منوی اصلی
نتیجه جستجوی مقالات "ایست"
اپلیکیشن و بات تخفیف تلگرامی ایروپان: خرید باکیفیت کالا و خدمات (iropon@)

اپلیکیشن و بات تخفیف تلگرامی ایروپان: خرید باکیفیت کالا و خدمات (iropon@)

اپلیکیشن پرکاربرد و چندمنظوره ایروپان (iropon) برای اولین بار در ایران فرصت تبلیغ رایگان در سطح گسترده و مستمر را برای صاحبان مشاغل، حرفه ها، تولیدکنندگان و اصناف فراهم ساخته است. همچنین، مردم می توانند از تخفیف های ویژه و واقعی در بازه های زمانی به خصوصی باخبر و بهره مند شوند. با ایروپان هم فروشنده در امان است و هم خریدار. ایروپان قصد دارد با درستی و راستی در دنیای تبلیغات و تجارت الکترونیک اعتماد بیافریند. اعتمادی که بین مردم و ایروپان از یک سو و صاحبان صنایع، حرفه ها و مشاغل و ایروپان از سوی دیگر برقرار می شود.

فروشندگان در صورتی می توانند تخفیف های ارزشمند به مردم ارایه دهند که خریدها به صورت جمعی و در بازه های زمانی مشخصی انجام شود. مزیت ایروپان این است که به سرعت پل های ارتباطی محکمی بین جمعیت گسترده ای از مردم خریدار یا مصرف کننده و  فروشنده یا ارایه دهنده کالا و خدمات می سازد. 

از آنجا که تبلیغ خود مستلزم استفاده دایمی از ابزار یا اپلیکیشن های الکترونیکی-تجاری-هوش مصنوعی-سایت های برتر و انواع رسانه های چندگانه است، هزینه هنگفت و وقت زیادی می برد. به هر شرکت یا مرکز تبلیغاتی که سر بزنید، باید با جیبی پر از پول بروید. داستان تبلیغات فقط به پرداخت پول به مراکز تبلیغاتی ختم نمی شود، برای ارتباط دایمی با دایم خود را به مخاطبان بشناسانید، خلاقیت به خرج دهید و کاری کنید که در اذهان مردم بمانید. در این میان، آنچه اهمیت دارد، شناسانده شدن تولیدکننده دلسوز به خریدارانیست که به دنبال کالا و خدمات ارزان یا معقول و در عین حال باکیفیت هستند. با ایروپان، علاوه بر کاهش معنادار هزینه و وقت، هم مردم به رفاه بیشتری می رسند و هم بازار فروشندگان و تولیدکنندگان واقعی از رونق نمی افتد.

مشاهده مقالات بیشتر

پرسش‌وپاسخ

Question/Answer

سوالات خود پیرامون مسايل پزشکی را از سبزوسالم بپرسید. توضیحات بیشتر

جستجو در سوالات پزشکی و سلامت

سلام خسته نباشید من به شدت استرسی هستم بعد از زلزله دست چپ وزبر بغل چپ وحشتناک ضعف داره و قفسه سینم سمت چپ میسوزه و چند شب پیش با حالت ایست قلبی از خواب پریدم و فکر کردم دارم میمیرم رفتم دکتر قلب و نوار قلب گرفتم دکتر گفتن به خاطر استرس زیاد اینطور شدم ضربان قلبم نامنظم شده و قرص کنکور برام تجویز کردن ولی اصلا بهتر نیستم و حالم بدتر شده لطفا راهنمایی کنید
سلام با تشکر از همه شما پزشکها خوب کشورمان بعد از تصادفی که داشتم به صدا حساس به طوری که وقتی ام آر آی رفتم حالم خراب شد یا اگه ناله بشنوند از جا می پرم لرزش شدید پا دارم دکتر ازم ام تر آی سر و ستون فقرات گردن و پا خواست انجام دادم گفت که عکس ها مشکلی ندارند خواستم ببینم علن لرزش پا مخصوصا در حالت ایستاده چی بازهم از شما کمال تشکر قدر دانی دارم خیلی ممنون
سلام من گودی کمر دارم وقتی زیاد می ایستم کمردرد می گیرم برای مشکل ساز شده .
