منوی اصلی
نتیجه جستجوی مقالات "تنش"
مشاهده مقالات بیشتر

پرسش‌وپاسخ

Question/Answer

سوالات خود پیرامون مسايل پزشکی را از سبزوسالم بپرسید. توضیحات بیشتر

جستجو در سوالات پزشکی و سلامت

برادر من مدتيست كه گل مصرف ميكند و بسيار پرخاشگر شده و نسبت به افراد سو ذن دارد،او با مادرم زندگي ميكند و بسيار دچار تنش با مادرم ميشود . براي درمانش نياز به راهنمايي دارم
سلام برای فراموش کردن کسی که باهاش چند سال زندگی کردم ودوستش دارم چه کنم خیلی تنش روحی دارم
باسلام وخسته نباشید.همسر من در سنین نوجوانی دچارتنش های عصبی زیادی بوده الان یک ساله ک ما ازدواج کردیم ایشون خیلی زود عصبانی میشه و پرخاشگری میکنه و از خونه میزنه بیرون گاهی هم عصبانیتشو سر شکستن شیشه خالی میکنه سر هر چیز بی اهمیت و بی ارزش‌ کاملا بهم میریزه من روهم داره دچار تنش های عصبی میکنه طوری ک هر لحظه هر کس ک باهام حرفی میزنه سریع گریم میگیره ایشون ۲۶ سالشه دکتر رفته و بهش آرام بخش قوی داده اما فک کنم نمیخوره خواهش میکنم راهنماییم کنین چ دارویی پیشنهاد میکنین؟
باعرض سلام خدمت شما بزرگواران من مدت چهار ماه هست که باهمسرم تنش دارم وبه هیچ صورت نمی تونم خودم آروم کنم ودچارافسردگی، تپش، قلب، ونامنظم بودن سیکل ماهانه شدم لطفاً مراراهنمایی کنیدبرای رسیدن به آرامش چه بایدکردمتشکرم
سلام خدمت جواب دکتر اختلال خواب من از ابان ماه همراه با سر درد فشاری زیاد شروع شد که روانپزشک گفت سردردت تنشی عه و بهم سیتالوپرام و لورازپام داد که بعد از یک ماه سردردم به طور کامل رفع شد ولی بعد از گذشت سه چهار ماه هنوز سیتا لورپام میخورم ولی خوابم اوکی نشده البته اینم بگم که بعد دوماه تقریبا خوب شد خوابم ولی بخاطر تاخیر یکی دو روزه در مصرف سیتالوپرام مثل اینکه دوره درمانم عقب افتاده خلاصه نمیدونم چیکار کنم دو ماه دیگپه کنکور ارشد دارم و این مشکل خواب باعث شده که نتونم درست بخونم اگه میتونید کمکم کنید بیام خدمتتون
سلام تنش های زندگی وارضا نشدن ورضایت نداشتن از زندگی وروابط سرد زناشویی درایجاد وسواس فکری نقش داره
من خيلي حساس شدم و هميشه وقتي يك مراسم و شادي كه هست فكر تموم شدنش هستم و گريه ميكنم ميترسم از اينكه ديگه اين شادي ها نباشه ميترسم از اينكه اطرافيانمو از دست بدم و خيلي حساس شدم با كوچك ترين تنش يا چيز ناراحت كننده اي ضربان قلبم تند ميزنه و حالم بد ميشه
سلام سمت چپ سرم مدام درد داره تنش دارم بیشتر وقت ها ایا ممکنه خطر ناک باشه
سلام . فردی که میگرن دارد و قرص های توپیرامات 50فلوکستین 20کلردیازپوکساید 5فلوکسامین 50 فولیک اسید5ویتامین B640مصرف می کند و مدت ۱۱سال زیر نظر پزشک مغز و اعصاب است و به علت بحران های زندگی شخصی دچار تنش های عصبی شدید شده چه کار کند ؟؟؟؟ آیا تا آخر عمر همین قرص ها را مصرف کند ؟؟؟لازم به ذکر است به جز قرص فلوکسامین باقی داروها را به مدت ۱۱ سال است که استفاده می کند .
