منوی اصلی
نتیجه جستجوی مقالات "بیداری"
مشاهده مقالات بیشتر

پرسش‌وپاسخ

Question/Answer

سوالات خود پیرامون مسايل پزشکی را از سبزوسالم بپرسید. توضیحات بیشتر

جستجو در سوالات پزشکی و سلامت

با سلام.و درود.ببخشید علت احساس جدایی روح در بیداری چیست؟ خطرناک است؟منو ازار میده.ممنون میشم اگه راهنمایی بفرمائید
سلام از سن ۱۶ سالگی دوچار تشج شدنم که اولین بار در بیداری بود تا الان که ۳۰ سالمه هربار که تشنج کردم فقط در خواب بودم داروهای که می خورم لاموژین ۱۰۰ شبی یک عددو سدیم والپروات شبی یک عدد
با سلام نمیدونم چرا وفتی میخوام بخوام بین حالت خواب وبیداری انکار میخاد روحم از بدنم بیاد بیرون.درحالت ببداریم اینطوریه.ممنون میشم اگه راهنمایی بفرمائید
یک پسر ده ساله دارم که بعضی شبها در خواب راه میره و حرف میزنه. در این حالت آشفته و پریشان هست. ناله میکنه. ادای گریه درمیاره. به خودش فحش میده ، معذرت خواهی میکنه و منو پدرش و مرتب در آغوش میگیره و میبوسه و ابراز محبت میکنه. در بیداری بچه خجالتی هستش و معمولا سخته براش که بغلش کنیم و ببوسیمش. حتما باید با صدای بلند صداش کنم تا بیدار شه و بعدش شروع به لرزیدن میکند و هیچی یادش نمیاد. بسیار بچه درس‌خوان و منظمی هست. مطمئن شدم که در مدرسه کسی مشکلی براش ایجاد نکرده. ولی من مادر خیلی سختگیری هستم. احساس میکنم به خاطر رفتار منه. در ضمن این مشکل از یک تب شدید شروع شد و دو ساله هست اما الان چند وقتیه شدید شده و زمانش هم طولانی.
یک ماهی است که یک صدای را از طرف گوش چپ میشنوم و خیلی ازار دهنده است روزهای چون سر صدا زیاد است خیلی متوجه نمیشوم ولی وقتی شب به رختخواب میرم این صدا تا صبح منو چه در خواب و چه در بیداری اذیتت میکند صدا مثل این می مونه که مثلا یک دستگاهی در بیرون در حال کار است
باعرض سلام و ادای احترام حدود بیست روزقبل صبح که خواستم بیدارشوم سرم راازبالش که بلندکردم افتادم روبالش احساس تهوع نسبتاکم سبکی سر کرختی وبی حسی عمومی بدن بی حسی نسبی لب هام و عرق سرد و احساس منگی و غوطه وری شدید در آب تپش قلب شدید و اضطراب داشتم و هرچه تلاش کردم نتوانستم از رختخوابم حتی یک وجب هم بلندشوم و همینجوری که روی شکم که خوابیده بودم به 115 زنگ زدم هوشیاریم زیادنبود ولی درتماس بااورژانس و خانواده مشکل جدی نداشتم (البته گوشی رو خانمم برایم آورد) بعدکه آمبولانس آمد و نیم ساعتی طول کشید هرچنددرگزارش خودشان 8 دقیقه ای درج کرده بودند! ؛ اکسیژن خونم 99 فشارم 8 روی 8 وقندخونم 120 بود بعد که یک ساعت و ده دقیقه بعد ازاین حالت که برام پیش آمد منو به اورژانس منتقل کردند آزمایش گرفتند و اکسیژن دادند و سرم و یک آمپول به باسنم که نمیدانم چی بود بعدطبق نتیجه آزمایشات حمله قلبی منتفی بود هرچند بعدا که در اینترنت سرچ کردم یکی تو تاازاین فاکتورهایی که توی آزمایش بود حداقا 6 ساعت مبخواست تاخودشو توی خون نشون بده ولی آزمایش من یک ساعت وربع بعدازآن حالت بود البته من دقیقاساعت 8 و 50 دقیقه صبح دچارچنین حالتی شدم وقبلش ساعت 8صبح یکبارکامل بیدارشدم وهیچ خبری ازاین حالت نبود. 3روزقبل ازاینکه چنین حالتی واسم پیش بیاداحساس وزش باد درگوشهام داشتم و دوروزبعدبروزاین