سلام خسته نباشید من دختری ۱۹ ساله هستم معمولا شب ها قبل خواب یه حس بدی دارم انگار قلبم میخواد وایسته آدم استرسی ای هم هستم آیا ممکنه اینا بخاطر استرس باشه؟ رفتم دکتر قلب گفتند مشکلی نیست از استرسه یوگا کار کن چه تمریناتی باید انجام بدم؟ چیکار کنم که خوب شم لطفا راهنماییم کنید
سلام خسته نباشید من معمولا شب ها قبل خواب یه حس بدی دارم انگار قلبم میخواد وایسته آدم استرسی ای هم هستم آیا ممکنه اینا بخاطر استرس باشه؟ چیکار کنم که خوب شم لطفا راهنماییم کنید
سلام. من 2ساله که درد زانو سمت چپ دارم .وهمینطور قوزک همون پام کمی باد کرده. رفتم دکتر گفت ساییدگی شدید زانو دارم . اوایل با راه رفتن مشکلی نداشتم ولی الان چند ماهی هست که زیاد نمیتونم راه برم. روی پام نمیتونم زیاد وایستم. ووقتی زیاد کار میکنم قوزک پام ورمش زیاد میشه وهمینطور درد زانوم خیلی میشه . وسوزش هم دارد من 38 سالمه. ببخشید من این سوالمو 3 روز پیش پرسیدم ولی هنوز جواب ندادید . چرا
سلام من وعشقم بعد چهارسال که باهم بودیم، بخاطر خانوادش، واینکه خودم ی دروغ بهش دادم، باهم رابطمونو بهم زدیم، والان بعد هفت ماه دوباره رفتم سمتش، اونم خوشحالم وتمایل داره به این ارتباط، اما همیشه من شروع میکنم تماسامو حدود دوهفته ایست، اینو میخوام بدونم آیا به احساساتش ضربه میزنم و میتونم از لحاظ روانی وابستش کنم وبلاتکلیفش کنم برا اینکه بخواد ازدواج کنه،این فکر خیلی اذیتم میکنه، خودشم چیزی نميگه که ارتباط نباشه؟
سلام چندروزه احساس میکنم چیزی مثل لقمه کوچولو درگلویم ایستاده البته همیشه نیست مثلاباخوردن واشامیدن رفع میشه لطفابفرماییدعلامت بیماری خطرناکی است راهنمایی بفرمایید متشکرم
با سلام و ادب. بنده پس از ترک ۵ ماهه داروی متادونی که در حدود ۶ سال استفاده می کردم دچار بیقراری آزارنده ای(نوعی حس بد در ناحیه پاها که میبایستی تا آرامش مقطعی پیاده روی می کردم)به دکتر مراجعه کردم که ۳ نوع دارو بنامهای پرامی پکسول ۱۸/.میلی،روزی یکی گاپنتین ۳۰۰ روزی ۲تاو پروپرانولول ۴۰ روزی یکی تجویز نمودن که بنده به غیر از پرامی پکسول که وابستگی ایجاد می کند مابقی داروهارا مطابق دستورپزشک مصرف می کنم وبی قراریم نیز‌ بهبود داشته...سوالم اینه که با نخوردن داروی پرامی پکسول ، در روند درمانم اخلال و مشکلی ایجاد میشود.باتشکر
سلام من مشکل خشکی دهان تکرر ادارار شبانه عروق زیاد ایست تنفسی سوزش سر دل وغیره دارم
سلام و عرض ادب من مشکلی دارم که تازه متوجه اون شدم و نوع علمی شو نمیدونستم که از کجا ناشی میشه مشکل من احساس خجالت و ترس در مقابل دیگران هست در جمع نمیتونم صحبت کنم غذا بخورم با دیگران رودربایستی دارم از حق خودم نمیتونم دفاع کنم نمیتونم تو یک جمع از حق خودم دفاع کنم و نمیتونم نظری مخالف جمع بدهم و ترس این رو دارم مبادا اگه من با یکی بحث و دعوا سر عقاید و حقم بکنم طرف مقابل چیزی بگن که من جلوی انزار عموم ضایع بشم و ابروم بره همش دلم میخواد دیگران در مورد ام فکر بد نکنن. ازتون میخوام راهکار های درمانیتون و تلقین های مثبت رو بهم ارائه بدید در صورت امکان. البته اینم بگما این مشکل رو تو جمع دوستای صمیمی و افراد نزدیک خانواده ام مثلا پدر مادر و دایی و مادربزرگ ندارم.