من خانمي هستم كه احساس ميكنم از نظر ارتباطات جنسي مشكل دارم ميل جنسي بالايي دارم در دوران عقد هستم شب هايي كه شوهرم از من دور هستن اينقدر وسوسه ديدن فيلم هاي ...ميشوم كه نميتوانم خودم را كنترل كنم در مواقع بودن با همسرم نيز ديرتر بِه ارگاسم ميرسم دغدغه روزانه ام همين ميل بالاي من است كه بعضي مواقع با همسرم نيز بخاطر اينكه مثل من نيستند كه ميل بالايي داشته باشند دعوا ميكنم حتي در رابطه بايد در يك روز دو بار به ارگاسم برسم تا راضي باشم دعوا در ضمن من مشكل تحريك پذيري عصبي واسترس نيز دارم محيط خانه تنش دايي داشته ام يبار دكتر قرصاي اعصاب فلوكستين نورتريپلين سيتالوپرام با دوز خيلي پايين بهم دادن ولي حالت تهوّع بدي داشتن كنار گذاشتم خسته شده ام از ديدن اين فيلم ها كه تحريك كننده هستند و بعدش پشيمان ولي اصلا نميتونم خودم را كنترل كنم در ضمن در نوجواني نيز أفكار جنسي داشته ام خواهش ميكنم كمكم كنيد دارويي وحود داره؟
. سلام دختر ۲۵ ساله هستم در مراسم خواستگاری وقتی با طرف مقابل خواستم صحبت کنم چیزای گفت که خیلی تعجب کردم گفت دوست ندارم که درس بخونی من لیسانس طراحی دوخت دارم تو خونه خیاطی می کنم.اجازه نمی دم که بری سر کار اجازه نمی دم که بری کلاس هر کلاسی که باشه چه هنری چه ورزشی برو از مامانم بافتنی یاد بگیر.اصلا موافق کار کردن خانوما نیستم گفتند پسره گفت منم دوست دارم بیشینم تو خونه یکی بهم بده بخورم کار نرم حقوق خانم یا اقا به نظر شما برابره من گفتم نه ولی فرست نداد گفت بله همین طورم هست اقایون حقوقشون دوبرابر خانوماست مثل دیه که از خانوما نصف اقایونه گفت من دوست دارم حرف حرف خودم باشه. من گفتم من یه مدت بدون چادر بودم که گفت اگه می گفتی الانم بی چادرم من پامیشدم می رفتم حق نداری بیرون ارایش کنی گفت که خیلی مذهبیه .من گفتم من خانوادم را خیلی دوست دارم و نمی تونم ازشون خیلی فاصله بگیرم گفت با وجود اینکه کارش تو شهر خودمه گفت شاید من گفتم بریم یه استان دیگه شاید نتونی چندین ماه بری خونه بابات من زن زندگی می خوام می خوام صبح که میرم کار تا شب که میام تو خونه باشی و من بتونم بهت اعتماد کنم. پسر گفت من خیلی باخانوادم می رم و میام با داداشم شریکم و همه چیزمون با هم نصف می شه .از بچه صحبت کرد و گفت منم دوست دارم بچه زیاد داشته باشم ولی تو این دوره زمونه با این گرونی نمی شه زیاد بچه داشت ادم از پس خرجش بر نمیاد من داداشم سندرم داونه در ابتدای صحبتم از داداشم گفتم اینکه خیلی دوسش دارم ازش جدا نمی شم یکم از داداشم پرسید گفتم احتمال اینکه منم بچه دار بشم بچم سندرم داون باشه هست بیشتر از بقیه چون تو فامیلمون بازم بچه های داون هست گفت خوب برو ازمایش ژنتیک. با وجود اینکه وضعیت مالی خیلی خیلی خوبی داشتند هم خودش و هم پدرش اما مدام تو حرفاش چیزای می گفت که انگار چیزی ندارن. خیلی لهجه داشت گفت من ایجوری حرف می زنم گفتم نوع لهجه کاری به خوبی و بدی نداره هر کسی ویژگی داره منم پدرم ترک ه خودم ترکم .