بیشترافراد مفهوم سوء استفاده جسمی را بخوبی درک می کنند. کتک زدن نمونه ای از سوءاستفاده فیزیکی وقربانیان تجاوز نمونه های وحشتناکی از سوء استفاده جنسی هستند.
سوء استفاده جسمی و جنسی را براحتی می توان تشخیص داد اما تنبیه کردن کودکان توسط پدرو مادر بدلیل رفتارناخوشایند آنها چه نامیده می شود و جزو کدام دسته قرارمی گیرد؟ دربعضی ازجوامع این رفتارقابل قبول است اما ممکن است همین رفتاردرجامعه دیگروحشیگری محسوب شود. آیا تعریفی درمورد روابط جنسی بین همسران درجوامع مختلف وجود دارد؟ آیا امکان سوء استفاده دراین روابط وجود دارد؟
تعریف ما ازسوء استفاده چیست؟
درمورد سوء استفاده جسمی و جنسی باید گفت که درطی چند قرن گذشته و بخصوص دهه های اخیر حدود و حد و مرزی برای آن درجوامع قایل شده وجوامع بعنوان بخشی از پیشرفت های فرهنگی درپی اصلاح رفتارهای ناخوشایند گذشته هستند. با این حال اما درهمه جوامع مفهوم صحیح و خاصی از سوء رفتاراحساسی ارائه نشده است.
پس بیایید به بحث درمورد سوء رفتاراحساسی که بنوعی با وابستگی درارتباط است بپردازیم. آزار عاطفی و احساسی درفرهنگ جوامع فراگیرو آسیب رساننده است و به بحث سوء استفاده جسمی و جنسی هم بی ارتباط نیست.
ارائه تعریف صحیح ازسوء استفاده احساسی کارپراهمیتی است و باید دراین مورد گفتگوهای بسیاری صورت بگیرد
ازنظرپزشکان آسیب رسیدن به ذهن و روح و روان افراد باعث می شود که آنها سوء استفاده احساسی را تجربه کنند. سوءاستفاده احساسی ممکن است بدون اینکه انگشت کسی به شما بخورد، اتفاق بیفتد. آزار عاطفی می تواند فریاد کشیدن برسرکسی و یا سکوتی غیرقابل تحمل باشد. درواقع آزارعاطفی دریغ کردن حس خوب ازکسی است بجای آنکه درظاهررفتاربدی را با او درپیش بگیریم. این را میتوان سوء استفاده احساسی نامید.
ازآنجا که درجهانی ازهم پاشیده زندگی می کنیم، افراد توانایی کافی برای بزبان اوردن آنچه را که دردل احساس می کنند، ندارند و این خود نوعی سوء استفاده عاطفی است که بسیارهم رایج می باشد.
هنگامی که رفتار خشن یک پدررا با فرزندش می بینیم که با سوء استفاده ازقدرت ناشی ازبزرگسال بودن این حق را بخود می دهد که فرزندش را تنبیه فیزیکی کند، خشمگین می شویم و رفتاراو را محکوم می کنیم اما تحقیرو توهین و تمسخریک کودک توسط بزرگسالان را چه می شود نامید؟ درحالیکه ظاهراً هیچ تعرضی هم صورت نگرفته است.
متأسفانه بیشترافراد از قابلیت نامهربان بودن برخوردارهستند. اما آیا مرزی میان نامهربانی و سوء استفاده احساسی وجود دارد؟ آیا نامهربانی که اساس آن ظلم و ستم باشد، آسیب رسان است؟ نقش روابط و وابستگیها دراین میان چیست؟
صدمات عاطفی اثرات طولانی مدت ازخود بجا می گذارند حتی درمیان افرادی که این صدمات را بخوبی می شناسند.