سلام. من دوروزه سمت چپ بالای الت درد میکنه. موقعی که نشسته هستم نه. ولی وقتی می ایستم درد میگیره. حتی نمیدونم اون قسمت اسمش چی هست. لوله هاست یا تخمدان و یا رحم؟ سه ماهه اقدام به بارداری کردم و این ماه هنوز نمیدونم باردارم یا نه. سوالم اینه که این درد که جدیدا به سیستمم اضافه شده عفونت هست یا درد پریوده یا نشانه بارداری؟
سلام در سمت چپ قفسه سینه ام احساس التهاب میکنم گاهی درد میگیره با هیجان بیشتر میشه هر روز پرپرانول 5 میخورم. گاهی اوقات احساس میکنم قلبم میخواد ایست کنه هم اکو دادم هم تست ورزش میگن مشکل نداری از ترس تپش قلب بدنسازی رو کنار گذاشتم لطفا راهنماییم کنید
سلام الان چندمدتیه که انتهای کمرم وپاشنه پاهام دردمیکنن ،سرپا وایستم زیاد دردمیکنه
با سلام یک پسر ۵ ساله دارم یکی از اقواممون یک پسر ۷ ساله داره اینا وقتی با هم بازی می کنند خودش یک کنار وای می ایسته واز پسرم می خواد کارهای خطرناک بکنه مثلا دستکاری کردن کنتور برق پسرم من تحت هیچ شرایطی دروغ نمی گه ولی وقتی با اون بازی می کنه مدام بهش می گه مامانت نباید بفهمه و پسرم در آن واحد راستش رو به من نمی گه ولی وقتی اونا می رن راستش رو بهم می گه نمی دونم با این مشکل چکار کنم حتی از بازی کردن با اون هم دورش کردم ولی اون بچه مدام میاد تا با پسرم بازی کنه به محیط باز هم بردمشون ولی باز تموم نمی شه
با سلام بنده ۲۸سال سن دارم و مجرد هستم تو رو خدا تا آخرش بخونید خیلی برام مهمه حدود ۱۲سال پیش پدرم دچار سکته مغزی شد و من شاهد بر ماجرا بودم از آن روز دیگر به سکته و مغز حساس شده بودم همیشه فکر میکردم داخل سرم یک چیزی یا یک نبضی نامنظم میزنه شبیه تپش قلب و همیشه به انگشتان و حتی به رگهای دستهام نگاه میکردم و میترسیدم خون در رگم گیر نکنه و همیشه کنار آینه میرفتم و خودمو نگاه میکردم با خودم میگفتم اینطرف صورتم کج نیست نسبت به طرف دیگه صورتم یا لبم کج نشده نسبت به طرف دیگه یواش یواش بی خوابی پیدا کردم حدود ده سالی هم میشه بی خوابی دارم و خواب ندارم میترسیدم توی خواب شبیه مادرم سکته بزنم یواش یولش دیدم دستهام گیزگیز میکنه با خودم میگفتم حتما از سکته هست یا دستم میخوابید تا اینکه این اواخر امسال پرش تو خواب هم پیدا کرده بودم توی خواب پرش میزدم یهویی احساس خفگی و وحشت ... من با گوشی ام شبها تا ساعت دو یا یک شب ور میرفتم حدود سه ماه پیش بود این چشم چپ من نسبت به چشم راستم خوب کار نمیکرد یعنی کند تر شده بود بعد به چشمم خیلی حساس شده بودم ولی میترسیدم برم دکتر چون میترسیدم بگن سکته زدی خلاصه یک دو هفته ای گذشت دیدم این چشمم داره خوب نمیشه با خودم میگفتم برم دکتر بعد توی دلم میگفتم نه اگه بگن سکته زدی تحمل شنیدنشو ندارم خلاصه دیدم داره یک طرف صورت یکجوری میشه یعنی در خودم احساس میکردم نیمه صورت طرف راستم یکم جلوتر از نیمه صورت طرف چپم هست یک دو سه روز بعدش دیدم زبونم نیمه طرف چپم سر (لیز)شده بود یک چند روزی همینجور بود منم توی دلم میگفتم نکنه سکته زدم بعد میگفتم شاید خوب بشم یک شب بود انار خریده بودیم من چند تا انار خوردم فرداش دهانم مزه انار میداد به بچه های داخل کارگاه تعریف کردم بچه ها دهانم مزه انار گرفته از دیروز تا حالا یکم مزه اش تو دهنم مونده ولی تو فکر این بودم چرا زبونم سر شده اونم طرف چپ اینم چشم چپ نکنه سکته زدم خدایا بعد دو سه روز داخل کارگاه بودم دیدم استادم با یک چشمش اشاره کرد طرفم اون قیچی رو بده منم میخواستم دوباره به خودش اشاره کنم با یک چشم و قیچی رو بدم دیدم نتونستم با یک چشم پلک بزنم دیدم دوباره خواستم پلک بزنم نتونستم بعد این استادم گفتم جریان چیه من نمیتونم اونم گفت وای تو مشکل اعصاب داری تو سکته زدی منم ترسیدم گفتم نگو گفت چرا تو سکته زدی خودت حواست نبوده یک روز حتما فشارت بالا رفته حواست نبوده مشکل کبد هم فکر کنم داری چون جوش صورت داری و.... بعد رفتم خونه شب بود که