با سلام دختری 33 ساله هستم دکتری فیزیک دارم و در حال حاضر دارم برای قبولی در پزشکی درس بخونم و کلا خیلی علاقه کنترل نشده به درس دارم و کلا مطالعه و ریاضیات و علوم طبیعی و الگوریتم های پیچیده، من در دوران ابتدایی به نظر اکثر افراد ادم گیج و منگی بودم و هیچی از درس معلم متوجه نمیشدم احساس میکردم تو خودم هستم و از ادمها و روابط اجتماعی بکلی سر درنمیاوردم تازه تو 15 سالگی که با منطق ریاضیاتی اشنا شدم و فهمیدم سیستم های منظم مثل تئوریهای ریاضی و فیزیک و‌زیست شناسی کاملا با مغزم سازگار هستن و من همون ادمی که تو ابتدایی تجدید میشدم تو دبیرستان نمره کمتر از 20 نداشتم ریاضیات دانشگاهی رو خودم تو دبیرستان کامل خوندم و یاد گرفتم. یا مجموعه های بالای 30 جلدی علوم طبیعی رو تو دوران راهنمایی کامل میخوندم و میفهمیدم. اما سر کلاس وقتی معلم با من حرف میزد انگار با دیوار حرف میزد حرفاش رو نمیفهمیدم هیچ دوستی نداشتم و ندارم در حال حاضر و خیلی تک محور و انزوا طلبم با دیگران نمیتونم روابط اجتماعی داشته باشم یا حتی اشنایی یا حتی تماس چشمی، هوشم از حد طبیعی بالاتره و تو ازمون دکتری تخصصی و ازمونهای هوش خیلی نمره زیادی میگیرم معمولا بیشتر از 140، و حافظه تصویری قوی اما با این وجود هیچ نمیتونم ارتباط داشته باشم با کسی حتی با پدر مادرم، اوقات بیکاریم اصلا از خونه بیرون نمیرم و یا کتاب میخونم یا بازیهای کامپیوتری. به هیچ وجه مهمونی نمیرم و علاقه به جمع ندارم. اما تو ذهنم علاقه به ازدواج دارم ولی نمیتونم با هیچ کس یه رابطه منطقی اجتماعی رو شروع کنم، حتی چند بار هم که کسانی خواستن با من اشنا شن من تو جلسات اشنایی فقط از فیزیک و ریاضی و الگوریتمهای پیچیده و مقالاتی که کار کردم حرف زدم جوری که طرف کلا بیخیال شد. دوست پسری هم نداشتم تا حالا و همینطور رابطه... کلا حتی از برقراری رابطه اجتماعی هم خیلی مضطرب و پریشان احوال میشم. حالتهایی از افسردگی دوره ای دارم یه پیک داره و حالت نوسانی داره. من خودم مطالعه ام خیلی زیاده میخواستم بدونم این اختلال من بای پلار هست یا اسپرگر؟ من جدیدا با یک اقای متخصص قلب اشنا شده بودم برای ازدواج ولی ایشان خیلی از من عصبانی هستن هم از علایقم هم از اخلاقم و گفتن صریح که جمع کن این رفتار و اخلاقتو که باهش به هیچ جا نمیرسی. و من واقعا نمیخوام اینطوری تمام موقعیت هام داره خراب میشه و واقعا دست خودم نیست این رفتارم در کنترل مغزمه میخوام در وهله اول بدونم مشکل یا بیماری عصبی من چی هست؟ چطور باید اثرش رو کم کنم در حال حاضر خیلی اثر گذاشته روم و فقط یک علاقه تو زندگیم دارم اونم الگوریتم بسیار پیچیده ریاضیاتی و فیزیکی هست و کلا ریاضی و فیزیک داره حرف اول زندگی منو میزنه و تمام طول روز تا شب یا تو اتاقم تو خونه ریاضی و فیزیک کار میکنم یا تو اتاق دکتری تو دانشگاه. هیچ علاقه به خانواده یا روابط و اجتماع و تعامل و حتی بیرون رفتن از اتاقم ندارم کلا ادم منظمی هستم و یه ذره بی نظمی و جابه جایی حتی تو وسایل اتاقم هم اعصابم رو به شدت خراب میکنه و کمی هم پرخاشگرم اگه ببینم طرف زیادی حرف میزنه یا داره تمرکزم رو روی فیزیک بهم میزنه شدیدا دعوام میشه. فقط با یک دختر دوستم که البته 5-6 ساله شهر دیگه ای رفته برای زندگی که اونم دقیقا مثل خودمه نه مثل بقیه ادمها میخوام بدونم مشکل من چیه؟ با سپاس