سلام من بيمار افسردگي حاد دارم وازيپم ولگزوپرام ١٠ مصرف ميكردم كمي حالم بهتر شده ولي داروهام تموم شده ايا ميتونم نسخه قبل رو دوباره تكرار كنم چون دكتر م متاسفانه سفر هستن ميشه راهنمايي كنين چكار كنم بسيار متشكرم

باسلام من مشکل زیادی برای باد معده وروده دارم به طوری که برای وضو خیلی اذیت هستم مخصوصا اگر سفرهای زیارتی باشه چه دارویی زود اثر داره برای این مشکل من ممنون

سلام،آیا سفروزندگی دراروپا دربهبود بیمارروانی تأثیردارد

با سلام ، احساس ميكنم شوهرم دارد خيانت ميكند او سفرهاي خارج از كشور هم ميرود و من نميتوانم از او اطلاع زيادي داشته باشم، به كانال هاي پورنو هم زياد سرك ميكشد

سلام قرص فلووکسامین پنجاه نصف هرشب می خورم الان سفر در پیش دارم اگر زمانی احتیاج بشه می تونم نصف الپرازولام بخورم ؟ این دو قرص باهم برام مشکل ساز نیستند ؟ ممنون

سلام مدت 5ماه پیش باعلائمی همچون سوزش چشم.خواب آلودگی فروان و سرگیجه مواجه شدم به دکتر مراجعه کردم و بعد از شرح حال و معاینه پیشانی با دستگاه کوچک گفت ویروس است و قرص بتاهیستن و ناپروکسن برایم تجویز کرد اما من فقط کمی از دارو رو مصرف کردم .الان دراین 5ماه احساس میکنم اختلال در تعادل دارم هنگام نشستن سر سفره و ایستاده بودن .حال چرا خوب نمیشوم

با سلام واحترام، همسر بنده حدود 5ماه است که ازبینی سمت چپش آب ریزش دارد انواع دکتر اعم از عموی ومتخصص مراجعه کرده‌ایم نتیجه نداشته اخیر به فوق تخصص قاعده وجمجمه مراجعه ایشان دستور سی تی سینوسها. ام آرای مغزوجمجمه وازمایش بتاتوترنسفرین انجام داده ایم با احتمال وجود حفره از بینی وجمجمه و هنوز نتیجه تصاویر و آزمایش آماده نگردیده. قصد داریم با فوق تخصص مغزواعصاب هم برای تیپ خاطر مشاوره داشته باشم لطفاً راهنمایی لازم درزمینه این بیماری و درصورت امکان معرفی پزشک ترجیحا از کرج بذل محبت فرمایید.

سلام خوب هستین توروخدا کمکم کنید خیلی داغونممممم خیلی شکاکم خیلییی پدرشوهرمو دراوردم تو این یک سال دست خودمم نیس با خالش یا مامانش یکم حرف میزنه ساده حرف زدنااا هزارجور فکروخیال میاد تو سرم جواب سلام زنداییشو میده داغون میشم داغون.۳۴ساعت فکرم مشغول میشه یا یه دختر دایی داره ۶ماهشه خیلی شیرینه همه دوسش دارن،اینم ک بغلش میکنه دیووونه میشم موندم چیکار کنم چن بار ب شوهرم گفم فقط دعوا کردیم حرفش بهم این شده خجالت بکش فقط کارم شده خودخوری مثلا زنداییش میاد خونه ما سرسفره یا وقتی میشینیم چشامو میدوزم ب شوهرم ببینم نگاش میکنه چند وقته ب شوهرم چیزی نمیگم فقط خودخوری میکنم وعذاب میکشمو شبا گریه من چیکار کنم کمکم کنید و اینم بگم ک اصلا تاحالا از شوهرم چیزی ندیدم کلا دل و چشمش پاکه حتی چندبار برام قسم خورده که از وقتی ازدواج کردیم تاحالا توچشای کسی نگانکرده حتی میگه تاحالا توچشای زنداییش نگاه هم نکرده درستوحسابی نمیدونه قیافش چطوره واینکه خیلی وقتا توجمع که حرف زنداییش میشه اینم ازبدیاش حرف میزنه و میگه هیچی بلدنیست و این حرفاااا ینی معلومه بدش میادازش ولی من نمیتومم خودمو کنترل کنم درعذابم لطفا کمکم کنید???? کلا فکرم مشغوله انقد ک بدبین وشکاکم شوهرم خیلی خیلی کوتاه میاد هرکی جاش بود میدونم تاحالا رفته بود حتی بخاطرمن باتموم دوستاش قطع رابطه کرد ولی بدبینی شکاکی داره نابودم میکنه

