طلاق بسیار سخت است، اما سختی آن به مراتب برای کودکان بیشتر است. کودکان طلاق با پایان رابطه پدر و مادر خود ضربه عاطفی محکمی می خورند.
برخی از این کودکان سعی می کنند پا درمیانی کنند و از جدایی والدین جلوگیری کنند. برخی دیگر مجبورند با والدینی زندگی کنند که قادر به انجام کارهای روزمره، مانند آماده کردن غذا یا کمک کردن در انجام تکالیف، نیست.
بسیاری از کودکان طلاق آسیب های ناشی از جدایی والدین را تا بزرگسالی همراه خود دارند. اما پدر و مادر که در آستانه طلاق هستند می توانند با کنترل برخی رفتارهای خود مانع آسیب های وارد شده به فرزند خود شوند. محققان در این رابطه نکاتی را برای این والدین بیان می کنند که عبارتند از:
1. کودک را پیام رسان بین خود قرار ندهید.
بسیاری از والدین سعی می کنند از طریق کودکان خود با یکدیگر ارتباط برقرار کنند که باعث بروز اضطراب های عاطفی در کودک شده و آنها را مجبور می سازد تا در موقعیت هایی به مذاکره بپردازند که از والدین ساخته نیست. در دنیای امروز استفاده از ابزاری مانند پیام کوتاه، ایمیل و یا امکانات دیگری که وجود دارد، بهترین راه برای برقراری ارتباط با یکدیگر می باشد. به این طریق می توانید به بحث و گفتگو در مورد مسائل خود بپردازید، بدون اینکه کودک را درگیر مشکلات خود کنید.
اگر قرار است تلفنی یا حضوری با یکدیگر صحبت کنید، اگر کودک حضور دارد بهتر است از عصبانیت و بیان برخی جملات اجتناب کنید و به یکدیگر احترام بگذارید.
2. کودک مشاور یا سنگ صبور شما نیست.
نوجوانان معمولا تمایل دارند در شرایط ناگوار روابط والدین خود را کنترل کرده و مانع جدایی آنها شوند. جدایی والدین در این سن برای آنها قابل قبول نیست. با این حال به هیچ عنوان جزئیات طلاق خود و عصبانیت و احساسات خود را با کودک نوجوان خود در میان نگذارید. اضطراب آنها و نیاز آنها به کنترل باعث می شود مشکلات و مسائل بین والدین خود را درک کنند، اما به یاد داشته باشید شما پدر یا مادر هستید و او کودک شماست. بهتر است از جای دیگری کمک بگیرید و مرزهای مربوط به مالد و فرزندی را حفظ کنید. استفاده از کودک به عنوان حامی خود آسیب های جدی عاطفی بر روی وی در پی خواهد داشت.
3. کودک خود را درک کنید.
پس از طلاق کودک دچار آشفتگی های می شود و نیاز دارد که از طرف والدین خود درک شود. به او گوش دهید. ممکن است سخت به نظر برسد، اما هرگز در مقابل فرزند خود همسر یا شوهر سابق خود را مورد انتقاد قرار ندهید - این امر به نوعی انتقاد از کودک است، به یاد داشته باشید نیمی از کودک درگیر همسر یا شوهر سابق شماست. به سوالات وی پاسخ دهید و در مواقع آشنایی شریک سابق زندگی خود با شخص جدید بهتر است راه حلی ارائه ندهید و فقط شنونده باشید و به کودک نشان دهید که احساسات او را درک می کنید. به عنوان مثال بگویید: "به نظر می رسد از آشنایی پدرت با اون خانم ناراحتی؟"
می توانید از کودک بخواهید ا احساسات خود را برایتان بنویسد و این مطالب را با همسر سابق خود در میان بگذارید، البته در صورتی که کودک تمایل به این کار داشته باشد. همیشه از احساسات و شرایط کودک خود آگاه باشید، به یاد داشته باشید بهبود عاطفی از طریق محبت و درک احساسات حاصل می شود.
4. ملاقات ها درجه بندی نکنید.
اگر کودک آخر هفته خود را با پدر یا مادرش، که اکنون از شما جدا شده، گذرانده است، طوری رفتار نکنید که اهمیت این ملاقات را بکاهد – انگار که کودک یک فامیل درجه 2 مانند خاله یا عمه اش را ملاقات کرده است. سوال نپرسیدن در مورد این ملاقات باعث بروز تنش و اضطراب می شود. از طرف دیگر پرسیدن سوالات زیاد و با جزئیات و مقایسه کردن ملاقات ها با یکدیگر کودک را در موقعیتی ناخوشایند قرار می دهد. بنابراین بهتر است از کودک سوالات کلی بپرسد که تنش را کاهش داده و قبول شرایط را راحت تر کند.
5. آسیب هایی را که تاکنون باعث آن شده اید، ترمیم کنید.
بسیاری از والدین با خواندن این نکات ممکن است پی به برخی اشتباهات خود ببرند که تاکنون ناخواسته مرتکب آنها شده اند. آیا ترمیم آسیب های وارده به روح کودک خیلی دیر شده است؟ اینطور نیست، کودکان بخشنده اند. حداقل تا زمانی که به سال های آخر نوجوانی خود نرسیده اند، زمانی که خشم تسلط بیشتری به فرد پیدا می کند، ترمیم احساسات و عواطف آنها کار سختی نیست. به این منظور می توانید اقداماتی را انجام دهید، از جمله:
• از کودک عذر خواهی کنید. تاسف خود را بابت اتفاقاتی که تاکنون افتاده به او اعلام کنید.
• اشتباهات خود را به طور دقیق برایش بیان کنید و از لحظه بیان این مطالب تغییری در رفتار خود ایجاد کنید.
• نشانه خاصی را برای کودک خود مشخص کنید، به عنوان مثال از او بخواهید زمانی که شروع به انتقاد از همسر سابق خود کردید، دستش را بالا ببرد.
هنگامیکه گاتمن و رابرت لونسون، طفره رفتن و سه رفتار دیگر (تحقیر کردن، انتقاد کردن و حالت تدافعی گرفتن) را کنار هم قرار دادند و چگونگی به وقوع پیوستن آنها را در طول یک مکالمه 15 دقیقه ای بررسی کردند، توانستند پیش بینی کنند که به احتمال بسیار زیاد پایان ازدواج یک زوج به طلاق ختم خواهد شد.