رفتم روبروی آینه ایستادم طرف صورتم نگاه میکردم و میگفتم بزار ببینم این چشمم چکار شده بعد هر کار کردم نتونستم با یک چشم پلک بزنم هر دو چشمم را میاوردم پایین با چشم راستم میتونستم چشم عوض کنم ولی با چشم چپم نمیشد به فکم نگاه کردم دیدم راسته به دماغم به لبم تو فکر بودم و ترسیده بودم توی همون لحظه که داخل آینه بودم دیدم یک شوک کوچک یهویی تو صورتم ایجاد شد لب سمت چپم بی حرکت شد ابروی سمت چپم بالا نمیرفت وقتی ابروهامو میبردم بالا فقط ابروی سمت راستم میرفت بالا و ابروی چپ نمیرفت بالا صورتمو با ناخن کشیدم دیدم حس داره گفتم سکته مغزی که بی حس میکنه آدمو ولی خیلی میترسیدم برم دکتر فردا صبح جمعه بود رفتم بیمارستان دیدم متخصص مغزو اعصاب ندارن رفتم یک بیمارستان دیگه اونجام روز جمعه گفتند متخصص نداریم گفتند متخصص عمومی داریم گفتم باشه یک نوبت گرفتم و رفتم یک خانم دکتر بود اصلا نگاه و معاینه نکرد گفت هیچی نیست سرما خوردی خودش خوب میشه با نگرانی گفتم خانم دکتر من سکته نزدم گفت نه من توی دلم گفتم شاید بخاطر دلداری باشه بعد گفت فردا برو پیش متخصص مغز و اعصاب فرداش رفتم پیش متخصص مغزو اعصاب گفتم دیروز همه جا بسته بود رفتم متخصص عمومی به من یک خانم دکتر گفته سرما خوردین خیلی نگران هم بودم ولی آقای متخصص مغز و اعصاب هم اصلا معاینه نکرد گفت بیا این نسخه رو بگیر گفتم آمپولم داره گفت آره ۱۰تا من گفتم فقط پس قرص بدین گفت تا دو ماه همینجور هستیا شایدم بیشتر طول بکشع خلاصه داروهای کورتون دار بود همه قرصهاش بعد دیدم هشت روز گذشت ولی خوب نشدم گوشهامم به صدا حساس شده بود مخصوصا همین گوش سمت چپم به صدای بلند انسان یا بوق موتور و ماشین حساس شده بود نمیتونستم بخندم با یک طرف دهانم فقط میشد بخندم نزدیک ۸ روز اینجوری بودم که هر جا میرفتم میگفتن سکته زدی... خلاصه دوباره رفتم پیش دکتر متخصص گفتم همون آمپولاتونو بزنین گفت نه حالا که قرص خواستی دیگه برو من گفتم من نگرانم گفت نگران نباشه تا دو ماه همینطوره شاید بدتر دهانت کج تر هم بشه گفتم بیاین فشار خونم بگیرید گفتند بیا فشارم ۱۱بود گفت خوبه بعد دیدم هر جا میرفتم روحیه ام خراب شده بود از بس دورو بری هام میگفتن سکته زدی خودمم بیشتر میترسیدم آخر رفتم یک متخصص دیگه اون منو دید با نسخه گفت یک رگ تو جمجه ات بسته شده نمیدونم گف
سلام بیمار بعلت تنگی نفس به اورژانس بیمارستان مراجعه و سپس بعلت تنگی نفس شدید وارد اتاق احیا میگردد در حین انتقال دچار ایست قلبی شده و در حین احیا و لوله گذاشتن داخل ریه دچار هایپوکسی شده است و یه مدتی اکسیژن به مغزشان نرسیده است . پس از احیا دچار تشنج میشند و بدنشان رو تکان میدند و تنفسشان با دستگاه است و طبق نظر متخصص مغز و اعصاب نمیشه ازشون mri گرفت بخاطر اینکه بدنشون مدام تکان میخوردوالان ۲۰ روزی میشه که در کما هستند و هوشیاریشون ۳ یا ۴ است ممنون میشم بفرمایید تا چه مدتی این وضعیت میتونه ادامه داشته باشه و امیدی به سلامتی مجدد دارند یا نه
سلام،من از بچگی در رفتگی لگن دارم ینی وقتی بدنیا امدم بخاطر ی اشتباه لگنم یکمی ازجاش درامده، الانم میتونم راه برم اما بعداز زایمانم مثل قبل نیست سخت شده برام هرده قدمی که میرم باید حتما بایستم ویکمی استراحت کنم،، بهم گفتن میتونم عمل کنم اما پنجاه پنجاه خوب شدن ویافلج شدنم، خاستم نظر شماروهم بدونم
سلام پسر۵ ساله ای دارم که مثلا در عوض اینکه خانه مادربزرگهایش نایستد چیزی می خواهد وشوهرم برایش می خردمن بایدچه کارکنم
با سلام .حدوددو سال است کاربامازپین استفاده می کنم هر روز دو عدد.الا سه ماه هست هر روز نیم قرص کمتر مصرف می کنم .دو هفته هست شصت پام بی اراده وخیلی ریز تکان می خورد احساس می کنم رفته رفته زیاد می شود وحالا وقتی سر پا هستم نمی توانم به راحتی روی ان پا بایستم چون با فشار پام جلوی این تکان بی اراده را می گیرم واذیت می شم .لطفا راهنمایی کنید متشکرم.
