اسكلت استخواني، عضو مهمي است كه وظيفه عملكرد ساختاري (به حركت درآوردن، پشتيباني و حفاظت از بدن) و عملكرد ذخيره مواد معدني ضروري را به عهده دارد. استخوان يك ارگان ايستا نميباشد، بلكه جهت انجام وظيفه بهتر، همواره در حال تغيير است. احتمالا رشد اسكلت استخواني به هزاران سال قبل برميگردد، زمانيكه حيوانات، اقيانوس را كه مملو از كلسيم بود، ترك كردند و براي اولين بار در آب هاي شيرين كه منابع كمي از كلسيم در آن موجود بود، و سپس در خشكي سكني گزيدند. معماري اسكلت ساختمان ها بطور قابل توجهي از اسكلت استخواني اقتباس گرفته شده است. شكل و ساختار استخوان به اندازه توده آن در تامين قواي بدني نقش دارد.
اسكلت همچنين انباري از دو ماده معدني، يعني كلسيم و فسفر است. اين دو ماده معدني جهت عملكرد ساير دستگاه هاي بدن لازم و ضروريست. حفظ و بقاي سطح ثابتي از كلسيم در خون و همچنين وجود منابع كافي كلسيم و فسفر در سلول ها، جهت عملكرد كليه اعضاي بدن، به خصوص اعصاب و عضلات لازم و حياتي است. بنابراين، سيستم پيچيده اي از هورمون هاي تنظيم كننده گسترش ميابند كه در شرايط مختلف به حفظ و نگهداري منابع كافي كلسيم و فسفر كمك ميكنند.
اين هورمون ها نه تنها در استخوان، بلكه در ساير بافت ها مانند روده و كليه، در تنظيم عرضه اين عناصر نقش دارند. علت دشوار بودن حفظ سلامت استخوان اين است كه اسكلت به طور همزمان سرپرستي دو عملكرد متفاوتي را برعهده دارد كه با يكديگر در رقابت هستند. ابتدا استخوان بايد به تغييرات بارگيري مكانيكي يا تحمل وزن پاسخ دهد كه هر دو به استخوان هايي قوي با منابع سرشار از كلسيم و فسفر نياز دارند. زمانيكه ميزان كمي از اين دو عنصر وجود داشته باشد، هورمون هاي تنظيم كننده، آنها را براي پشتيباني عملكردهاي حياتي ساير دستگاه هاي بدن برميدارد. در نتيجه اسكلت به انباري كه كلسيم و فسفر در آن ذخيره شده است، متصل شده و در زمان نياز از آن برداشت ميكند. اما برداشت زياد اين عناصر منجربه ضعيف شدن استخوان و در نتيجه، بروز شايع ترين اختلال استخوان، يعني شكستگي ميگردد.
ميزان و ساختار يا شكل استخوان، توسط نيروي مكانيكي اعمال شده بر اسكلت تعيين ميگردد. بخش عمده آن نيز از طريق ژنتيكي تعيين ميگردد، و همين امر سبب ميشود تا گونه هاي مختلف از جمله انسان اسكلت داشته باشند. اما در عين حال تنوع زيادي در بين يك گونه وجود دارد، بطوريكه برخي از افراد استخوان هاي قوي و برخي ديگر استخوان هاي ضعيفي دارند، و اين موضوع تا حد زيادي به دليل تفاوت در ژن هاي اين افراد است. چنانچه استخوان ها تحت تاثير ميزان كافي بارگيري و تحمل وزن نباشند، به مرور ضعيف خواهند شد و رفته رفته از دست خواهند رفت. به بيان ديگر، همانطور كه عدم استفاده از عضلات منجربه تباهي آن ميگردد، اين موضوع در خصوص استخوان نيز صدق ميكند. در مقابل، ميزان و ساختار استخوان ها با بارگيري مكانيكي ارتقا ميابد.
استخوان جهت پاسخگويي به نقش دوگانه خود در پشتيباني و تنظيم كلسيم و فسفر، و همچنين ترميم آسيب وارد شده به اسكلت، همواره در حال تغيير ميباشد. استخوان هاي قديمي از بين ميروند و بطور مستمر استخوان هاي جديد شكل ميگيرند. در واقع، در طول دوران عمر، بافت اسكلت بارها تعويض ميگردد. اين امر مستلزم يك سيستم نظارتي كنترل شده كاملا پيچيده است كه حاوي سلول هاي خاصي است با يكديگر در تعاملند. اين سلول ها مسئول پاسخگويي به بسياري از سيگنال هاي متفاوت داخلي و خارجي، مكانيكي و هورموني، سيستميك (كل اسكلت را تحت تاثير قرار ميدهد) و محلي (تنها منطقه كوچكي از اسكلت را تحت تاثير قرار ميدهد) ميباشند.