ترک و لر فرقی نداره خوبی به این چیزا نیست فورا بهش برخورد و گفت نه تو ترک نیستی مامانت فارسه مامان باباتم فارس بوده پس نگو ترکی خیلی بدش میومد که بگه مثلا زنش ترک باشه یا اینکه اومده خواستگاری یه ترک خانواده ایشون یکم با هامون فامیله از طرف مادری و نوه عموم عروسشون.پسره ۳۴ سالش بود و ۴یا ۵ سال پیش با دختر عمه ش عقد کرد و سر مهریه همسر سابقش و اینکه ایشون کار می کرده طلاقش داده و مهریه ایشونرا هم بهش ندادن البته اینا را بعد از اینکه خواستگاری اومد متوجه شدم و اینکه خانواده همسر سابقش چند بار اومدن و گفتند دوباره با هم ازدواج کنن شاید این به خاطر طرز فرهنگ خانواده هامون باشه که دیگه خواستگاری یه دختر مطلقه با زور می رن و خیلی پسر دوست هستند نمی زارن پسراشون تو خونه کاری بکنن در جواب به ایشون گفتم باشه یکم فکر کنم اگه همون لحظه می گفتم نه یکم برام مشکل پیش میومد به خاطر طرز فکر خانوادهامون‌.دو روز بعداز خواستگاری زنگ زدم و به مادرش گفتم که مخالف هستم و با خیلی مسائل که گفتند کنار نمیام پسره خیلی تا حالا خواستگاری رفته مامانش خیلی باهام بد حرف زد ولی دوباره بعداز چند روز یکی از فامیل های مشترکمون زنگ زد و خواستگاری را مطرح کرد من دوباره جواب نه دادم خیلی خیلی از طرف خانواده مادری اذیتم می کنن مادر بزرگم خیلی باهام بد شده چون خیلی دوست داشت که من با اون اقا ازدواج کنم خانوادشون خیلی پولدار بودن ولی به نظرم اصلا طرز فکر مناسبی نداشت انگار می خواست یه برده بگیره که همش گوش به فرمان باشه مذهبی بودن و خدا را قبول داشتنشم فقط با نماز و روزه می دانست.الان ۳ ماه از اون خواستگاری افتضاح می گذره ولی من هنوز استرس دارم همش یاد اون شب میوفتم که چطور اجازه دادم به شخصی این طوری باهام صحبت کنه همش تپش قلب می گیرم شبا با کابوس اون شب از خواب می پرم و گاهی بعدش گریه می کنم از کل اون خانواده اون پسر و خانواده مادیم بدم میاد وقتی می بینمشون حالم خیلی بد می شه استرس می گیرم عرق سرد می کنم حس بیهوش شدن بهم می ده لطفا بگید چطور می تونم با این مسئله کنار بیام ممنون از وقتی که برامو می گزارید
باسلام.به پزشکان ومتخصصان محترم .پسرمن سه سال ونیمشه.گه گاهی روی پنجه پاراه میره ولی قبلا بیشتر روی پنجه راه میرفت.درضمن دستشویی هم بزور میبریمش یعنی خودشو نگه میداره وباید ببخشید مدفوعش روهم سرپا دردستشویی انجام میده درضمن ازبچگی نفخ داشت و دیرزبان بازکرد الان هم جمله سازیش مشکل داره .همدان پیش فوق تخصص مغز واعصاب کودکان بردیم .درسن حدود دونیم سالگی گفتند که مشکوک به اوتیسمه ولی برای اطمینان درسه سالگی دردونوبت پیش دکتر فوق تخصص مغز واعصاب کودکان درمرکزدرمانی کودکان پگاه بردیم حتی نوارمغزی هم گرفتند گفتند اوتیسم نیست.ممنون میشم که من رو راهنمایی کنید که آیا پسرم مشکلی داره یا طبیعی درضمن برای دستشوییش وطریقه راه رفتنش چیکار کنم.درضمن پسرم کمی خجالتیه چون ارثیه وارتباطش بابچه ها بدنیست.باتشکرازشما