حات واسم دوروزهم ادامه داشت تااینکه به یک گوش و بعداکلا تمام شد. ولی ازآن موقع به بعدهرروز یک یاچندبار دچارسبکی سر افت فشار و عرق سرد میشدم هم درخواب وهم دربیداری به تناوب چندشبهم درخواب دچارکابوس میشدم و تا اینکه این علایم جایشان دادندبه عرق شبانه بیقراری دوره ای واحساس سردی درکف پاها وبی حسی نسبی بازوهام و گرفتگی خیلی کم بعد پیاده روی و هروقت سرمابه پاهام میخورد این علایم و حالات حمله بیشترسراغم می آید دکترقلب 2تا رفتم گفتندقلبت سالمه آزمایشات روتین هم که دادم مشکلی درکارنبود دکترمغزواعصاب رفتم تشخیصش البته با معاینه بالینی (سوال جواب) حملات پانیک بود دوا نوشت بامصرفشان فشارم اینقدر بالا میرفت کلیه هام درد میکرد دواها را بیشترازیک روزمصرف نکردم ولی این حالت تمام نشده هرچنداضطرابم خیلی کمترشده / البته سالهای قبل یک حالتی سراغم می آمد بااین شرح که احساس ضعف و عرق سرد و رنگ پریدگی شدید مخصوصا وقتی که ازکف زمین ارتفاع بیشتری میگرفتم داخل اتوبوس ویادرجایی سکون داشتم مثلا وقتیکه درحال اصلاح موهای سرم بودند و یا نشستن .. که با نفس عمیق کشیدن و حرکت دادن بدنم وآب خوردن بعد چنددقیقه رفع میشد اون موقع پزشکها البته عمومی گفتن کمبو اسیدفولیک دارید البته بدون هیچ آزمایش خونی که بعد از چندایامی دیگر بااین حالات مواجه نمیشدم و کلا اززندگیم بیرون میرفت (کلا سراغم نمی آمد و دوره ای سراغم می آمد ) الان فقط بازوهام بعضی وقتها بیحس نسبی میشن و بعدا بیحسی میره سراغ پاهام و بعضی وقتها احساس ضعف و سبکی سر ویا عرق شبانه میشم البته زمان خاصی نداره چه توی خواب نصف شب باشه چه بیداری روز وشب و البته احساس وزش بادتوی گوش چپم دارم البته یه خورده کمتراز اوایل اولین بار که اورژانسی شدم خواهشمندم کمکم بفرمایید دکترمغزواعصابم ام آرآی هم نوشته که هنوز نگرفته چون توی نوبتم . خدا اجرتان دهد ان شاءالله
حالم از زندگی بهم میخوره خونه جهنمه مدرسه جهنم تر هنرستان قرار بود خوب باشه که نیست فشار اینکه سال بعد کنکوریم خیلی زیاده البته دیگه هیچی واسه خودم مهم نیست خودزنی زیاد دارم به طوری که دست چپم و پای راستم کلا خط خطیه خانوادم دیدن ولی ابدا براشون مهم نبود تست افسردگیمو ۶۳ بود حتی با اینکه تو روزا و شرایط مختلف دادم تو فکر این بودم زندگی رو قشنگ کنم پس تصمیم گرفتم برم پیش روانشناس که با مخالفت جدی خانواده رو برو شدم خیلی دارم به این فکر میکنم که روز تولدم که اسفنده همه چی رو تموم کنم دنبال روش مرگشم‌رفتم که متاسفانه اونی که اصلا درد نداره غیر قابل دسترس ترین چیز ممکنه. هدفی ندارم ارزو هم یه دونه که اینه که یه انتراگ طولانی بهم بدن یا یه خواب بدون بیداری امیدی بهم هست؟!خوب میشم!؟
برای درمان اضطراب صبحگاهی به صورت دلشوره که به محض بیداری صبحگاهی اتفاق می افتد چه راهکار درمانی وجود دارد .در هر حال حاضر مدت پنج ماه است که روزانه یک عدد کلر دیازپوکساید ۵ مصرف می کنم پنج سال هم هست که لووتیروکسین استفاده میکنم و دقیقا در طول این مدت به این عارضه مبتلا شده ام به محض بیرون آمدن از رختخواب این دلشوره برطرف میشود. اما اضطراب کماکان با تهاجم افکار منفی بوجود میاید . از کمک شما سپاسگزارم.