سلام مدت 5ماه پیش باعلائمی همچون سوزش چشم.خواب آلودگی فروان و سرگیجه مواجه شدم به دکتر مراجعه کردم و بعد از شرح حال و معاینه پیشانی با دستگاه کوچک گفت ویروس است و قرص بتاهیستن و ناپروکسن برایم تجویز کرد اما من فقط کمی از دارو رو مصرف کردم .الان دراین 5ماه احساس میکنم اختلال در تعادل دارم هنگام نشستن سر سفره و ایستاده بودن .حال چرا خوب نمیشوم
با سلام برای لاغری چند روز بایستی تخم تکان استفاده کنیم؟باتشکر
باسلام پسری ۳َ۴ ساله هستم که به علت ضربه به گوش در تصادف عصب گوشم آسیب دیده آیا درمانی برای آسیب به عصب گوش که منجر به کیپ شدن گوش و وزوز و کم شنوایی به اندازه 50 دسیبل شده, هست؟ چه کاری بایستی انجام دهیم.
سلام من الان قرص مدافینیل ۱۰۰ روزی یک عدد استفاده میکنم و معمولا پس از طی مصرف دو هفته که هم از لحاظ خواب و هم مقداری حس خوب بهم میده ولی درنهایت بعد از این مدت اتفاقی مغزم هنگ میکنه و به سختی میتونم درس بخونم و دربرار سادهترین سوالات که طی این دو هفته به سادهگی حل میکردم با مشکل مواجه میشم ، خوابم بد میشه و دوست دارم مدت زیادی بخوابم و کسی بیدارم نکنه و نمیتونم به علت سری زیاد پاشم و بایستم و چند روز میزارمش کنار تا حالم بهتر میشه و دوباره شروع میکنم تا خوابمو خوب کنه و این سیکل ادامه پیدا میکنه
برادر من از سن ۲۲ سالگی به اروپا رفت و به خاطر دوری از خانواده و فشارهای عصبی که از سن نوجوانی پدرم به او وارد کرد الان که مرد ۵۱ ساله است به شدت از نظر روحی آسیب دیده و مدام به گذشته و سر خوردگیهای نوجوانی و جوانی فکر میکند . و چند سال است که با پدر و مادرمان قطع رابطه کرده و مدام میگوید چرا مادرم جلوی پدرم ایستادگی نکرد . الان هم چند روزه که برگشته ایران . بسیار منزوی شده و مرتب میگه حالم بده . چه کنم ؟
سلام وقتتون بخیر من یه نوزاد ۲۰ روزه دارم گاهی اوقات مخصوصا موقع خواب یه دفعه قرمز میشه و بی تاب و حالت تهوع به خودش می گیره مثل اینکه یه چیزی تو‌گلوش گیر کرده(یه چیزی مثل خلط)باید حتما بلندش کنم از جاش و به حالت ایستاده تو بغلم بگیرم تا خوب شه،به نظرتون علتش چیه؟
با عرض سلام من ۴۸ سال دارم مشکل خواب دارم و ایست تنفسی لطفا راهنمای کنید
ایا رابطه ایستاده مشکل دارد د حاملگی
سلام یه مرد 26 ساله هستم. وقتی یه مشکل خیلی کوچک برام پیش میاد ضربان قلبم میره بالا شدید و خیلی میترسم که قلبم بایسته. خیلی رو بدنم حساس شدم کوچک ترین مریضی برام بزرگترین استرس را میاره.و نمیتونم زیاد غذا بخورم معده م مثل سنگ شده. مغزم هم بعضی موارد دچار سر گیجه و گیجی میشه زود عصبی میشم
باسلام من ۲۵ساله هستم و کف پای من صاف است و نمیتوانم کار کنم جوری که اگر چند روز سرکار بروم و ایستاده باشم پاهایم درد میگیرد طوری که نتوانم سروپا وایسم راه حل چیست؟
علائم ایست قلبی درزنان
