منوی اصلی
نتیجه جستجوی مقالات "علت بیماری"
بیماری لوئی بادی

بیماری لوئی بادی

بیماری لوئی بادی یکی از شایع ترین علل زوال عقل در افراد مسن است. زوال عقل به حالتی گفته می شود که فرد به شدت عملکردهای ذهنی خود را از دست می دهد و نمی تواند فعالیت ها و روابط موثری برقرار کند. بیماری لوئی بادی زمانی رخ می دهد که ساختارهای غیر طبیعی به نام لوئی بادی در بخش هایی از مغز ساخته می شوند. این بیماری شامل طیف گسترده ای از نشانه هاست، از جمله:

  • تغییر در هشیاری و توجه
  • توهم
  • مشکل در حرکت و استقرار
  • سفتی عضلات
  • گیجی
  • از دست دادن حافظه

تشخیص بیماری لوئی بادی کمی دشوار است زیرا علائم آن مشابه علائم بیماری پارکینسون و بیماری آلزایمر می باشد. دانشمندان تصور می کنند که این بیماری ها، زوال عقل، آلزایمر و لوئی بادی، با هم در ارتباط هستند یا ممکن است با هم بروز کنند.

بیماری لوئی بادی معمولا بین سنین 50 تا 85 سال رخ می دهد. این بیماری به مرور زمان بدتر می شود. هیچ درمانی برای بیماری لوئی بادی وجود ندارد. روش های درمانی مربوط به این بیماری بیشتر بر روی بهبود علائم تمرکز دارند.

تاریخچه بیماری لوئی بادی

در اوایل دهه 1900 دانشمندی به نام فردریک لوئی در حال تحقیق در مورد بیماری پارکینسون بود که پروتئین های غیر طبیعی را کشف کرد که عملکرد طبیعی مغز را مختل می سازند. این پروتئین ها در بخشی از ساقه مغز یافت می شوند که در آن ناقل های عصبی دوپامین کاهش پیدا کرده و باعث بروز علائم بیماری پارکینسون می شود.

در بیماری لوئی بادی این پروتئین های غیر طبیعی در مناطق دیگری از مغز، از جمله قشر مغز، پخش می شوند. کاهش ماده شیمیایی در مغز به نام استیل کولین، باعث اختلال در ادراک، تفکر و رفتار می شود. زوال غقل ناشی از لوئی بادی یا به تنهایی در بدن بروز می کند و یا اینکه همراه با دیگر اختلالات مغزی، مانند آلزایمر و پارکینسون، رخ می دهد.

منبع:

https://medlineplus.gov/lewybodydisease.html

مشاهده مقالات بیشتر

پرسش‌وپاسخ

Question/Answer

سوالات خود پیرامون مسايل پزشکی را از سبزوسالم بپرسید. توضیحات بیشتر

جستجو در سوالات پزشکی و سلامت

بنده یک کودک سه ساله دارم که از پنج ماهگی به علت بیماری کرون دچار فیستول رکن و واژینال وپری ان ال شده است آیا میتوان با جراحی فیستولها را درمان کرد
سلام به پزشک محترم من از کودکی همیشه روزی نبود که پدر و مادرم با هم دعوا نکنند سر مسائل چرت و پرت باهم دعوای لحنی و فیزیکی شدید میکردن. من اون دعواها رو میدیدم و این نبود که برم تو اتاقم و به کار دیگری مشغول بشم , میرفتم اون دعواها رو تا آخر میدیدم و خودم رو آزرده میکردم و بسیار ناراحت میشدم و افسوس میخوردم. پدرم از کودکی (سن 4 سالگی به بعد) با من هم برخورد های شدیدی میکرد و به علت بیماری روانی خاص خودش بود که تمایلی رفتن به روانپزشک و درمان خودش نداشت. همیشه داد میزد و حتی من باهاش مهربانی هم میکردم اذیتم میکرد. کوچکترین کارهایی رو که انجام میدادم به شدت تنبیهم میکرد(در حد سیلی زدن های متعدد و پرت کردنم به در و دیوار) من به شدت ازرده میشدم و همیشه فکر و افسوس میخوردم این امر اعتماد به نفسم رو هم به شدت پایین می اورد چون هر کاری رو که میخواستم انجام بدم در این فکر بودم که با این کار پدرم این برخورد رو با من میکنه حتی اگر کار بدی هم نباشه. با این فکر کردن ها و افسوس خوردنا من در سن 6 یا 7 سالگی بود که متوجه تغییری در خودم شدم . به حواسپرتی دچار شده بودم و بعضی چیزها رو فراموش میکردم و دچار استرس و ناراحتی اعصاب شده بودم . برای این مشکل به روانپزشک رفتم و مشکل خودم رو گفتم کمی باهام صحبت کرد و داروی فلوکستین رو تجویز کرد . ولی مشکلات ادامه داشت و هیچ وقت تمامی نداشت گذشت و من به دوران راهنمایی رسیدم در این دوران بود که کمی کمبود حافظه رو تجربه کردم و بی برنامه شده بودم و کم حوصله; حوصله ی فکر کردن نداشتم و کمی ادم عجولی شده بودم. بعد از این دوران مشکل اساسی از جایی شروع شد که در اواخر دوران اول دبیرستان بود که مشکل روانی جدیدی رو تجربه کردم . مشکلی که در شروع کمی خفیف بود ولی به مرور زمان جدی شد. زمانی بود که هنگام توجه به سخنان معلم با ان مواجه شدم; با عنوانی و با مثال شرح میدهم . / ((مشکل و اختلال در حافظه کوتاه مدت و تمرکز و تحلیل و پردازش مطالب در حدود 4 الی 6 ثانیه بعد از گوش دادن )) هنگام توجه به سخنان استاد که اوایل شروع مشکلم بود این مشکل برایم به وجود نیومد اول فهمیدم که استاد درس رو با لحن عامیانه (نه پیچیده که نفهمم) توضیح میداد . جمله ی اول رو میفهمیدم , جمله ی دوم که میرفت جمله ی قبلی رو فراموش میکردم مشکل من بعد از مدتی کم کم جدی تر شد و هنگام توجه حتی به حرف های عامیانه مشکل دیرهضمی در من بوجود امد و توجه به حرف و یا خواندن کتاب سخت ترین کار برای من شد. خیلی حواسپرت هم بودم , به صدای مچ مچ هنگام خوردن غذا , خمیازه کشیدن و... هم حساس بودم; مشکلم روز به روز بدتر میشد . این مشکلاتی بود که با ضبط کردن و چند بار گوش دادن و یا چند بار خواندن مطالب حل میشد و پشتکار و امید بالایی داشتم و به لطف خدا معدل و نتیجه ی خوبی هم میگرفتم ;تا اینکه دوران دانشگاه رو سپری میکنم الان مشکل جدیدی علاوه بر اون مشکل ها که برایم به وجود امده است اینکه((نمی توانم بر روی یک مسئله یا یک موضوع متمرکز شوم و تحلیل کنم چون در حد 5 ثانیه بعد فکرم از موضوع یا فکر مربوطه میپره و فراموش میکنم و دوباره بسختی فکر میکنم که به خاطر بیارم)) نمیتوانم تمرکز کنم وسواس شدید فکری هم منو آزار میده به علت این مشکلات ترم سومه (جدید) که در دانشگاه تحصیل میکنم و دو ترم پیش را با معدل پایینی که حتی روی گفتن به شما رو ندارم مشروط شدم . این مشکلات را بدون هیچ گونه اغراقی و کاملا صادقانه بیان میکنم لطفا یه راه حلی برایم مطرح کنین و مشکلم و نوع درمان را بهم بگین ممنون میشم.
با سلام من ماهانه سردرد های شدید همراه با تهوع و لرزش دست و پا دارم. علت بیماری من چیست؟ و دکتر به من قرص پاکسیل داده است ک به مدت سه سال هست ک مصرف میکنم اما خوب نشدم گاهی اوقات بعد از بیدار شدن از خواب لرزش دست و پا سردرد های ضربان دار دارم
سلام بیمارما به تشخیص پزشک جنون دار دواصلاغذابه مدت 4ماهه که نمیخوره حتی مایعات راهم نمیخوره وبه علت بیماری قلبی دکترگفتند شوک هم نمیتونه بگیره وفقط آمپول هالوپریدول وبی پریدن ویک چهارم کلوزاپین تجویز کردند آیا این دو دارومفیدوموثر است به نظرشما استفاده کنیم یانه ؟ واقعاسردرگم هستیم باتشکر