سلام من یک دختر ۱۶ ساله دارم اکثرآ از سر درد شکایت میکند عینک میزند جدیدآ پیش چشم پزشک هم بردمش کم شماره چشمش عوض شده عینک رو عوض کردم سر دردش بیشتر درناحیه پیشانی که دردش به صورت کمربندی به دور سرش میزنه البته خودم فکر میکنم سر دردش بیشتر تنشی باشه توی این سن ممنون میشم راهنمایی کنید
با عرض سلام و تشكر بابت وقتي كه ميگزاريد?????? پسر٢١ماهه من تو يك ماهگي جراحي قلب شده و يك ماه تو بيمارستان بستري بود خوشبختانه من جز ٤ روز كه از نظر پزشكي بعد از جراحي اجازه نداشتم پيشش باشم، بقيه اوقات كنارش بودم و پدرش هم آخر هفته ها ميومد و نيم ساعت الي چهل و پنج دقيقه اجازه داشت كنارش باشه عمل جراحي درسته تو بيهوشي انجام شد اما خيلي از اتفاقات دردناك مثل بستن قفسه سينه دو روز بعد از جراحي يا در آوردن و فرو كردن درن داخل شكم و قفسه سينش تو هوشياري روش انجام ميگرفت?? سوال من در مورد اينه كه آيا شرايط پر تنش و دردناك اون زمان جايي در مغز و روان اين بچه ثبت ميشه يا نه و آسيب رواني در آن زمان روي فرزندم رخ داده و اگر بله، براي كاهش اثراتش چه بايد كرد؟ و هم در مورد چگونگي توضيح و بيان اين موضوع با پسرم در آينده نزديك ميخواستم اطلاعاتي داشته باشم. يا واكنشي كه اطرافيان آگاهانه يا ناآگاهانه با پسرم نسبت به اين موضوع خواهند داشت، همه ذهن منو درگير ميكنه! ميخوام طوري از همون ابتدا باهاش برخورد كنيم كه اين موضوع رو نقطه ضعف و آسيبي در خودش نبينه، حتي با وجود حرفهاي ترحم آميز اطرافيان!! البته اين رو هم بگم شكر خدا الان كه ٢١ ماهشه جز يه مشكل كوچيك كه باعث ميشه روزانه يه دارو بخوره مشكلي نداره و خيلي سالم و باهوش هست ولي علم پزشكي تجربه اي از آينده اين جراحي نداره كه بخواد آينده رو واسمون تضمين كنه چون فقط ٦ ساله اين جراحي تو دنيا انجام ميگيره. سپاس??????
باسلام.پسری دارم که فروردین سه ساله کامل میشه.یک سال و نیم که بود از شیر گرفتمش بخاطر همین پوشک گرفتنش رو از دو سالگی شروع کردم اول اینکه تو خونه پوشکش نمیکردم ولی بیرون بود کم کم بیرون هم پوشکش نکردم هر نیم ساعت یه بار میبردمش دستشویی الان که به این سن رسیده بیشتر اوقات خودشو نجس میکنه و میره شلوارشو عوض میکنه هرچی یا بیخیالش شدم یا دعواش کردم یا... بازهم بیشتر من باید یاداوریش کنم که بره دستشویی از نظر دفع مدفوعش هم عادت کرده میره گوشه ای ازخونه کارشو میکنه بعدببرمش دستشویی بشورمش. دیگه نمیدونم چجور باهاش رفتار کنم تا درست دستشویی رفتن رو یاد بگیره و دیگه خودشو نجس نکنه راهنماییم کنین
باسلام.پسری دارم که فروردین سه ساله کامل میشه.یک سال و نیم که بود از شیر گرفتمش بخاطر همین پوشک گرفتنش رو از دو سالگی شروع کردم اول اینکه تو خونه پوشکش نمیکردم ولی بیرون بود کم کم بیرون هم پوشکش نکردم هر نیم ساعت یه بار میبردمش دستشویی الان که به این سن رسیده بیشتر اوقات خودشو نجس میکنه و میره شلوارشو عوض میکنه هرچی یا بیخیالش شدم یا دعواش کردم یا... بازهم بیشتر من باید یاداوریش کنم که بره دستشویی از نظر دفع مدفوعش هم عادت کرده میره گوشه ای ازخونه کارشو میکنه بعدببرمش دستشویی بشورمش. دیگه نمیدونم چجور باهاش رفتار کنم تا درست دستشویی رفتن رو یاد بگیره و دیگه خودشو نجس نکنه.میشه کمکم کنین؟