دختر ۳ سال و ۲ ماهه ای دارم که درنوزادی خیلی سخت به خواب میرفت،زیاد میخوابید،زود خسته میشد، خصوصا درمحیط جدید یا محیط پر صدا،از حدود ۸ ماهگی به چیزی میگفتیم دست نزن به طور مثال اتو دست نمیزد ومیترسید!بخش حرکتی اش بسیار کند بود ، تا حدود ۲ سالگی همه چیز میخورد ولی بعد از ان دچا حالت وسواسی نسبت به برخی غذاها شده مثلا در خوردن گوشتها مشکل دارد! کودکی ارام است،۲سالگی راه افتاد و از ترسش دست به چیزی نمیزد اول میپرسید بعد چیزی را میخورد یا دست میزد!از همان نوزادی به صدا حساس بود از هر صدای بلندی مثل موتور، جاروبرقی،دوش اب، موسیقی بلند،حرف زدن بلند میترسد ،از حیوانات حتی مورچه ،لمس انها و صدای بلند انها همچنین رفتن اب درچشمانش میترسد و دچار اضطراب  میشود. اصلا از بلندی حتی مقدارکم نمیپرد و میگوید میافتم، خجالتی است.حدود ۱ سالگی دست در دهانش میبرد حین اضطراب و بعد دست در بینی ،فشردن دندان ها به هم ! از بچه های کوچکتر و هم سن خودش میترسد خصوصا وقتی سر و صدا میکنند و اطرافش میدوند.مثلا در پارک صبر میکند همه از سرسره بالابروند و میایستد ونگاه میکند و میترسد بچه ای ار کنارش رد شود همچنین از لمس انها دچار اصطراب میشود  دوست دارد ولی اضطراب شدیدش اجازه نمیدهد.۱سالگی به حرف امد و بسیار عالی است زبانش و با بزرگتر از خودش خوب حرف میزند و ارتباط میگیرد.قدرت تخیل خوبی دارد.تمام احتیاجاتش را میگوید!تمرکز خیلی خوبی دارد!هوش بالایی دارد! حافطه خیلی خوبی دارد.ارتباط چشمی خوبی برقرار میکند! حدود۵ ماه پیش به دکتر اعصاب روان مراجعه کردیم که شربت فلوکستین داد و کمی بهتر شد با تولدخواهر کوچکش ۴ ماه پیش این وضعیت تشدید شده،اطراف انگشتش را میکند.انگشت دردهان میبرد، بسیار بیشتر به صدا حساس شده و وقتی از چیزی زیاد میترسد میلرزد.از حدود ۱ سال پیش دچار حالت تهوع و استفراغ بعد از اضطرابهای شدید ۴ بار تا کنون شده. رفتاردرمانی هم میکنیم ولی نتیجه محسوسی نمیبینیم و اواخر ترس و اضطراب خیلی شدیدی دارد اصلا شاد نیست و مدام میترسد و جدیدا میلرزد و حالت تهوع و استفراغ هم دارد.دستهایش هم چند هفته ایست که میلرزد !خواب و خوراکش خیلی زیاد شده!با کوچکترین صدای بلندی یا گوش دادن به موسیقی هیجان آوری یا بازی هیچان اوری دچار اضطراب شدید میشود!ترس ما از افسرده شدن اوست!شاد  نیست و غمگین است!تشخیص شما چیست؟ ایا اسیب مغزی مطرح است و اگر باشد باید چه کارهایی انجام دهیم؟ما ساکن شهرستان  هستیم!لطفا راهنمایی کنید!با تشکر
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت اساتید محترم.پسر سیزده ساله ای دارم که از بس شیطونی میکنه تو خونه و مدرسه چند دفه از طرف مدرسه دعوتنامه برامون فرستادن.همه تو مدرسه از دستش عاجز شدن.مدام شیطونی میکنه حرف گوش نمیده با بچها دعوا میکنه از دیوار مدرسه بالا میره تو کلاس درس اصلا رو صندلی نمیشینه مدام سرپا هستش حتی موقع نوشتن درس هم ایستاده درس مینوسه.تو خونه هم همینطوره مدام سرش تو کارتون تلوزیونه یا با گوشی و تبلت بازی میکنه.دستو پاهاش اصلا آروم و قرار نداره مدام در حال اینور اونور کردن دست و پاهاشه.هیچوقت نشده به حرف گوش بده .خانواده خیلی آرومی داریم اصلا جنگ و دعوا تو خونه نداریم همیشه محبت و گرمی تو خونمون هست .اما نمیدونم این بچه چرا اینجوریه تو خونه جای راه رفتن همش در حال دویدنه.هر چقدرم که تذکر میدیم فایده نداره.واقعا دیگه خسته شدم و بریدم .خواهش میکنم یه راه حلی جلوی پای من بزارید.در ضمن پسر خیلی عاطفی و خیلی مهربونی.با تشکر از شماها
