حدود یک سال است با کابوسهای یکنواخت شبانه خواب راحتی ندارم و صبح با کوفتگی سردرد و احساس خستگی شدید از خواب بیدار میشوم راهنماییم کنین لطفا

درمان اصلی خواب. و خستگی شدید کل روز چیست داروهایی دولکستین پرگابالین اتوموکستین امورل و مودافینیل هم خوردم یا اثرشان نسبی و تا یک ماه بوده مثل دولکستین و مودافینیل یا بقیه ک نام بردم هیچ اثری نداشته جز اینها چه داروهایی موثر هستند چون خواب روزانه زندگی رو فلج کرده ممنون

سلام موقع خواب وقتی به سمت راست میخوابم مفصل شانه راستم به شدت درد میگیره طوری که غیر قابل تحمل میشه و مجبورم به سمت چپ بخوابم.در طول روز هم به اون صورت احساس ناراحتی نمیکنم ولی وقتی وزنه ای بیشتر از پنج شش کیلو بر میدارم احساس خستگی شدید به همون ناحیه دست میده حتی اگه چند ثانیه وزنه رو بلند کنم،به نظر شما چه مشکلی میتونه باشه؟ با تشکر

سلام. بنده اقا متاهل 30 ساله. به مدت چندین هفته و بصورت دوره ای با فاصله دارای ضعف بدن و خستگی شدید به هنکام بیدار شدن از خواب هستم. تپش قلب. سبکی سر. سنگینی سر. داغ شدن. حس عدم هوشیاری. ترس از اتفاق ناخوشایند. همه اینها به تناوب رخ می دهند برای من. دکتر متخصص و ازمایش چیزی نشان ندادند. لطفا راهنمایی کنید.

سلام من چندین سال هست که دچار خجالت شدید و فرار از مردم از ترس اینکه هل میشم و ابروم میره وقتی با کسی صحبت میکنم سوالات زیادی تو فکرم می چرخه مثلا با خودم میگم الان به من میخندن یا وقتی از پیششون برم میگم الان پشت سر من حرف میزنن و میگن این تو وخانواده خودش زیادیه و خیلی افکار زیادی مثل این افکار... حتی تو روی برادرام هم نمیتونم بایستم چون هل میشم و لکنت زبان میگیرم فقط از پشت یک دیوار یا یک پرده راحت صحبت میکنم حتی اگه برم سر کار پیش هیچکس نمیتونم بشینم و باخودم میگم خدایا این کی از اینجا میره و غیر از اینا استرس وتپش قلب زیاد وترس از اینکه برادرام یا خودم باکسی دعوا کنیم و از اتفاقات دیگر مثل این مورد... خصوصا افراد مسئول یا کارمند اصلا به هیچ عنوان نمیتونم روبروشون بایستم و همیشه حالت اندوه وحالت بیزاری از خودم دارم و با خودم میگم کی می میرم واز این دنیا راحت میشم با خودم میگم چرا همه مردم همیشه وقتی منو بابرادرای کوچکترم مقایسه می کنن برادرام رو خیلی از من فهمیده تر فرض میکنند و همیشه سعی میکنم شبها تو تاریکی که کسی نمیتونه منو تشخیص بده از خودم تعریف میکنم و سعی میکنم که خودمو بالاتر نشون بدم و باز هم عذاب وجدان میگیرم و میگم چرا این حرفا رو زدم ... در ضمن خواب آلودگی زیاد خستگی شدید دارم وقتی از خواب بیدار میشم انگار تازه یک کامیون را دستی بار کردم و شدیدا عصبی و زود رنج هستم طوری که اگه کسی کوچکترین خدشه ای تو کلامش بود حتی اگر منظوری هم نداشت انقدر معده و روده ام آتش میگیره که حتی سه شبانه‌روز نمی تونم بخوابم و تمام عضلاتم درد میگیرن سردرد شدیدی هم میگیرم حتی با قرص هم خوب نمیشم پیش دکتر اعصاب و روان هم دوازده جلسه به تاریخی که خودش برام تعیین میکرد مراجعه میکردم با چند بار تغییر قرص آخرش وعده آخری رو یعنی مراجعه سیزدهم را بعد از شیش ماه تعیین کرد وقتی اومدم دیدم رفته یه شهرستان دیگه و من هم با همین تعیین آخری یعنی کلرودیازپوکساید 10که اول پنج بود.. پرفنازین 4که اول دو بود.. تریفن 2..وسیتالوپرام 40که اول بیست بود و در آخرین مراجعه بجای سیتالوپرام قرص ریتالین 100تجویز کرد و فقط همین ریتالین در حدود پانزده درصد تاثیر داشت و بقیه هیچ تاثیری نداشتند ولی تا الان بخاطر درد عضلات و کمی تاثیر بر ناراحتی بیش از حد به غیر از سیتالوپرام بقیه رو مرتب مصرف میکنم البته ریتالین رو بدون نسخه نمیفروشند و همیشه به دکترای مغز و اعصاب میرم و برام مینویسند حالا خیلی زندگی پر از مشکلی دارم و احساس انزوا می‌کنم لطفا مرا راهنمایی کنید.. نزدیکترین شهر برای مراجعه ام که دارای تمام امکانات هست دزفول میباشد. ممنون