با سلام شوهر من میزان فسفر و کلسیم خونش طبیعی است اما میزان ویتامین دی او هشت است آیا در آزمایش اوخطا رخ داده است ؟

سلام من پسری26ساله هستم و باتوجه به مسایل کاری و خانوادگی همیشه دارای استرس شدید هستم و همیشه ترس ازبیماری دارم چندوقت پیش به دلیل سوزش چشم به چشم پزشک مراجعه کردم گفتن خشکی چشم داری بعدازچندوقت دوباره به متخصص قرنیه مراجعه کردم گفتن خشکی چشم داری و ی دردی زیر چشم چپم ظاهرشد دوباره به فوق تخصص قرنیه مراجعه کردم گفتن که خشکی چشم و التهاب قرنیه و پلک داری و اگرمیخواهی مطمین بشوی سراغ دکتر شبکیه چشم هم برو.این فکر که چی میتونه باشه داشت دیونم میکردم بعد داشتم ی سفر میرفتم حس میکردم پلاکای ماشینو یذره دوبینی دارم بعداز ی مدت کوتاهی به تخصص شبکیه همه این موضوعم بهشون گفتم ازجمله دردچشم.دوبینی ضعیف. احساس وجود شن و خاکریزه داخل چشم.بعدازمعاینه بادستگاه و ی شیشه کوچک بادست پشت چشمم رامعاینه کردو ی خط کار دست خودشون نگهداستن گفتن هرجامیبرمش توام چشاتوبااون حرکت بده بعدازکلی معاینه گفتن که خشکی چشم التهاب پلک و قرنیه داری دارو دادن مصرف میکنم دردش بهتره شده ولی کمی دوبینی هست ولی الان حدود نصف قطرهای چشمم رامصرف کردم میخواستم نظر شما را هم بدونم

سلام دخترم ١۶سال داره . دو سالیه دچار وسواس شده . بادستاش چیزی برنمیداره . میگه همه ادما کثیفن نباید باهاشون سر یه سفره نشست . تکرر ادرار. کم پشتی مو. استرس . کک و مک صورت نخوردن غذاهای مفید .نخوردن لبنیات. یبوست بسیار عصبی . اعتماد بنفس بسیار پایین. ضعیف و رنجور بودنش عذابم میدهد . لطفا من و از نگرانی نجات بدید

سلام مادرم دو سال میشه عمل تومور مغزی انجام دادن اکنون تشنج خفیف دارد و دپاکین استفاده میکند آیا میشود با هوا پیما سفر کند

سلام آیا ترس از سفر با هواپیما و یا ترس از ارتفاع در صورتیکه تحت همین ترس و اضطراب بتونیم در این فضا ها قرار بگیریم و این شرایط رو تحمل کنیم باز هم نیاز به مراجعه به روانشناس دارد یا خیر؟

سلام خوب هستین خیلی شکاکم خیلییی پدرشوهرمو دراوردم تو این یک سال دست خودمم نیس با خالش یا مامانش یکم حرف میزنه ساده حرف زدنااا هزارجور فکروخیال میاد تو سرم جواب سلام زنداییشو میده داغون میشم داغونااا ۳.۴ساعت فکرم مشغول میشه یا یه دختر دایی داره ۶ماهشه خیلی شیرینه همه دوسش دارن،اینم ک بغلش میکنه دیووونه میشم موندم چیکار کنم چن بار ب شوهرم گفم فقط دعوا کردیم حرفش بهم این شده خجالت بکش فقط کارم شده خودخوری مثلا زنداییش میاد خونه ما سرسفره یا وقتی میشینیم چشامو میدوزم ب شوهرم ببینم نگاش میکنه چند وقته ب شوهرم چیزی نمیگم فقط خودخوری میکنم وعذاب میکشمو شبا گریه من چیکار کنم کمکم کنید و اینم بگم ک اصلا تاحالا از شوهرم چیزی ندیدم کلا دل و چشمش پاکه حتی چندبار برام قسم خورده که از وقتی ازدواج کردیم تاحالا توچشای کسی نگانکرده حتی میگه تاحالا توچشای زنداییش نگاه هم نکرده درستوحسابی نمیدونه قیافش چطوره واینکه خیلی وقتا توجمع که حرف زنداییش میشه اینم ازبدیاش حرف میزنه و میگه هیچی بلدنیست و این حرفاااا ینی معلومه بدش میادازش ولی من نمیتومم خودمو کنترل کنم درعذابم لطفا کمکم کنید????