سلام ببخشید مشکل من اینه که تقریبا ۹ ساله خودارضایی میکنم وجدیدا هر روز این کارو انجام میدم و از حدود پنج سال پیش تا سه سال پیش اعتیاد ب متادون و ب۲ پیدا کردم ولی بعد از ترکم افسردگی دو قطبی گرفتم که بیشتر غروب ها به سراغم میاد سوالم اینه که علت بیماری من اعتیادم بوده که به مغزم آسیب زده یا خودارضایی؟
سلام خسته نباشید من مدتی است دچار وسواس شدم فکر می کنم همه چی نجس است در ضمن گاهی به علت بیماری که دارم بی اختیاری ادرار دارم مرتب از نوار بهداشتی استفاده می کنم همین من رو وس واسی کرد فکر می کنم ادرار به همه جا می زنه لطفا کمکم کنید دچار اظطراب هم شدم خیلی زجر می کشم کمکم کنید
سلام من ازسال۱۳۹۱بعلت بیماری اب پشت پرده گوش از قرص به نام بتاسرک استفاده میکنم هنوز به بهبودی کامل نرسیده ام ومرتب سر گیجه وگوش درد لطف بفرمایید بجز عمل جراحی راهی جهت بهبودی من هست
من همیشه چاق بوده ام چرا حالا که وارد چهل سالگی شدم کلسترول وفشار وقندم رفته بالا علت بیماری در سن بالا چیست
سلام علت بیماری ام اس چیست؟
موهای سر که به علت بیماری کندن مو ، کنده شده اند، امکان رویش مجدد دارند ؟ چه دارو و روشی برای رشد و جایگزین شدن سریع آن ها مناسب هست؟ برای خانوم ها
علت بیماری اسکیزوفرنی چیست؟
سلام و خسته نباشید خدمت عزیزان همسر من خانمی سیوپنج سال و دارای دو فرزند میباشد حدود دوسال پیش سردرد های ضعیف داشت که هر چند هفته یکبار به سراغش می امد ولی در این چند ماه اخیر سردرد هایش بیشتر شده و وقتی شروع میشود هماه با تنکی نفس و ضربان قلب استرس و اشوب و بغض و گریه به سراغش میاید و گاهی باید گریه کند و وقتی کمی عبی میشود ساعتی بعد سردرد میگیرد ممکن است این سردرد ها تا یک هفته هم به سراغش نیاید ولی الان دکتر به او با قرص کلناز پام درمانس را شروع کرده و وقتی مصرف میکند خوب است ولی کسلش میکند و ویتامین د س بدنش در ازمایش پاین است و بقیه نرمال است میخواستم بدانم علت بیماریش چیست و راه حلش چیست تا د این مراحل اولیه جلوگیری شود ممنون از شما متخصصین عزی لطفا راهنمای کنید
برای روان درمانی وآرامش روان چکارکنم درحال خوردن دارو هم هستم به علت بیماری اختلال دوقطبی
دوستم احساس معلق بودن تو هوا رو داره به علت بیماری های که داره حس میکنه دیگه امیدی نیست من چکار کنم که این حس ازش دور بشه باتشکر
سلام من حدود یک هفته پیش به مشکل بیماری تشنج شدم جلو مغازه هیچ گونه مریضی از نظرارژی نداریم علت بیماری من از چیست؟ کلینیک
ببخشید واسه سرخی پوست صورت ب علت بیماری از شدت گرما و سرما چی استفاده کنم؟
قرص متو ترکسات مصرف میکنم بعلت بیماری روماتیسم چه عوارضی دارد و چه نکاتی را باید رعایت کنم تا عوارض کمتر شود؟
با سلام خانمی ۲۸ ساله هستم؛شش مبتلا به ام اس هستم؛مشکل اصلی من از ۶ ماه پیش شروع شد که به صورت ناگهانی تپش قلب میگرفتم و گاهی اوقات هم ضربان قلب ام ۱۵۰ یا بیشتر میشد؛احساس خفگی بهم دست میده و تنگی نفس و دست و پاهام سرد میشه و عرق میکنه؛بیشترین مشکل ام اینه صبح خیلی زود با تپش قلب از خاب بیدار میشم و وحشت زده میشم؛مجبورم ی لیوان آب بخورم و مقداری بشینم تا بهتر شم؛در طول روز هم زیاد تنگی نفس دارم و خمیازه میکشم تا بتونم نفس عمیق بکشم؛بخاطر قلب ام به پزشک آریتمی مراجعه کردم؛تست تیلت و هولتر ازم گرفتن گفتن مشکل قلبی نداری و سندروم تاکی کاردی داری؛خون از رگ هات به قلبت به کندی برمیگرده و ضربان قلبت بالا میره؛از زمانی که تپش قلب گرفتم زیاد سر پا نمیتونم وایسم؛تو خواب یا حالت های مختلف ضربان قلب ام بالا میره؛کاملا منزوی شدم؛تمام فعالیت هام مختل شده؛از مهمونی رفتن یا خونه کسی رفتن وحشت دارم از ترس اینکه حالم بد بشه؛کاملا ناامید شدم از شرایط ام؛ علت بیماری و اینکه واقعا بیماری م چیه و برای درمانش باید چیکار کنم نمیدونم؛میخاستم نظر شما رو بدونم در مورد این حالت ها؟آیا منشا جسمانی دارد یا روانی؟با تشکر
سلام خدمت شما من پسرجوان 20ساله هستم نزدیک به یک سال وچندماه است که به بیماری پوستی پسوریازیس پوست سر مبتلاشده ام ازهمان ابتداکه متوجه این بیماری شدم به پزشک مراجعه کردم پزشک هم شامپوهاولوسیون هاو قرص هایی رابه من داد ولی تقریبا هردوماه یکباربه پزشک مراجعه کردم چون وضعیتم بهبودمیابدودوباره بدمیشود میخواستم بدانم بایدچه کنم وعلت بیماری ودرمان قطعی ان چیست باتشکرفراوان.
سلام.فرزندم ۱۳سال دارد ۵سال قرص ریتالین وریسپریدون مصرف دارد علت بیماری با خودش حرف میزند وتمرکز ندارد درسش هم ضعیف است

آخرین ویدئو های پزشکی و سلامت

درمان بی خوابی بدون دارو (کلیک کنید)
اینجا باهوش تر میشوید!
عضویت در خبرنامه ثبت نام
ثبت نام شما با موفقیت انجام شد
در خبرنامه ما عضو بشید و دسترسی خودتون به اطلاعات جالب و جذاب رو راحت کنید. باقی کارها رو ما برای شما انجام میدیم. تنظیم خبرنامه خبرنامه سلامت خبرنامه مغز و اعصاب و روان خبرنامه زیبایی و تغذیه