باسلام من حدودچهارسال پیش یه مدت بوددچارحمله پینک میشدم ولی الان دیگ حملات به سراغم نمیایدولی حالا فهمیدم که خوردن کافئین نیکوتین ونوشابه برای اینجورافراد به شدت مضره من برای کاهش وزنم چای سبززیادمیخوردم ونسکافه وقهوه هم همینطور مشکلی برام پیش نیومدولی الان همش حس های منفی دارم و شب که میشه انگارکابوسوجلوچشمام توبیداری میبینم وحسای ناخوشایندی دارم برای درمانه اثراتی که گذاشته چکاربایدبکنم؟؟؟؟؟
سلام خسته نباشید من مدتی هست که صبح با بی حسی و‌کرختی دستام از خواب بلند میشم اصلا نه فقط،صبحها کلا وقتی میخوابم اینجوری میشم حتی یه چیزی در حالت بیداری دستم باشه همینجوره ولی بیشتر موقع خواب
با سلام . کودکی 22ماهه دارم با وزن 12کیلوگرم.از ابتدای تولد صدا از بینی داشته وبعد تبدیل به خرخر بینی و بیدار شدنهای متوالی و هر بار درخواست خوردن شیر .چند دوره اسپری نازونکس یا ایرانی آن رستانکس طبق نظر پزشک مصرف میکند بهتر شده و بعد دوباره علائم برمیگردد در بیداری و زمانی که شیر میخورد مشکلی ندارد فقط هنگام گذاشتن در تختخواب مشکلش آغاز میشود. میخواستم بدانم آیا مشکل از آلرژی است یا لوزه یا مشکل بینی دارد و چه اقداماتی باید انجام دهم؟
باسلام بنده مرد 43ساله هستم دربیداری یه لحظه کلا نفسم قطع میشه کلی دست وپا میزنم دوباره درست میشه
بنده حدود یک ماه پیش به طور ناگهانی از خواب بیدار شدم و متوجه شدم که نمیتونم نفس بکشم، این قطعی نفس حدود بیست ثانیه به درازا کشیده شد، گفتم شاید آپنه باشه ولی فکر کنم نباشه چرا که آپنه در حین خواب رخ می دهد ولی من در حین بیداری بود. لطفا دلیلش را بیان کنید، با تشکر
با سلام بنده به طور ناگهانی از خواب بیدار شدم و متوجه شدم که نمیتونم نفس بکشم، این قطعی نفس حدود بیست ثانیه به درازا کشیده شد، گفتم شاید آپنه باشه ولی فکر کنم نباشه چرا که آپنه در حین خواب رخ می دهد ولی من در حین بیداری بود. لطفا دلیلش را بیان کنید، با تشکر
با سلام بنده حدود یک ماه پیش به طور ناگهانی از خواب بیدار شدم و متوجه شدم که نمیتونم نفس بکشم، این قطعی نفس حدود بیست ثانیه به درازا کشیده شد، گفتم شاید آپنه باشه ولی فکر کنم نباشه چرا که آپنه در حین خواب رخ می دهد ولی من در حین بیداری بود. لطفا دلیلش را بیان کنید، با تشکر
با سلام مادر من قبلا در خواب دچار تشنج میشدن، ولی الان تو بیداری این اتفاق براش میافته،آیا این باهم فرق دارن و اینکه تو بیداری دچار تشنج میشن دلیل پیشرفت بیماریشونه؟
سلام من دخترم ۲۶ سالمه از ۵ سالگی تا الان چ در خواب چه در بیداری جیغ های پی درپی در چند ثانیه میزنم ولی خودم یادم نمیاد که این حالت بم دست داده .جیغام همراه با حرفه کمک کمک وتا دور ترس دارم ودلم مثل قلب تپش داره.نامزد هم دارم.دکترای متعددی رفتم نتیجه مطلوبی نگرفتم.لطفا راهنماییم کنید
با سلام علت سردرد شقیقه و پیشانی چیست در زمان بیداری و آلودگی هوا .و...پیش میاد
