منوی اصلی
نتیجه جستجوی مقالات "تناسب"
مشاهده مقالات بیشتر

پرسش‌وپاسخ

Question/Answer

سوالات خود پیرامون مسايل پزشکی را از سبزوسالم بپرسید. توضیحات بیشتر

جستجو در سوالات پزشکی و سلامت

سلام من روي لبه كلاهك آلت تناسليم و بدنه آلتم (كمي عقبتر از كلاهك) زائده هايي وجود داره كه از وقتي يادم هست وجود دارن و اينجور كه حس مي كنم بزرگ نشدن يا حداقل متناسب با رشد آلتم رشد كردن. زائده اي كه بر روي بدنه آلتم وجود داره خيلي شبيه به زگيل هست ميخواستم بدونم كه اينها زگيل هستن و خطري دارد؟
باسلام ببخشید کدام دستگاه برای انجام لیزر متناسب تر است؟ایا به طور کامل موهای زاید را از بین میبرد؟فرق دستگاه الکس یا اسلیمینگ چیست؟و کدام بهتر است؟تاثیر منفی لیزر بر روی پوست چیست؟ایا انجام لیزر ربطی به بیماری هورمونی تیروئید دارد؟
اذان ظهر بود که نماز ظهر و عصر رو سریع خوندم، اونقدر سریع که هنوز اذان پخش میشد من نماز عصر رو هم شروع کردم و وقتی نمازم تموم شد واسه درس خوندن رفتم تو یه اتاق کوچیک. خیالم رفت و چیزی حدود 10 دقیقه برام زمان طول کشید که پدرم در اتاق رو باز کرد و گفت بیا دارن اذان میگن. من گفتم همین الان نماز خوندم و چشمم با پنجره افتاد که هوا تاریکه و این تایم برام حدود ده دقیقه طول کشید. شام خوردیم و خوابیدیم و من به ساعت نگاه کردم و متوجه شدم سال 4.5 صبحه. با ترس مامانم رو صدا زدم و گفتم من هنوز بیدارم. پدر و مادرم منو بردن درمانگاه و یه آرامبخش زدم و به روانپزشک ارجاع شدم. اون موقع دانشجوی یکی از دانشگاه های دولتی تهران بودم و حسابداری میخوندم. خیال میکردم اطرافیان گروهی اذیتم میکنند و هذیان داشتم. حدود یکسال دانشگاه نتونستم برم. داروهایی که برام طی این 10 سال تجویز شدند اینها بودند سیتالوپرام. کلردیازپوکساید. آلانزاپین. کلر پرومازین. ونلافاکسین. بیپریدین. نورتریپتیلین. کلومیپرامین. هالوپریدول. دپاکین "والپروات سدیم". ریسپریدون.بایووکسامین. پروپرانول. و داروهای دیگه که اسماشون رو یادم نیست. اون چند سال خیلی سخت بود تحمل کردن اون وضع برام؛ ولی گذشت. ذهنم میرفت روی مودهای مختلف و گاهی آکادمیک یا پلیسی یا مذهبی یا فلسفی یا عاشق میشدم.من متناسب با حالات روحیم جاهای مختلف میرفتم.مثلا مذهبی میشدم میرفتم حوزه دانشجویی و مسجد و اینجور جاها. ذهنم آکادمیک میشد میرفتم دانشگاه های مختلف و کتابخونه های مختلف. فلسفی میشد کتابای فلسفی میخوندم و ... . یه سری اتفاقات عجیب دوباره برام افتاد که بعدا فهمیدم چیزی توی غذام ریختن و هورمونهام دستکاری میشن. واحدهای ارشدم بجز پایان نامه تموم شده بود که همون ایام واسه کار رفتم تو یه دانشگاه، تو بخش مالی اونجا داروهای کنترل ذهن ریختن تو غذام و اتفاقات گذشته (یعنی ده سال قبل) مجددا عینا تکرار شدند برام. نمیدونم شاید شبیه سازیه بیماریم بود. چون اون دانشگاه زیر نظر سپاه بود و اونا رسما باهام اینکار رو کردند و آدمای موجهی بودند من توانایی اینکه بتونم شکایت کنم و به نتیجه برسم رو نمیدیدم و از ترس و شرم و ... و چون دوستام بودند تحمل کردم و گفتم شاید واقعا