آیا زمین خوردن کودک دوساله اون هم به سر باعث آسیب به مخچه و عدم تعادل در ایستادن میشود؟ عدم تعادل آیا قابل درمان است؟؟ آیا به مرور زمان وضعیت بدتر میشود؟؟
الان نزدیک دو سال هست پایین کمرم سر پا که زیاد میایستم ناجور درد میکنه هردکتری رفتم آمپول زدن ولی بعد یه هفته باز شروع شد چکار کنم؟
من مشکل وسواسی ندارم من کمرم را عمل جراحی کردم بصورت ایستاده نمتونم روی کمرم به ایستم پنجه پای راستم بیحس است نیاز به مشاوره دیسک و ستون فقرات دارم
من در مواقع ایجاد مشکل یا پاسخ به یک فرد یا رفتاری که مطابق با سلیقه یا کار ناشایست اسن نمی توانم پاسخ درستی را که می اهم بدهم وبعد تز مدتی مثلا یک ساعت بعد راه به نظرم می رسد
دختر ۳ سال و ۲ ماهه ای دارم که درنوزادی خیلی سخت به خواب میرفت،زود خسته میشد، خصوصا درمحیط جدید یا محیط پر صدا،از حدود ۸ ماهگی به چیزی میگفتیم دست نزن به طور مثال اتو دست نمیزد ومیترسید!بخش حرکتی اش بسیار کند بود ، ارام است،۲سالگی راه افتاد و از ترسش دست به چیزی نمیزد اول میپرسید بعد چیزی را میخورد یا دست میزد!از همان نوزادی به صدا حساس بود از هر صدای بلندی مثل موتور، جاروبرقی،دوش اب، موسیقی بلند،حرف زدن بلند میترسد ،از حیوانات حتی مورچه ،لمس انها و صدای بلند انها همچنین رفتن اب درچشمانش میترسد و دچار اضطراب میشود. اصلا از بلندی حتی مقدارکم نمیپرد و میگوید میافتم، خجالتی است.حدود ۱ سالگی دست در دهانش میبرد حین اضطراب و بعد دست در بینی ،فشردن دندان ها به هم ! از بچه های کوچکتر و هم سن خودش میترسد خصوصا وقتی سر و صدا میکنند و اطرافش میدوند.مثلا در پارک صبر میکند همه از سرسره بالابروند و میایستد ونگاه میکند و میترسد بچه ای ار کنارش رد شود همچنین از لمس انها دچار اصطراب میشود فکر میکنم دوست دارد ولی اضطراب شدیدش اجازه نمیدهد.۱سالگی به حرف امد و بسیار عالی است زبانش و با بزرگتر از خودش خوب حرف میزند و ارتباط میگیرد.قدرت تخیل خوبی دارد.تمام احتیاجاتش را میگوید! به دکتر اعصاب روان مراجعه کردیم که شربت فلوکستین داد و کمی بهتر شد با تولدخواهر کوچکش این وضعیت تشدید شده،اطراف انگشتش را میکند.انگشت دردهان میبرد، بسیار بیشتر به صدا حساس شده و وقتی از چیزی زیاد میترسد میلرزد.دچار حالت تهوع و استفراغ بعد از اضطرابهای شدید ۳ بار تا کنون شده. رفتاردرمانی هم میکنیم ولی نتیجه محسوسی نمیبینیم و اواخر ترس و اضطراب خیلی شدیدی دارد اصلا شاد نیست و مدام میترسد و جدیدا میلرزد و حالت تهوع و استفراغ هم دارد.دستهایش هم چند هفته ایست که میلرزد !خواب و خوراکش ریاد شده!ترس ما از افسرده شدن اوست!شاد نیست و غمگین است!ایا ممکن است مشکل از مغز او باشد واسیب مغزی باشد و اگر باشد باید چه کارهایی انجام دهیم؟ما ساکن کرمان هستیم!ایا بیماریهای مربوط به مغز درمان هم دارند یا تا همیشه همینطور باقی میمانند؟لطفا راهنمایی کنید!با تشکر