باسلام من به خاطرامتحانات پایان ترم وداشتن ی دختر۲/۵ساله ک اجازه خوندن درطول روزروبه من نمیده میخام ازقرص مدافنیل جهت بیداری شب استفاده کنم.آیاعوارض داره ودوزمصرفی لطفا
با سلام.چند وقتیه احساس میکنم روح میخواد از تنم جدا شه در حالت بیداری.نمیدونم چرا.احساس میکنم به خودم کنترل ندارم خواهش میکنم کمکم کنید
با سلام.مدتیه احساس میکنم روح میخواد از تنم جدا شه در حالت بیداری.نمیدونم چرا.احساس میکنم به خودم کنترل ندارم خواهش میکنم کمکم کنید
پرولاکتین ۴۹۰ درصورت غیرناشتا بودن و کمتر از دوساعت بیداری در یک خانم مجرد ۲۶ساله
سلام من حدود13سال هست که هرشب دوعددقرص فلووکسامین50ویک عددقرص آلپرازولام نیم برای درمان بیماری اضطراب وافسردگی که به علتهای مختلف که تقریباازسن14سالگی دچارش شدم ودرسن 25سالگی که دیگربیماری به اوج رسیده بودودچارحملات اضطراب وحشت انگیزی میشدم طوری که حالت نوعی ترس شدیدوغیرقابل وصفی همه وجودم رامیگرفت طوری که نه چشمهایم رامیتوانستم بازکنم ونمیتوانستم ببندم که آرام شوم تاکه این حالت روسخت تحمل میکردم تاوقتی که میخوابیدم آرام میشدم حالت افسردگی ودلتنگی وغصه خوردن درموردخاطرات گذشته وافکارمزاحم وافکاربدنیزذهنم رافرامیگرفت بعدبه دکتراعصاب وروان شهرمان مراجعه کردم که بعدازمعاینه وگرفتن نوارمغزی وچندموردتجویزوتعویض قرص هایم توانستم به مصرف قرص فلووکسامین 50وآلپرازولام نیم عادت کنم درسالهای اول بهترشدم ومشکل حمله اضطراب وترس آلودشدیدی که به سراغم میآمد خیلی خیلی کم شودافسردگی هم به همین صورت ازسال 1383که شروع به مصرف قرص هانمودم روندبهبودی خوبی تاسال 1388داشتم ولی درسال 1388به علت مشکلات مالی وورشکستگی که برایم پیش آمددوباره استرس زیادوافسردگی وافکارمنفی وآزاردهنده ودلتنگی نسبت به گذشته دوباره به سراغم آمدولی من تحمل کردم وبه خوردن قرص هابادوزی که عرض کردم ادامه دادم وبه علت اینکه عوارض داروهامشکل گوارشی برایم ایجادمیکردشروع به مصرف قرص رانیتیدین نمودم که بامصرف قرص رانیتیدین یک عددآن هم شب به همراه قرص های اعصابم که قبل ازخواب مصرف میکردم تقریبامشکل گوارشم حل شدوهمچنان تاحالا که سال1396میباشدهرشب به مصرف دوعددقرص فلووکسامین 50ویک عددقرص آلپرازولام ویک عددقرص رانیتیدین ادامه میدهم ناگفته نماندکه ازدوسال پیش دوسه مرحله به مصرف تریاک روآوردم چون آرامش خاصی بهم میدادوتمام علاءم بیماریم راکاهش میدادجوری که به آرامش یک انسان سالم وعادی میرسیدم وطوری میشدکه حتی تصمیم گرفتم قرص هاراترک کنم وبامصرف تریاک به صورت کشیدن دودآن بیماری رابی اثرکنم ولی بامتوجه شدن خانواده وایجادمشکل بین من وهمسرم وخانواده ام مجبوربه ترک تریاک وبه جای آن به مصرف قرص بوپرنورفین2یاقرص بی2 به مقدارظهریک سوم قرص کامل وشب هم یک سوم قرص روی بیاورم ولی شب بافاصله حدود2تا3ساعت قبل ازوقت خوردن قرص های اعصابم چون جایی خوانده بودم که باقرص های اعصابم که مصرف میکنم تداخل دارویی