عامل شکل می گیرد: توانمندی رابطه احساسی والد-فرزند ، نظارت کافی توسط والدین و قابلیت والدین در تشخیص این که کدام رفتارها باید تنبیه شود( دیسیپلین مناسب والدین).

بنابراین،برای افزایش و بهبود «خود کنترلی» افراد یک جامعه ( مثلاً کشور خودمان) و نتیجتاً افزایش پایداری اجتماعی از طریق وظیفه شناسی اجتماعی و کاهش جرائم و تخلفات، لازم است:

1. ازمنظر «نظریه عام جرایم»: در یک چرخه، ابتدا والدین و سپس کودکان آموزش ببینند.این کودکان خود والدین فردا خواهند بود.

2. از دیدگاه« نظریه کنترل اجتماعی»: جامعه باید تلاش وپیگیری کند که شرایط افزایش و بهبود «وابستگی»، «تعهد»، «مشارکت» و «اعتقاد» افراد خود را فراهم شود.

مراجع:

1. "The Encyclopedia of Theoretical Criminology: Travis Hirschi". John Wiley & Sons, 2015

2. “Self-control vs. social control as an explanation for delinquency: Marcel Joseph. Parent”, University of Windsor, 2003

نشانی بهترین مراکز لیزر موهای زائد ایران نشانی بهترین مراکز لیزر موهای زائد ایران