سلام، من خواهرزاده‌ایی دارم ۳ سال و یک ماهه، تازه ۲-۳ ماهه که به حرف افتاده ولی بازم خیلی خوب حرف نمیزنه،توی جمله بندیش خیلی مشکل داره مثلا میخواد بگه آب میخوام به مامانش میگه آب میخوری بعضی فعلا و جمله‌ها رو هم درست میگه، تمام رنگها رو بلده، بیشتر اشیا دور و اطرافش رو میشناسه ینی ازش بپرسیم این چیه میگه البته اگه اسم اون شی رو بلد باشه، به اشاره دست توجه میکنه و با اشاره افرادی رو که میشناسه ازش میپرسیم میگه مثلا میگیم بابا کو برمیگرده سمت باباش و با دستش نشون میده، هر آهنگی رو چندبار گوش میکنه و خیلی زود حفظ میشه و میخونه ولی خیلی واضح نمیخونه بعضی کلماتش رو متوجه میشیم بعضیاشو متوجه نمیشیم، اسم خودش رو میشناسه وبا صدا زدن اسمش برمیگرده ارتباط چشمی داره بغل اونایی که میشناسه میره و ازش سوال کنیم جواب میده اسمشو فامیلشو سنشو اسم پدر و مادرشو جواب میده. با اسباب بازیاش بازی میکنه لگوهاشو رو هم میچینه، پازلاشو درست سرجاشون میذاره، آهنگ میذاریم بلند میشه وایمیسته خودشو تکون میده حالت رقص، با بچه‌های هم سن خودش اگه یه نفر باشه بازی میکنه اگه بشن دونفر باهاشون خیلی بازی نمیکنه و توی پارک میره پیش بچه‌های بزرگتر از خودش چیزی که برا من سواله اینه که خیلی واضح حرف نمیزنه و بیشتر کلماتی که میگه دندوناشو رو هم میذاره و حرف میزنه، احساس میکنم یکم سربه‌هواس از لحاظ درک، ولی خیلی مراقب خودشه و محتاط، هنوز از پوشک نگرفتنش و وقتایی که میخوان عوضش کنن خیلی داد میزنه و مقاومت میکنه و مامانشو میزنه، با تغییرات مقابله میکنه و داد میزنه مثلا اگه نیم ساعت موبایل دستش باشه بخوای ازش بگیری کلی داد میزنه و بعد گریه میکنه یا اگه ببرنش بیرون ۳ ساعت بیرون باشه بخوان بیارنش تو خونه داد و بیداد میکنه ولی در کل آروم هست، البته میگم تازه به حرف زدن افتاده ولی همه چیو متوجه میشه. میخواستم بدونم علاٸمی از اتیسم یا آسپرگر در اون دیده میشه؟ چون نمیخوام قبلاز مطمٸن شدن به خواهرم چیزی بگم، لطفا کمکم کنید
با سلام . پسرم ۱۲ ساله است و از دست زدن به اجسام بدش میاد و میگه دلم ریش ریش میشه مثل کتاب و لباس تنش و چیزهای دیگه مشکل چیه متشکرم
علت سردردهاي تنشي و درمان آن چيست ؟
درمان سردرد هاي تنشي چيست ؟
علت سردردهاي مزمن و تنشي چيست ؟
سلام من به تشخیص پزشکان بیماری تنشن یعنی استرس دارم یک هفته هم در بیمارستان بستری شدم توصیه شما برای درمان قطعی چیست. ضمنا مدت سه سال است از داروهای ضد استرس استفاده میکنم که عوارض جانبی انرا به وضوح بر روری جسمم دیده ام
سلام منظور از روش تنش کاربردی در مقابل فوبی خون چیه . اگه تمام بدن سفت کنیم دیگه غش نمیکنیم ؟