دارد حالاحدود38سال سن دارم وصاحب سه فرزندهم میباشم قرص های اعصابم آرامم نمیکنندچون بعدازسال88ومشکلاتی که برایم پیش آمدکه باعث شدضربه روانی شدیدی به من واردشوددیگرقرص هایی که مصرف میکنم هیچ اثری نداردولی ازترس عوارض ترک واینکه دوباره آن حمله وحشتناک اضطراب وترس به سراغم بیایدمجبوربه مصرف میباشم واندک آرامش راهم باقرص بی2بدست میاورم اهل خوزستان هستم ودراهواززندگی میکنم خواهش میکنم خواهشن دکترمتخصص اعصاب وروان خوب وتوانایی به من معرفی کنید تابامراجعه به ایشان درمان دوباره ای آغازکنم وازاین رنج وعذاب روحی که دربیداری وخواب دارم کمی رهایی یابم تابه موادمخدریاقرص های مخدرروی نیاورم چون نه علاقه به موادوقرص مخدردارم وازعوارض موادمخدروبدبختیهایش آگاه هستم ونه شخصییت خانوادگیم اجازه مصرف موادمخدررابه من میدهد خواهشمندم آدرس وتلفن متخصصی داناودارای تجربه رادراختیارم قراردهیدتابتوانم باپیگیری درمان وحصول آرامش درکنارهمسروبچه هایم به زندگی ادامه دهم..تشکرازدلسوزی شماپزشکان فرشته صفت..
سلام من مبتلا به صرع بودم قرص هامو قطع کردم بامشورت خودم تقریبا حدود یکسال و نیم هست که شکرخدا تشنج نکردم با وجود نخوردن قرص و تمام رفتارهایی که درگذشته موجب تشنجم میشد هیجان خیلی بالا شب بیداری قهوه و..... فرصت نشده نوار مغز جدید بگیرم با این وجود امیدی هست که برگشت نکنه؟
سلام. چند وقتی است مشکلی در خواب هایم دارم. خواب هایی که میبینم دقیقا شبیه به واقعیت هستن اما واقعیتی که هنوز اتفاق نیوفتاده و انگار قرار است اتفاق بیافتد این مسئله برایم بسیار آزار دهنده س و در بیداری هم روی رفتار های من تاثیر بزرگی داشته و هر لحظه منتظر آن اتفاق هستم و رفتار پرخاشگرانه ی غیر قابل کنترلی با کسانی که در خواب هایم بوده اند دارم. چه راه حلی برای مشکلم وجود دارد؟
با سلام یه سوال داشتم خواب شب به اندازه ۴ ساعت و ۳۰ دقیقه چرت روزانه خوبه ؟در صورتیکه ساعت خواب و بیداری ثابت باشه مثلا هرشب ساعت ۱۲ بخوابم و ساعت ۴ صبح بیدار بشم.
سلام تشنج توخواب پسرم میکنه قبلا دربیداری بوده
سلام وقت بخیر سوال از شما بزرگواران دارم چند شبی هست درخواب عمیق که هستم ناگهان با صدای چنگ کشیدن روی تشک مانند گربه بیدار میشوم این حرکت کاملا غیر ارادی هست بقدری حرکات انگشتام تندهست که شاید در بیداری نتونم به این سرعت انجام بدم با این حرکت و صدای ناخون کشیدن روی تشک یا زنین از خواب بیدار میشم و علت را نمیدانم لطفا کمکم کنید
سلام.پسرم یک ماه دیگه چهارسالش تموم میشه.بنا به نظر دکتر خداپرست طیف اتیسم هست.دارو براش تجویز شده اما تابه حال ندادیم.چون از سه سالگی تقریبا سه کلمه ای دست وپا شکسته حرف میزنه.از سه سالو نیم تا حالا کلاس های گفتار و کاردرمانی و روانشناسی رو میگذرونه.پیشرفت خوبی داشته.همه چی رو خوب حفظ میکنه.ولی کلامش فعلا در حد حفظیات از روزمره اش هست.حروف اضافه رو فعلا درحد توی و ... بکار میبره با کمک گفتاردرمانش.