ازتنهایی میترم، مثلآ تنها بیرون رفتن و تنها تو خونه موندن؟از استخر و ورزش کردن میترسم جرات سفربا پرواز رو ندارم اگرهم مجبور به سفر با پرواز باشم هزاربار میمیرم و زنده میشم(من به کمک نیاز دارم)

۲۹ساله هستمlulمیخوام انجام بدم ولی به سفرزیارتی اعزام شدم که مجبوربه استفاده ازقرصهای ضدبارداری شدم آیابعدازپریودی میتونم این عمل راانجام بدم

سلام ببخشيد من بخاطر سفر به افريقا بايد تعدادي واكسن از جمله تب زرد بزنم. و با توجه به اينكه موهاي زائدمو ليزر ميكنم. و روز واكسن و نوبت بعدي ليزر هم تداخل دارند، ايا مشكلي براي بدنم پيش نمياد؟

پچه ۶ و نیم سالم که خیلی بد غذاست اگه غذا ندی هیچ موقع نمیگه گشنه هستم ولی دوست داره میوه یا اجیل یا خوراکی بخوره ولی غذا نه بهش اصلا خوراکی نمیدم و غذا رو به زور میخوره با علاقه نمیخوره میدونه باید غذاشو تموم کنه بعد از سر سفره بلند بشه همون یک ساعت طول میکشه غذاشو با زور تموم کنه و خیلی لاغره ۱۸ کیلو هست به دنیا امدنی ۳ کیلو نیم بود وزنش باید چند بشه نمیدونم چیکار کنم چه شربتی بدم اشتهاش باز شه ؟

M .s ضمن عرض سلام و تحیت پیرو سانحه ی تصادفی که در سال ۹۱ برای من حادث شد صدمه شدیدی به ساق چپ من وارد شد و دچار عارضه افتادگی پا (foot drop )شدم و پرونوال عمقی آسیب دید با انجام دو عمل جراحی و تاندون ترنسفر عارضه افتادگی و بی حسی پا من رفع شد،اما مشکل اینجاس که انگشتان پا را من پایین میتوانم ببرم ولی بالا نمیتوانم بیارم، و مچ هم به سختی دوران میدهم ،جهت درمان این مشکلات چه پزشکانی حاذق تر هستند لطفا ارائه طریق فرمایید پاینده باشید

سلام من باید ۶ ابان پریود میشدم ماه قبل به علت سفر قرص ال دی استفاده کردم و الان پریود نشدم بی بی چک استفاده کردم منفی بود ایا باز احتمال باداری هست؟ چرا پریودم عقب‌افتاده؟