سلام من چندین سال هست که دچار خجالت شدید و فرار از مردم از ترس اینکه هل میشم و ابروم میره وقتی با کسی صحبت میکنم سوالات زیادی تو فکرم می چرخه مثلا با خودم میگم الان به من میخندن یا وقتی از پیششون برم میگم الان پشت سر من حرف میزنن و میگن این تو وخانواده خودش زیادیه و خیلی افکار زیادی مثل این افکار... حتی تو روی برادرام هم نمیتونم بایستم چون هل میشم و لکنت زبان میگیرم فقط از پشت یک دیوار یا یک پرده راحت صحبت میکنم حتی اگه برم سر کار پیش هیچکس نمیتونم بشینم و باخودم میگم خدایا این کی از اینجا میره و غیر از اینا استرس وتپش قلب زیاد وترس از اینکه برادرام یا خودم باکسی دعوا کنیم و از اتفاقات دیگر مثل این مورد... خصوصا افراد مسئول یا کارمند اصلا به هیچ عنوان نمیتونم روبروشون بایستم و همیشه حالت اندوه وحالت بیزاری از خودم دارم و با خودم میگم کی می میرم واز این دنیا راحت میشم با خودم میگم چرا همه مردم همیشه وقتی منو بابرادرای کوچکترم مقایسه می کنن برادرام رو خیلی از من فهمیده تر فرض میکنند و همیشه سعی میکنم شبها تو تاریکی که کسی نمیتونه منو تشخیص بده از خودم تعریف میکنم و سعی میکنم که خودمو بالاتر نشون بدم و باز هم عذاب وجدان میگیرم و میگم چرا این حرفا رو زدم ... در ضمن خواب آلودگی زیاد خستگی شدید دارم وقتی از خواب بیدار میشم انگار تازه یک کامیون را دستی بار کردم و شدیدا عصبی و زود رنج هستم طوری که اگه کسی کوچکترین خدشه ای تو کلامش بود حتی اگر منظوری هم نداشت انقدر معده و روده ام آتش میگیره که حتی سه شبانه‌روز نمی تونم بخوابم و تمام عضلاتم درد میگیرن سردرد شدیدی هم میگیرم حتی با قرص هم خوب نمیشم پیش دکتر اعصاب و روان هم دوازده جلسه به تاریخی که خودش برام تعیین میکرد مراجعه میکردم با چند بار تغییر قرص آخرش وعده آخری رو یعنی مراجعه سیزدهم را بعد از شیش ماه تعیین کرد وقتی اومدم دیدم رفته یه شهرستان دیگه و من هم با همین تعیین آخری یعنی کلرودیازپوکساید 10که اول پنج بود.. پرفنازین 4که اول دو بود.. تریفن 2..وسیتالوپرام 40که اول بیست بود و در آخرین مراجعه بجای سیتالوپرام قرص ریتالین 100تجویز کرد و فقط همین ریتالین در حدود پانزده درصد تاثیر داشت و بقیه هیچ تاثیری نداشتند ولی تا الان بخاطر درد عضلات و کمی تاثیر بر ناراحتی بیش از حد به غیر از سیتالوپرام بقیه رو مرتب مصرف میکنم البته ریتالین رو بدون نسخه نمیفروشند و همیشه به دکترای مغز و اعصاب میرم و برام مینویسند حالا خیلی زندگی پر از مشکلی دارم و احساس انزوا می‌کنم لطفا مرا راهنمایی کنید.. نزدیکترین شهر برای مراجعه ام که دارای تمام امکانات هست دزفول میباشد. ممنون
سلام.من یک گلر سالنی هستم.عضلات پشت رانم در سالن دچار اسیب دیدگی شد میخواستم ببینم اگر پارگی باشه میتونم بازهم روپای خودم بایستم.
درمان بی خوابی بدون دارو (کلیک کنید)
اینجا باهوش تر میشوید!
عضویت در خبرنامه ثبت نام
ثبت نام شما با موفقیت انجام شد
در خبرنامه ما عضو بشید و دسترسی خودتون به اطلاعات جالب و جذاب رو راحت کنید. باقی کارها رو ما برای شما انجام میدیم. تنظیم خبرنامه خبرنامه سلامت خبرنامه مغز و اعصاب و روان خبرنامه زیبایی و تغذیه