حق دارند. اصلا از سپاه نمیتونستم شکایت کنم. از پارسال که باهام اینکار رو کردند بهم نگفتند چکار کن و چه دارویی بخور که زودتر خوب بشی. تو اون تایم از طریق امواج، افکار و شیمی بدنم دستکاری میشد. الان یکساله که دردهام برگشتن و بشدت آسیب روحی دیدم و آبروم رفت. بخاطر این آبروم رفت که تحت تاثیر اون داروها مثل قبل هذیان میگفتم. دفعه قبلش یعنی 10 سال قبل هم که عینا مثل همین بار رقیق القلب شده بودم، چرت و پرت میگفتم ولی خودم بعدش میفهمیدم چون با بیرون هماهنگ نبود و سعی میکردم با کسی حرف نزنم اما اینبار تو محل کار خودشون باهام همراهی میکردن و من فکر میکردم طبیعیه. مثل آدمی که مریضه و هذیون میگه و اطرافیانش به اون هذیان گوش کنن و اون رو تایید کنن و خودشون تو هذیان گفتن همراهیش کنن. یقین دارم این دوبار به هم مرتبط میشن چون مشابه هم بودن. من یه آدم تا حدودی مذهبی بودم ولی یکساله کاملا بی اعتقاد شدم و حتی غسل هم نمیکنم و این اصلا براشون مهم نیست. خیلی رسمی اینکار رو کردند. ولی احتمالا بهانه هم از قبل برای کارشون ایجاد کردند. البته اگه با اون بهانه ها بشه به مردم آسیب زد باید همه مردم ایران رو اعدام کنند، چون من خیلی محافظه کار هم بودم. روانکاو یا روانپزشکی بهم معرفی کنید که حضورا بیام و بتونم بیشتر حرف بزنیم. 3 ترمه که پایان نامه ارشدم مونده و استاد پایان نامه سخت گیره. سنوات تحصیلیم تموم شده و مشموله خدمتم و طاقتم بشدت کم شده. روحم لجبازی میکنه و هر تلاشی رو بی فایده میدونم. چون بیگناه بودم و تا این حد بیرحمانه بهم آسیب زدن خیلی حس بدی بهم دست میده. تو زندگیم دنبال اشتباهی میگردم که بخاطر اون این کار رو باهام کردن. اصلا آدمه، اشتباه میکنه و بعدا جبران میکنه. خب آدم تو زندگیش اون هم تو کشوره ما که سرش رو بلند کنه گناه محسوب میشه بالاخره گناهایی داره ولی دلیل نیست که بیرحمانه بهش آسیب بزنن یا اینطوری قصاصش کنن. حداقل یه بچه ای که وضعیت زندگیش خوب نیست و شرایط جسمی و روحیه خوبی هم نداره و زندگیش در معرض تهدیده. خیلی بی رحم بودن. هر بار که یاد درسام میافتم و تایمی که عقب موندم ترس همه وجودم رو میگیره و حالم بد میشه. صبح ها که از خواب بیدار میشم هر روز بلا استثنا حالم وحشتناکه.درست مثل اوایل بیماریم.
سلام. من یه جوان۲۳ ساله هستم.که اختلال اضطراب وکمرویی دارم که بعضی مواقع برای کاهش دلشوره خود الت تناسبی خودم فشار میدم تا ارضا شم به دکتر هم مراجعه کردم نامجرب و تازه کار بود. اضطراب رو چگونه از بین ببرم؟!
الت تناسبیم بعد از ادار خیلی سوزش داره
?نگرانی بیش از حد مشخصه ی #اختلال_اضطراب_فراگیر (GAD)، که گسترده ترین نوع اضطراب می باشد، نگرانی "بیش از حد" در مورد مسائل کوچک و بزرگ است. ?مشکلات #خواب در صورتی که متوجه شوید به صورت مداوم وقتی به رختخواب می روید بیدار، نگران و آشفته هستید و به مسائلی مثل مشکلات مالی، یا حتی مسائلی که چندان مهم نیستند فکر می کنید، این موضوع می تواند یکی از نشانه های اختلالات اضطرابی باشد. ?