پسرم دوسا وهفت ماهش هست اسفراق کرده متو کلر امید چند قطره باید بدم

سلام بنده 41 سال دارم حدود 16 ساله بودم موقع خوردن غذا لقمه در مری ام گیر کرد بعد از خوردن آب مادرم پیشنهاد کرد از جای بلند بپرم از پله های نردبان پریدم ولی بازم احساس می کردم هنوز لقمه پایین نرفته از ترس به بیمارستان رفتم ولی نزد پزشک نرفتم برادرم را فرستادم اگر کسی چنین مشکل داشته باشد چکار کند دکتر هم گفته بود آب بخورد برگشتیم خونه از فردای آن روز وقتی غذا می خوردم فکر می کردم در مری جمع می شود پایین نمی رود به مرور بدتر شدم و غذا را با ترس می خوردم و در بلعیدن احتیاط می کردم لقمه را که دهانم می گذاشتم بعد از جویدن زیاد فکر می کردم ببلعم گیر می کند بعضا با ترس تا انتهای گلو می بردم نصفه نیمه می بلیعدم نزدیک بود خفه شم خلاصه فکر ذهنم شده بود در بلع غذا با حتیاط کامل ببلعم تا خفه نشم کنار سفره آب می گذاشتم و از غذا های نیمه جامد می خوردم نزد پزشکان مختلف جهت تست رفتم عکس و آندوسکپی گرفتند همه به اتفاق گفتند مشکلی ندارم فقط می ترسم ولی این مشکل حل نشد و عادت کردم غذا را آرام و یه لقمه را بعد از جویدن زیاد ببلعم بعد یه لقمه بعد بردارم این رویه ادامه داشت و یه عادت شد و به مرور بدتر می شد تا اینکه از عید امسال وضعیت ام خیلی وخیم شد غیر از ترس بلع غدذا در مری ام گیر می کرد اخیرا دکتر رفتم برای تشخیص مانومتری نوشتند و گفتند حرکات مری ام خیلی کند شده و به خطر همین غذا در مری ام گیر می کند و یه مشکلی که دارم بعد از خوردن غذا احساس می کنم غذا در گلویم چسبیده تند تند پاک سازی گلو دارم یا آب دهانم را بیرون می ریزم فکر می کنم ببلعم گیر خواهد کرد حالا از شما پزشکان محترم عاجزانه سوال دارم اولا آیا استرس بنده باعث شده حرکات مری کند شود یا استرس نمی تواند چنین مشکلی ایجاد کند آیا راهکاری برای درمان بنده وجود دارد خودم نیز کارشناس رواشناسی بالینی و ارسد روانشناسی عمومی دارم قبلا از الطاف شما سپاسگذارم

من مشکل اضطراب دارم الان هم تحت درمان هستم خیلی جاها و کارهایی که قبلا به خاطر اضطرابم انجام نمیدادم الان انجام میدم. اما بعضی از چیزا منو هنوز عذاب میده مثل تونل طولانی سفر طولانی مبحوس شدن تو اتاق مترو تندرو.در کل شرایطی که من حق انتخاب نداشته باشم مثلا تونل رو یه بار رفته باشم بدونم طولش چقدره اونقدی مضطربم نمیکنه اما اسانسور و تونل طولانی یا سفر به جایی که شناختی ازش ندارم کلا مضطربم میکنه.راه درمان این موضوع رو میخاستم.و اینکه میخام بدون وقتی حمله اضطراب به اوج میرسه نهایتش چه اتفاقی میفته؟من حتی فکره سوار هواپیما شدن واسم وحشتناکه اینکار رو بکنم یا نه؟اگه سوار بشم و اضطراب بگیرم اون لحضه باید چیکار کرد؟

ما برای چند ماهی به کشور اسپانیا سفر کردیم و دختر ۱۵ماهه دارم ، که در اینجا در ۱۵ ماهگی واکسنvaricella تزریق میکنند، به نظر شما برای دخترم تزریق بکنند؟

دخترم ده ماه است که عقد کرده پسر خوبی بودبا هم سفر رفتیم خوب بود ولی ناگهان رفت ودیگه نیامد وبهدخترم گفته بهش احساس نداره همه ی ما خیلی ناراحت شدیم ودختر م خیلی ازرده شده علت اینکه مردی ناگهان میره چیه

میخواستمlulانجام بدم.الان یه سفرزیارتی پیش اومده برای به تاخیرانداختن پریودی چه داروی استفاده کنم که برایlulمشکل نداشته باشه

با توجه به اينكه سفر نميكند و ما در شيراز هستيم آيا قادر به ويزيت در شيراز هستيد؟

