همه ما یک قطعه موسیقی می شناسیم که موسیقی مورد علاقه ما محسوب می شود و می تواند خلق و خوی ما را تغییر دهد، ما را تحریک می کند یا در تمرکز کردن به ما کمک می کند. و اکنون با پیشرفت علم اعصاب محققان قادرند از لحاظ کمیتی تاثیر موسیقی بر ذهن را اندازه بگیرند.
اکتشافات این محققان جالب است و خبر خوبی برای علاقمندان به موسیقی می باشد. موسیقی یک ورزش فوق العاده برای مغز محسوب می شود که تمام قسمت های مغز را فعال می سازد. موسیقی باعث افزایش هوش، شادی و خلاقیت در تمام مراحل زندگی می شود.
اجازه بدهید نگاهی به آخرین یافته ها در این زمینه داشته باشیم که در همه زمینه ها گوش دادن و اجرای موسیقی می تواند به ارتقاء مغز کمک کند.
موسیقی دان ها مغزهای بهتری دارند
اگر به دنبال شواهدی برای تاثیر موسیقی بر ذهن هستید، بهتر است به موسیقی دان های حرفه ای توجه کنید. اسکن های مغز این افراد نشان داده است که مغز این افراد با دیگران متفاوت است. مغز موسیقی دان ها به طور قابل توجهی قرینه تر است.
بخش هایی از مغز که مربوط به کنترل فعالیت های حرکتی، فرایندهای شنیداری و هماهنگی فضایی می باشند، بزرگتر هستند. به علاوه این افراد دارای جسم پنبه ای بزرگتری هستند (جسم پنبه ای بخشی از مغز پستانداران است که دو نیمکره مغز را به هم متصل می کند.)، این بخش به ارتباط بهتر بین دو نیمکره کمک می کند.
موسیقی به بهبود روحیات شما کمک می کند
اکثر ما موسیقی دان های حرفه ای نیستیم، اما در عین حال گوش دادن به موسیقی به بهبود بسیاری از عملکردهای ما کمک می کند. گوش دادن به موسیقی در محل کار باعث می شود شادتر و خلاق تر شوید، به ویژه اگر موسیقی را خودتان انتخاب کرده باشید. کارمندانی که به موسیقی های مورد علاقه خود گوش می دهند، کارهای خود را سریعتر انجام می دهند و معمولا نظریات بهتری نسبت به دیگران می دهند.
گوش دادن و اجرای موسیقی با کاهش هورمون کورتیزول که هورمون استرس می باشد، تنش و اضطراب را کاهش می دهد. موسیقی باعث افزایش امید، قدرت و کنترل زندگی می شود.
گوش دادن به موسیقی های غمگین نیز دارای مزیت های خود می باشد. اگر زمان سختی را سپری کرده اید، گوش دادن به موسیقی غمگین آرام بخش خواهد بود. این نوع موسیقی یاعث می شود با احساسات و عواطف خود راحت تر در ارتباط باشید و در نتیجه سریعتر بهبود پیدا کنید.
موسیقی باعث تقویت مواد شیمیایی مغز می شود
یکی از روش هایی که موسیقی باعث بهبود عملکرد مغز می شود، از طریق تحریک مواد شیمیایی خاص در مغز می باشد. گوش دادن به موسیقی انتقال دهنده عصبی، دوپامین را افزایش می دهد. دوپامین مولکول محرک مغز و بخش جدایی ناپذیر سیستم لذت و پاداش دهی در مغز می باشد. دوپامین همان ماده شیمیایی در مغز است که مسئول احساس خوب ناشی از خوردن شکلات، ارگاسم و سرخوشی می باشد.
اجرای موسیقی با دیگران یا لذت بردن از موسیقی زنده تولید هورمون اکسی توسین را در مغز تحریک می کند. اکسی توسین مولکول اعتماد و مولکول اخلاق نامیده می شود زیرا این هورمون به ما کمک می کند تا با دیگران پیوند داشته باشیم و به آنها اعتماد کنیم. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد افزایش اکسی توسین در افراد طرفدار موسیقی باعث می شود این افراد سخاوتمندتر و قابل اعتمادتر باشند.
موسیقی به یادگیری کمک می کند
آموزش موسیقی در داخل یا خارج از مدرسه به پیشرفت دانش آموزان در زمینه های زیر کمک می کند:
• بهبود مهارت های زبانی
• افزایش IQ(البته به میزان کم)
• بهبود نمرات
• افزایش اتصال مغزی
• پیشرفت در علوم
• افزایش هوش فضایی
آخرین آیتم در این لیست، یعنی افزایش هوش فضایی، به دانش آموزان کمک می کند چگونگی کار کردن چند مورد با یکدیگر را درک کنند. این مهارت در مشاغلی مانند معماری، مهندسی، ریاضی و علوم کامپیوتر بسیار مهم است.