ولی اگر مثلا ازش بپرسی که خونت کجاست یا مثلا بعضی سوال های ساده که بچه های عادی راحت جواب میدن،نمیتونه جواب بده یا شاید هم الان درکشو نداره.اینجوری بگم که کلام روانی نداره که درمورد خودش یا احساساتش بتونه با من حرف بزنه ولی در حد روزمره اش میتونه اوقاتشو با دیگران با این کلام محدود سپری کنه.فقط هرروز با گذر زمان چیزهای جدیدتر یاد میگیره و بکار میبره.درکل بچه آرومی هست.با داداش بزرگترش تو خونه بازی هم میکنه.عاشق بازی با بچه های دیگه هم هست و رفتن به پارک.ولی چون نمیتونه درست حرف بزنه،بچه های دیگه یه کم سردرگم میشن و رهاش میکنن.خیلی احساساتی و زودرنج.با کوچکترین حالت چهره که عوض بشه بهم میریزه.تازگی با داداشش دعوا و کتک کاری داره.چون میخاد حرف حرف خودش باشه.ولی اگر در مقابلش جدی باشیم مقاومت کمی داره.بیشتر عصبی میشه.شب خواب خوبی داره.تقریبا همه چی میخوره به غیر از بعضی میوه ها.خیلی دوست داره نوازش بشه و محبت ببینه.مثل یه بره سربه راه میشه.تازگی دندوناشو تو بیداری محکم روی هم میکشه.وقتی بهش میگم نکن داد میکشه.از لحاظ مهارت های یه بچه چهارساله چیزی از بچه های هم سن خودش کم نداره.فقط این کلام محدودش و اینکه ازش سوال جدید بپرسی نمیتونه جواب بده،دندون قروچه اش،اینکه تازگی عصبی تر شده،خیلی نگرانم از آینده نامعلومش،لطفا راهنمایی کنید.با دارو خوردنش مخالفم.چون تا الان همیشه خودم با آرامشی که داشتم آرومش کردم.
سلام، وقت به خیر، یه مشکل بزرگ که بیشتر از یکساله درگیرشم، اینه که صبح ها به هیچ وجه نمیتونم صبح زود تر از ۱۰ ۱۱ بیدارم شم، چه شب قبل زود خوابیده باشم و چه دیر، کل برنامه های زندگیم به هم ریخته، هرچقدر هم تلاش میکنم نمیتونم به این مشکل غلبه کنم،در لحظه بیداری همه چیز نسبت به خواب برام بی ارزش میشه، و وقتی که بیدار میشم پشیمون و درمونده از ازدست دادن اون ساعتها لطفا راهنمایی کنید که چه کاری باید انجام بدم?
سلام. من دختر 22 ساله هستم. ساکن تهران. سال گذشته پدرم بعد از تحمل دو سال بیماری سرطان فوت کرد. همون موقع ها هم من درسم تموم شد و خونه نشین شدم. از ناراحتی و استرس همه چیزم بهم ریخت. خواب شبم مختل شد و روزها به جاش میخوابم و چون بیرون نمیرم اون مقدار تحرکی هم که داشتم دیگه ندارم و مثل یه جنازه شدم. از مریضی میترسم و دائم میترسم مریض باشم.،همین هم انگیزه هر کاری رو ازم میگیره. بدیش اینه که هر روز هم یه جام مشکل پیدا میکنه.یه مدت چشمام درد و سوزش داشت، بعد تهوع و لرز داشتم، حالا هم چند روزه دست و پاهام ضعف دارن، اشتهام هم کمه و غذا کم میخورم. علائمم رو سرچ میکنم و همش مریضیای عجیب غریب و ترسناک میاد. برادرم هم تابستون یه بیماری خودایمنی گرفت که باعث شد استرسم چندبرابر بشه.واقعا این یک سالی که گذشت بدترین روزا رو داشتم از استرس و حال جسمی بد و شب بیداری ها... نمیدونم چکار کنم که درست بشم. راهنماییم کنید لطفا.