با عرض سلام برادر من براي ادامه تحصيل به خارج از كشور رفت و به تدريج افسرده و ساكت تر شد تا اينكه پس از ٢ سال او را بابيماريه توهم و اضطراب با حال بد برگردانديم و در تهران تحت درمان قرار گرفت خيلي حالش خوب شد و مشكلاتش قابل كنترل شد تا اينكه بعد از ٢ سال به مرور توهمي شد كاراي عجيب غريب و همش احساس ميكرد آلت تناسليش رو دارن با سيخ داغ اذيت ميكنن يا همه ميخوان بكشنش . يه روز همش نماز يه روز تمام كتابهاي دعا ميريخت در سرويس بهداشتي و بعد از اينكه پدر مادرم به سفر رفتن امريكا حاش خيلي بد شد و مجبور به بستري كردنش شديم فريادهاي بلند ميزد و ميگفت منو يه جا ببندين نميتونم خودمو بگيرم . بعد از يه هفته كه ارومتر شد آورديمش خونه ولي ديگه هيچوقت خوب نشد تا اينكه الان هم خيلي چيزارو ميدونه ودرست ميگه و خاطرات قديمه رو يادشه ولي خيلي هم حرفهاي الكي و قاطي ميزنه و بدتر و عصبي بودن هم بهش اضافه شده. الان زير نظر دكتر كلافي هست و قرص رسپيريدون ٤ ميخوره ولي روز به روزبدتره و همش ميخواد با جنس مخالف حرف بزنه يا باشه. واقعا نميدونيم ديگه چه كار كنيم؟ گفتن اسكيزوفرني داره . و هيچوقت دكترش ننذاشت برق براش بذلريم. گفتن به درد ايشون نميخوره. آيا تكنولوژي جديدي هست؟ آيا مكانهاي خصوصي خيلي خوب برا بستري هست؟ ممنون از شما

١٦ روز پيش پريود شدم تا٥روز ادامه داشت بعد از اون هر روز باشگاه ميرم،خونريزي دارم خونابه با خون تازه،بدون درد سونوگرافي برام نوشتن ولي تاپسفردا همه جا بستس

سلام خسته نباشید، سفر رفتن بدون شوهر اشکالی داره؟ سفره دو روزه، خود شوهرم نمی تونه بیاد...؟

اگه امکانش بود میومدم ولی نیست من اهل میاندوآب هستم از آذربایجانغربی . شاغل و حال خوبی هم ندارم برا سفر . فقط یه رژیم تغذیه مناسب میخاستم

با عرض سلام بنده سال دیگه سفر حج دارم وبشدت از سوار شدن به هواپیما میترسم جوری که از الان شبا کابوس میبینم نمی دونم چیکار کنم

با عرض سلام بنده سال دیگه سفر حج دارم وبشدت از سوار شدن به هواپیما میترسم از الان کابوس میبینم نمی دونم چیکار باید کنم

با سلام من یه چند روزی هست که حس میکنم یکی از گوشام بسته هست حس میکنم کاهش شنوای دارم و چند باری حالت سرگیجه بد داشتم ولی نه حالت اسفراغ داشتم نه تب میخاستم بپرسم این علتش چیه ممنون

من سه هفته قبل از عید دچار بیخوابی بودم بعد از عید رفتمدسفر سه روز بعد از سفر خوب شدم وقتی برگشتم تهران دوباره دچار بیخوابی شدم چکار کنم

سلام. مادرم 60 سال شان است و 7 ماه است که بعد از تشخیص کانسر کولون و انجام جراحی توتال کولکتومی، با استیج 3b شروع به شیمی درمانی کردند و 25 روز است که دوره ی 12 جلسه ای شیمی درمانی را تمام کرده اما پس از اتمام آن تقریباً هر شب با تعریق شبانه از خواب بلند می شوند وشدت این تعریق مانند زمانی است که دوران یائسگی شان شروع شده بود. از طرفی اجابت مزاج ایشان به روزی 7 بار افزایش یافته که البته بخاطر استفاده از لوپرامید به شکل اسهالی نیست. دکتر آنکولوژی به سفر خارج رفته اند و تا پایان فروردین دسترسی به ایشان نداریم. آیا مشکلی ما را تهدید میکند؟

سلام یکسال پیش به تشخیص یک دکتر بنده دچار اضطراب پانیک شدم برام آسنترا 50 تجویز کرد خوردم برطرف شد الانم دارم ادامه میدم الانم گاهی اوقات استرس و ترس شدید میاد سراغم ترس از مرگ سفر و .... سری بعد بوسپیرین برام تجویز کرد اما نخوردم ترسیدم به نظر شما بوسپیرین بخورم بهبود حاصل میشه