سلام.وقت بخیر. همسرم خیلی رفتاربچه گانه داره.برنامه هامون رابه مادرش یادرجمع خونواده خودش میگه.کم کم رفتارهای مثل خبرچینی ودخالت محسوس مادروپدرش که خصلتشون هست را آشکارادیدم.باهمسرسابقش مقایسه کرد وبعدقهر یابحثمون کمش میکرد لجبازی میکرد.قهرمیکرد.حرف زشت وطرفداری ازمادرش وخواهرش وقتی میگفتم دخالت میکنن.کارم ازسکوت وگریه وقهر رسید به جایی که جواب فحشش رادادم.وخیلی عصبی میشدم ودادمیزدم بخاطر دروغ گفتنش وحاشا کردن چیزی که میگفت ومیزد زیرش.الان8 ماهه عقدیم.بیشترتوخونه همسرم بودم تا پدرم.کم براش نگذاشتم توکار خونه وکارخودش کمکش کردم.توقعی نداشتم ازش واینو قدرمیدونست اما وقتی دیدم سواستفاده گر وپرروشد به زبان آوردم که انگارکلفتت هستم.سه بارجلوی مردم باصدای بلند به من توهین کرد چون ناراحت بودم ازشون وحرف نمیزدم.حتی باخودش تصادف کردم یبارهم جدیدا ازبس حرص دادمن هم حرف زشتهای قبلش رابه خودش زدم وازماشین پیاده شدم که رفت وتاخونه ساعت2 نیمه شب پیاده رفتم وخیلی وحشتناک بود.الان هم چندروزه تا چیزی میگه من ساکت میشم وبعد عصبی میشم وچون یبار زد تودهانم هنوز داغ به دلمه وتا حرف زور ودروغ میگه وکوتاه نمیادمنم میزنمش.خیلس حالم بده.همیشه عذرمیخواست ومیبخشیدم.اما جدیدا حتی معذرت خواهی نمیکنه ومیگه تومقصری.خیلی دروغ وحاشامیکنه. من هم ازدواج دومم هست شرایط بد همسرم راکه هنوز بخاطر کارهای دادگاه باهمسرسابق وخانواده اون صحبت داره رانپذیرفتم.وچون غرورم شکسته شده بود شروع کردم به تذکر واینکه کارش درست نیست اما گاهی مخفی یا علنی صحبت داشت با انها واز سکوت وببخششم سو استفاده کرد وابلن کارمون به دعواکشیده سررفتارهای زشت ونامناسبش.دیگه پاقعا راهی نمونده انجام نداده باشم غیر سکوت دربرابرکارهاورفتارش که نمیتونم. درخواست راهنمایی دارم. سپاسگذرام
? دليل بی خوابی افسردگی، اضطراب، هجوم افکار (وسواس فکری)، استرس کار، تنش كاري شبها تا صبح بيدارم
آیاازدستگاه نوروفیدبک میتوان درخانه استفاده کرد؟قیمت دستگاه نوروفیدبک خانگی چنداست؟برای افردای که اعتیاددارندچه دستگاه نوروفیدبکی پیشنهادمی کنید؟برای کسانی که افسردگی،تیک عصبی،تنش،وسایرعوارض ناشی ازمصرف موادمخدردارند چه دستگاهه نوروفیدبکی پیشنهادمی کنید؟
س من سایتهای وسواس فکری وجبری که برام ارسال کردید زیاد شنیدم خواهشا خودتون پیام بدید سختی زندگی وتنش در وسواس مذهبی نقش داره؟
س آیا سختی های زندگی وتنش ها در ایجاد وسواس فکری نقش دارد ؟ من دوساله که اهانت دارم حتی درنماز حتی موقع غسل بیشتر اوقات اونم عمدا بیماریه
با سلام من هشت سال است ازدواج کردم دو دختر هشت، پنج ساله دارم همسرم نسبت فامیلی داریم همسرم در کودکی در خانواده پر تنش کودکیش را گذرانده، در زمان نامزدی هم خیلی بی تفاوت و عصبی رفتار میکرد حتی بعد ازدواج هم کاملا به تمام مسائل بی‌تفاوت و بی انگیزهم بود حتی مسائل زناشوئی و در مورد بچه ها، من هر چه بیشتر تلاش میکردم کمتر نتیجه میگرفتم تا این که به روانپزشک مراجعه کردیم ایشان خیلی راحل گفت و زمان داد ولی باز هم بی تفاوت بود زمانی هم که با خودش حرف میزدی علت را جویا میشدی میگفت زندگی برآیم اهمیت ندارد تو هیچ کاری ذهنم را نمیتونم متمرکز کنم تا این که دکتر گفت هم بیش فعالی است و هم دچار بیماری اسپرگر است که درمان ندارد حالا من موندم که چه کار باید بکنم؟