دختر. چند سالیه که متوجه شدم که از خودم در حین خواب میترسم.ترسم از اینه که بیدار بشم ودرخواب راه برم و به کارخطرناکی دست بزنم،و اگه وسیله ی سنگین یا چیزایی مثل گوشت کوب ،قاشق چاقو ... توی اتاق بود باید جمع میکردن و جایی دوری میزاشتن تا بتونم خوابم ببره . نکته(من در سن ۲ونیم تا ۳سالگی ،نیمه شب مائمورین دولت دنبال یک فراری سیاسی میگشتند وارد خونه مون شدن ،ومن خواب بودم ،بین خواب و بیداری فقط شلوغی رو حس کردم ظاهرن و میخواستم بچسچم به بغل مادرم ،ولی چسپیدم به چراغ نفتی و دستم سوخته) ـــــــــــــ هیچ نشانه یا رفتار غیر عادی نداشتم ولی گه گاهی پیش اومده بود بیداربشم و با بقیه حرف بزنم و خودم یادم رفته باشه.و یک حرکت عجیبی هم داشتم بیدار شدم و زیر پتوی خواهرمو نگاه کردم ،وخواهرم وحشت زده شده و الان هم بهم میگه منحرف .یه منحرف همجنسگرام تو ذهن اون . ــــــــــ
من قبلا وقتی میخوابیدم انگار تو خواب و بیداری بودم و همش خوابای بد و بی محتوا ولی خوفناک میدیم .. خیلی سخت میتونستم بخوابم و کل بدنم درد میگرفت ...چند ماه بود کلا اینجوری نمیشد اما باز هم یه هفتس برگشته و اینبار بدتر با خوابای وحشتناک چیکار کنم
کودک سه ساله ی من از هیجده ماهگی از پوشک گرفته شد وکاملا چه در خواب وچه در بیداری به ادرا ومدفوع تسلط داشت اما الان حدود 4ماهه که مشکل درخواب ادراری پیداکرده چه در روز بخوابه چه درشب ادرار میکنه ازمایش ادرار از لحاط عفونت و تست انگل انجام شد همه جواب ها خوب بود ومشکلی نداشت کمک کنید تا این مشکل برطرف بشه
در مورد تشنج تحت درمان هستم با کابامازاپین چند وقت یه کسلم به علت شب بیداری و استفاده از گوشی تنم میپره چکار کنم؟
پسرم سه سالشه ک تقریبا برای چهار روز در مواقع بیداری پوشک نکردم تا روی لگن یا توالت هرجا ک خودش انتخاب کنه جیش کنه ولی حتی یکبار هم جلوی من جیش نکرد حتی گاهی تا ۴ ساعت هم خودش رو نگه میداره چندین بار اونو با عناوین مختلف تشویق میکنم ولی اثر نکرده اونقدر خودشو نگه میداره ک گاهی توی شلوارش جیش میکنه میشه بگید چکار کنم؟ ممنون میشم!
وقفه تنفسی در بیداری
سلام.من دختر 21 ساله هستم.مدت 15 روز میشه سردرد مداوم دارم و سنگینی پشت سر و گردن وحس میکنم گوشهام دارن منفجر میشن و رگهای زیر چشم و کم کم داره درد وارد چشم میشه و بینی هم درد داره و درد میره و میاد ولی یک روز بدون درد نداشتم.. و ازمایش خون دادم مشکلی نداشتم فقط کمی کم خونم و تا حالا دو بار با تکون خوردن بدنم بیدار شدم و تا یک ساعت بعد از بیداری این تکون خوردن ادامه داشت فقط سه بار به طرفین تکون میخوردم و بعد از چند ثانیه تکرار میشد.احتمال چ چیزی هست؟
سلام دختر من خیلی خواب میبیند واز این موضوع ناراحت است میگه مثلا یم ماسه را آنچنان حل میکنم که در بیداری نمی توانم!!؟؟راهنمایی بفرمائید لطفا
مدتی است ک درخواب دچارسرفه میشم وحالت خفگی بهم دست میده انگارک چیزی درگلوم پریده باشه همین ک جشام وبستم وخوابم برداین حالت بهم دست میده وگوشام هم همیشه ی صدایی مثل طوفان میده نوارگوش دادم سالم بودحتی دربیداری هم دچارسرفه وخفگی میشم خیلی زیادوب دفعات
درمان بی خوابی بدون دارو (کلیک کنید)
اینجا باهوش تر میشوید!
عضویت در خبرنامه ثبت نام
ثبت نام شما با موفقیت انجام شد
در خبرنامه ما عضو بشید و دسترسی خودتون به اطلاعات جالب و جذاب رو راحت کنید. باقی کارها رو ما برای شما انجام میدیم. تنظیم خبرنامه خبرنامه سلامت خبرنامه مغز و اعصاب و روان خبرنامه زیبایی و تغذیه