خستگی شدید ممکن است از نشانه های ضعف عدد کلیوی باشد؟

??????????????? ?افسردگی دارای علایم و نشانه هایی است که برخی را خود فرد احساس میکند و برخی را نیز دیگران در فرد مشاهده می کنند. این نشانه ها عبارتند از احساس غمگینی احساس اینکه چیزی فرد را خوشحال نمی کند کاهش وزن و اشتها کاهش خواب یا گاهی افزایش خواب کاهش انگیزه. نا امیدی. افکار خودکشی کندی حرکات احساس بلاتکلیفی و فقدان قدرت تصمیم گیری احساس بی حوصله شدن و خستگی شدید افت عملکرد شغلی و اجتماعی واقعا این چیزها دارم که گفتیند

سلام من چند وقتی هست بی انگیزه ناامید و بسیار احساس خواب الودگی دارم حوصله انجام کاری رو ندارم سرگیجه و خستگی شدید خواستم ببینم احتمال افسردگی هست یاخیر؟

با سلام خدمت خانم دکتر عزیزم من بعد زایمان دچار افسردگی بعد زایمان شدم ولی علایم افسردگی نداشتم فقط استرس شدید داشتم بعد الان تبدیل به تنگ هراسی شدم از محیط بسته از مکان شلوغ از اینکه هوا تاریک بشه میترسم اروم و قرار ندارم بعد از رمضان متوجه درد شدید سینه شدم به متخصص مراجعه کردم گفتن ازمایش بدم با ترشح شیر ولی پسرم چهار سالشه بهد ازمایش فهمیدم پرولاکتین خونم ۱۳۸۰ خیلی بالا بود بعد با بدبختی تونستن یه ام ار ای ازم بگیرن که فهمیدن تومور خوش خیم ادنوم دارم که دارو کابولین بهم دادن تا دوماه بعد که دارو تمام شد ازماش دادم اومد دو دهم درصد خیلی خیلی پایین باز کابولین دادن هفته ای یک عدد کابولین نیم الان به مدت دوهتس درد شدید در پشت سرم دارم احساس ضعف و خستگی شدید در بدنم پریود نامرتب و و الان درد به زیر گلو و استخوان دماغ و مهره گردنمم میزنه به نظر شما علت چیه ادنومه یا مشکل دیگه ای وجود داره

سردرد عصبی همراه با عرق سرد هنگام خواب و استرس در خواب و خستگی شدید و ضعف و سوزش سر و گردن

سلام.. من مدت چند ماه خواب نداشتم.. چون به درد قفسه سینه، تپش قلب، تنگی نفس، بیقرای، بیخوابی شدید، یاس وناامیدی، خودکشی و خستگی شدید ودرد بدن داشتم، و ریزش اشک شدید که کارم بارها به بیمارستان کشیده شد وبا اکسیژن و آمپولهای تو رگی که میزدن چند ساعتی درمان میشدم و دوباره روز از نو روزی از نو،، الان تحت درمان دکتر اعصاب روان داروهای آلوینتا 75وکلوناز پام،ترازدون50، ولبان و یه داروی خارجی که نمیتونم بخونم رو شروع به درمان کردم.. پساز 3ماه تازه خواب من شده 5ساعت وبهتر شده بودم به دلیل گرونی داروها وهزینه هاو چون شاغلم از این وضعیت خسته شدم داروهامو کلا قطع کردم والان فقط کلوناز پام میخورم خوابم بهتره ولی شرایط روحی وروانیم داره دوباره برمیگرده، زود رنجش شدم به هر دلیل کوچکی گریه میکنم بغض میکنم.. لطفا کمکم کنید چیکار کنم.. راهی هست که دارو مصرف نکرد؟؟

خانم ۲۵ ساله چند ماه پیش به دلیل بدن درد و خستگی شدید صبحگاهی تشخیص روماتیسم داده شده که خیلی خفیف بود و قرص هیدروکسی کلروکین ۲۰۰ و پردنیزولون ۵ میلی و ملوکسیکام تجویز شد تا ۶ ماه استفاده شد الان بعد از گذشت ۳ ماه دوباره بدن درد و خستگی شدید صبحگاهی داره بعضی روزها هم انقدر خسته س که نمی تونه کاری انجام بده و حالش بده ایا نیاز داره دوباره دارو جهت روماتیسم مصرف کنه ؟ و اگه نیاز تا چه زمانی باید پیگیر بیماری باشه.

خستگی شدید وافت شدید قند خون نگاهش هوشیاری حافظه ناشی از چیست؟

خستگی شدید وافت شدید قند خون کاهش تمرکز وهوشیاری