تاثیر آموزش موسیقی بر ذهن های جوان
در دهه 1990 تاثیرات موسیقی بر روی مغز توسط موتزارت محبوبیت پیدا کرد. این نظریه بیان کرد که گوش دادن به موسیقی هایی که توسط موتزارت نواخته می شوند، باعث باهوش تر شدن افراد می شوند.
والدین کودکان خود را به گوش دادن به موسیقی موتزارت وا می داشتند تا به این ترتیب باعث باهوش شدن آنها شوند و برخی از آنها این کار را برای نوزادان به دنیا نیامده خود انجام می دادند. این نظریه امروزه پذیرفته شده و به این شکل بیان می شود که یاد گرفتن موسیقی در دوران کودکی به بهبود عملکرد و ساختار مغز کودک کمک می کند و این منحصر به موسیقی موتزارت نمی شود.
کودکانی که موسیقی آموزش می بینند، در موضوعاتی مانند زبان، خواندن و ریاضی مهارت های بهتری دارند. آموزش موسیقی در سن پایین ظرفیت مغز برای تغییر و رشد را بهبود می بخشد. اگر کودک کلاس موسیقی خود را برای همیشه ادامه نمی دهد، مهم نیست زیرا شواهد نشان داده اند که کمی آموزش موسیقی هم می تواند تاثیر چشمگیری بر مغز داشته باشد.
گذراندن دروس موسیقی به مدت 4 سال حتی تا 40 سال بعد به بهبود عملکرد بعضی از بخش های مغز کمک می کند. اگر آموزش موسیقی قبل از 7 سالگی اتفاق بیفتد، تاثیر آن بر روی مغز همیشگی خواهد بود. به علاوه کودکانی که در گروه های آواز خوانی شرکت دارند نیز از این مزیت ها بهره مند خواهند شد.
انواع درس های موسیقی را – از جمله طبل و آوازهای ریتمیک در مهد کودک – قبل از راه افتادن می توان به نوزادان آموزش داد. نوزادانی که بیشتر در معرض موسیقی هستند، بهتر ارتباط برقرار می کنند، بیشتر می خندند و پاسخ های سریعتر و پیچیده تری به موسیقی می دهند. آغاز آموزش به کودکان هرگز دیر نیست. موسیقی از بروز مشکلات حافظه و زوال در شناخت جلوگیری می کند.
موسیقی درمانی چگونه به بهبود کیفیت زندگی کمک می کند؟
هر کسی می تواند به منظور تفریح و لذت به موسیقی گوش دهد یا موسیقی اجرا کند. اما زمانی که موسیقی به صورت حرفه ای و به منظور درمان مورد استفاده قرار می گیرد، می توانید به کمک درمانگر از دیگر مزایای موسیقی بهره مند شوید.
پس از موسیقی درمانی تغییرات قابل اندازه گیری در انتقال دهنده های عصبی خاص به وجود می آید. موسیقی درمان برای درمان اوتیسم، زوال عقل، آلزایمر، درد مزمن، اضطراب و انواع اختلالات روانی از جمله افسردگی موثر می باشد.
مزیت های بالقوه مربوط به موسیقی درمانی عبارتند از بهبود خلق و خو، تمرکز و انگیزه و کاهش اضطراب، عصبانیت، اضطراب و ناامیدی.
موسیقی درمانی به شکل معجزه آسایی به افراد مبتلا به آلزایمر کمک می کند. یکی از موفقیت های قابل توجه موسیقی درمانی تاثیر آن بر زندگی بیماران مبتلا به آلزایمر می باشد.
فرد مبتلا به آلزایمر در حالت پیشرفته توانایی خود برای گفتگوهای تعاملی با دیگران را از دست می دهد و در نهایت صحبت کردن را به طور کامل متوقف می کند. اما موسیقی درمانی در این مسیر به فرد مبتلا کمک های زیادی کرده و موفق بوده است.
در این شرایط بیمار زمانی که یک موسیقی آشنا را می شنود شروع به خواندن با موسیقی می کند. گزارشات زیادی وجود دارد که موسیقی درمانی بهترین روش درمانی برای بسیاری از بیماران مبتلا به آلزایمر بوده است.
تاثیر موسیقی درمانی فقط در به خاطر آوردن نیست. این روش با بهبود عملکرد مغز به کاهش افسردگی و اضطراب و بهبود کیفیت زندگی کمک می کند.
آمارهای بدست آمده از مؤسسه ملی اختلالات عصبی و سکته مغزی نشان میدهد که حدود 40 میلیون از آمریکایی ها به اختلالات خواب مزمن مبتلا هستند و 20 میلیون هم گاهی نمیتوانند بخوابند .