ترس های غیر منطقی در صورتی که ترس؛ بسیار شدید، مخرب، و نامتناسب با خطر واقعی باشد، این نوع ترس شاخصه ای از #فوبیا (یکی از انواع اختلالات اضطرابی) است. ?تنش عضلانی تنش عضلانی تقریبا ثابت، شامل فشردن دندان ها، گره کردن مشت، یا انعطاف عضلات در تمام بدن شما، اغلب به همراه اختلالات اضطرابی است. ?سوهاضمه ی مزمن اضطراب ممکن است در ذهن شروع شود، اما اغلب از طریق علائم جسمانی مانند مشکلات گوارشی مزمن، خود را در بدن نیز آشکار می سازد. یکی از این مشکلات گوارشی سندروم روده ی تحریک پذیر (IBS) است. ?وحشت ناشی ازحضور بر صحنه ی سخنرانی یا نمایش افراد مبتلا به #اضطراب_اجتماعی، روزها یا هفته ها قبل از قرار گرفتن در یک موقعیت خاص، نگرانی و اضطراب زیادی را تجربه می کنند. و در صورتی که موفق به مدیریت آن موقعیت شوند نیز، تا مدت ها پس از آن نگران این هستند که چطور توسط دیگران قضاوت شدند. ?خودآگاهی اختلال اضطراب اجتماعی همیشه صحبت کردن در جمع یا در مرکز توجه بودن را شامل نمی شود. در بیشتر موارد، اضطراب توسط موقعیت های روزمره از قبیل مکالمه در یک مهمانی، و یا غذا خوردن در مقابل دیگران برانگیخته می شود. در چنین موقعیت هایی، افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی احساس می کنند که همه ی چشم ها به سمت آن هاست، اغلب صورتشان از خجالت سرخ، و دچار لرزش، حالت تهوع، تعریق، و یا مشکل در تکلم می شوند. این علائم می توانند در ملاقات با افراد جدید، حفظ روابط، و پیشرفت در تحصیل یا کار مشکل ایجاد کنند. ?پانیک افرادی که #حملات_پانیک را به صورت مکرر و آزارنده تجربه می کنند احتمالا مبتلا به اختلال پانیک تشخیص داده می شوند. ?فلش بک ها زنده بودن یک رویداد ناراحت کننده یا آسیب زا، مثل یک برخورد پرخاشگرانه، یا مرگ ناگهانی یکی از عزیزان، مشخصه ی اختلال #استرس_پس_از_سانحه (PTSD) است. ?کمال گرایی #کمال_گرایی که به عنوان ذهنیت وسواسی و ظریف شناخته می شود، به طور خاص در اختلال وسواسی_اجباری (OCD) دیده می شود. ?رفتارهای اجباری به منظور تشخیص #اختلال_وسواسی_اجباری، شخصی با افکار وسواسی و مزاحم باید رفتارهای اجباری، که ممکن است ذهنی (مثل اینکه چندین بار به خودتان بگویید همه چیز خوب است) یا فیزیکی (شستن دست ها، چک کردن گازو...) باشند، داشته باشد. ?شک داشتن نسبت به خود شک و تردید مداوم نسبت به خود یک ویژگی مشترک در اختلالات اضطرابی، شامل اختلال اضطراب اجتماعی و OCD است. در برخی موارد، شک و تردید ممکن است شامل سوالاتی باشد که پیرامون هویت فرد هستند، به عنوان مثال "اگر من همجنسگرا باشم چه؟" یا "آیا من همسرم را آنقدر که او مرا دوست دارد، دوست دارم؟" قبلا روانشانس هم رفتم که در نهایت دو قرص پروپرانول و فلوکییتبن دادان ولی اخرش هیچ لطفا راهنمایی کنید?

آخرین تست های سلامتی

درمان بی خوابی بدون دارو (کلیک کنید)
اینجا باهوش تر میشوید!
عضویت در خبرنامه ثبت نام
ثبت نام شما با موفقیت انجام شد
در خبرنامه ما عضو بشید و دسترسی خودتون به اطلاعات جالب و جذاب رو راحت کنید. باقی کارها رو ما برای شما انجام میدیم. تنظیم خبرنامه خبرنامه سلامت خبرنامه مغز و اعصاب و روان خبرنامه زیبایی و تغذیه