بررسی های جدید در آکادمی ملی علوم نشان داده اند که نوعی ارتباط بین الگوهای خواب، ریتم شبانه روزی، اختلال دو قطبی و برخی فنوتیپ های خاص وجود دارد.
اختلال دو قطبی که افسردگی جنون نیز نامیده می شود دارای دو مرحله دوره جنون و حملات افسردگی می باشد. در مرحله جنون خلاقیت فرد افزایش می یابد، افکار مشوش، هذیان و توهم بزرگی و عظمت پیدا می کند. در مرحله افسردگی نیز فرد احساس بی حالی و بی ارزشی می کند.
علیرغم شیوع این اختلال روانی، علت دقیق بروز آن مشخص نیست. به نظر می رسد ژنتیک در بروز این اختلال اهمیت دارد. گفته می شود که اختلال دو قطبی به صورت ارثی در بین اعضای خانواده رواج دارد.
خواب و اختلال دو قطبی
گفته می شود که خواب و ریتم شبانه روزی در بروز اختلال دو قطبی نقش دارد. در مراحل جنون دیده می شود که فرد کمتر می خوابد. بالعکس در مراحل افسردگی میزان خواب فرد بیشتر می شود. برخی محققان به این نتیجه رسیده اند که ممکن است خواب عاملی در بروز مجدد بیماری دو قطبی باشد و یا شاید عامل هشدار دهنده بروز علائم آن در آینده باشد.
تحقیقات دقیق تری در این زمینه توسط دکتر جوزف تاکاهاشی در دانشگاه پزشکی جنوب غربی تگزاس و در دانشگاه کالیفرنیا انجام شده که به اختلال دو قطبی و تاثیر خاص آن بر الگوهای خواب نگاه دقیق تری می کنند.
این دو تحقیق نشان داده اند که برای برخی از پارامترهای خواب یک مولفه ژنتیکی وجود دارد. به عنوان مثال حرکت سریع چشم ها (REM) و مقدار آن و خواب دلتا که یک فرد در طول شب دارد، در افرادی که از لحاظ ژنتیکی یکسان هستند، بسیار شبیه هم می باشد.
به نظر می رسد که بررسی دکتر تاکاهاشی ژنتیک خواب و جنبه شبانه روی اختلال دو قطبی را در یک قالب قرار داده است.
طی این تحقیق روی 558 عضو از 26 خانواده در کاستاریکا، آنتیوکیا و کلمبیا تمرکز شد. این گروه شامل 136 فرد مبتلا به اختلال دو قطبی بود و 422 نفر از اقوام این افراد که دچار این اختلال نبودند.
هر شرکت کننده به مدت 14 روز یک شتاب سنج را به مچ دست خود بست. داده های مربوط به این دستگاه ها به تیم تحقیقاتی اجازه داد تا چرخه خواب و بیداری و میزان فعالیت کلی هر شرکت کننده را تحت نظر بگیرد.
این بررسی نشان داد که به طور کل افراد مبتلا به اختلال دو قطبی در زمان بیداری فعالیت کمتری دارند، دیرتر می خوابند و نسبت به افراد سالم خواب طولانی تر دارند.