منوی اصلی
انتخاب بخش بندی سوالات
سلام.بنده ۱۴سال پیش یکی از همکلاسیهام منو دوستداشت من بهشون بها ندادم ونهایت بدی رو بهش کردم وبعد۱۲سال شرایط زندگی باعث شد پیش آن فرد کارکنم وتحت فرمانش باشم وتو مدت دوسال همکاری ناخواسته یهو چشم بازکردم دیدم دیوونه وار دلبستش شدم ودوسش دارم و بخاطرش شب وروز گریه میکنم وکنترل عواطف انگاردست اون فردافتاده هم میتونه منو بخندونه هم بگریونه وهم غرورم و له کن و دعوام کن و...وخودشم میدونه چقد دوسش دارم اما شرایط زندگیش طوری که نمیتونه باهام ازدواج کن برام فرصت نمیکن وقت بزاره برای باهم بودن ولی دوسداره همچنان باهام دوس باش ونمیزاره به دوستیمونم خاتمه بدم.یعنی امروز قسم میخورم دیگه آدم حسابش نمیکنم برام هیچ چیزش مهم نیس ولی وقتی میبینم زود خشمم فروکش میکن لامسب..خیلی رنج تنهایی ودوست داشتن ی طرفه میکشم خواستم بدونم چیکاربایدکنم وشباهم ازفکروخیالش خوابم نمیبره..ممنون
پاسخ
دکتر سید محمد حبیبی دکتر سید محمد حبیبی
۴۸ / ۱۰ / ۱۱ | ساعت ۴ ق.ظ

سلام . ازنوع بیانتون معلوم میشه شما یه خانم هستین، چون بیان تون کاملا ظریفانه و احساسی س! وازاین بابت درد هیجانی زیادی را تحمل می کنین. چون به قول خودتون او درشراطی نیس که بتونه باشما ازدواج کنه ، ازسوی دیگه او نمی زاره این دوستی خاتمه پیدابکنه! آیا میشه این جوری فکر کردکه او ازمن چی می خواد؟! ومن از او چی می خوام؟ آیا میشه سود وزیان این رابطه را سنجید؟ منتظر جواب خواهم بود.

من بایکی از اساتید متخصص اعصاب و روان کار می کنم. مشهد. ابن سینای 6 /1 خیابان بهشت، طبقه سوم . سید محمد حبیبی روان شناس بالینی 9153103793

برای پرسیدن سوالات پزشکی خود، می توانید به ربات تلگرام هوشمند سبزوسالم مراجعه کرده و سوالات خود را از پزشکان متخصص بپرسید.
آدرس ربات تلگرام سبزوسالم:

https://t.me/askq_bot
تخفیف لیزر موهای زائد ویژه ماه رمضان
مقالات تصادفی

آخرین چند رسانه ای های پزشکی و سلامت

آخرین تست های سلامتی

درمان بی خوابی بدون دارو (کلیک کنید)
اینجا باهوش تر میشوید!
عضویت در خبرنامه ثبت نام
ثبت نام شما با موفقیت انجام شد
در خبرنامه ما عضو بشید و دسترسی خودتون به اطلاعات جالب و جذاب رو راحت کنید. باقی کارها رو ما برای شما انجام میدیم. تنظیم خبرنامه خبرنامه سلامت خبرنامه مغز و اعصاب و روان خبرنامه زیبایی و تغذیه