حتی احتمال مشکلات غده تییروید دارم ولی با آزمایش مشخص شد که طبیعی هست.علایمم شاملعدم تمرکز شدید حین مصالعه،اضطراب شدید در موقعیت های تنش زا مثل جلسه امتحان در حدی که تپش قلبم تمام بدنم رو به لرزش میندازه، گم کردن ادرس محل ها(اگر کمی عجله داشته باشم با این که ادرس رو میدونم ولی اشتباه از یه جای دیگه میرم)،رانندگی بی نظم،بی حالی مداوم در حدی که حوصله ندارم هیچ کاری کنم،اخلاق هیجانی که الکی خوشحال میشم و بعد سریع دپرس، و خیلی مشکلات دیگه که حس میکنم بعضیاش ارثی باشه که اینجا مجال نیست بگم. به نظر خودم علایم بیش فعالی در بزرگسالان(adhd)مشکل اصلیمه و خیلی چیزای دیگه ناگفته نماند که تا حالا به متخصص اعصاب و روان مراجعه نکردم.با این که میدونم اولین تشخیص مراجعه به پزشکه ولی چون زمان امتحان هاست خواستم بپرسم اگه دارویی برای بهتر شدن تمرکزم که بتون تو امتحانات کمک حالم باشه معرفی کنید لطفا
سلام من دوسال ونیم که ازدواج کردم و ی پسر یک ساله دارم شوهرم خیلی بددهن وشکاک و همش سرم دادمیزنه هر روز وهرشب باهم دعوا میکنیم سرکارنمیره ومواد مصرف میکنه وفقط موادمیفروشه به فکرزندگیمون نیست حتی من کرایه خونمونم ازخانوادم قرض کردم دادم حتی چندبارم خواستم خودم بکشم الانم فقط بخاطر بچم دارم زتدگی میکنم همسرمم راضی نمیشه بریم پیش مشاور تاصبح موادمیکشه تاعصرم خوابه عصری میره دنبال موادفروختنش توروخدا کمکم کنین دیگه خسته شدم ازاین زندگی حتی ی ذره هم دوسش ندارم
سلام ببخشید من یک مدتی بی حوصله بودم واحساس خواب الودگی می کردم باعث شدنسبت به خودم حساس بشم وبرخی تنش مثل گرمای شدید بکنمونسبت به این تنش ها(گرمای شدید) نگران می شم وهر روز تی ذهنم هست اخیرا نسبت به افکار منفی خیلی حساس شدم با یک فکر منفی به سرعت نگران می شم وفکر می کنم همین الان اتفاق می افته بعد بعضی مواقع این افکار تکرار میشه من به هم می ریزم نمی دونم برای چه به زندگی قبلی شادم نمی تونم برگدم وبی خود نگران چیزهای الکی می شم وبدتر ازهمه احساس گرما وداغی(تنش) درمن هست وباعث میشه بیشترناراحت بشم از چیزی دیگه علاقه ام رو به همه چیز ازدست دادم لطفا راهنمایی کنید
1- بجز مواقعی که ورزش می کنم در مواقع عادی هم من گاهی احساس تنش در پاهایم دارم 1- بله 2- خیر
دخترم ٥سالشه اززمانى كه يه كودك ديگه بازى با عروسك رو ياد ميگيره دختر من با عروسكهايى كه لباس تنشون هست يه رفتار متفاوتى رو انجام ميداد اونا رو در ميورد و به بازيش ادامه ميداد اصلا جنبه جنسيش براش مهم نبود ولى هميشه اين رفتار و با عروسكهايى كه لباس تنشون هست مى ديدم تا الان كه هنوز ميبينم ميشه بگين لطفا علتش چى هستش؟
سلام خسته نباشید پسرم ۶ ساله هست ..چن ماهه بود ختنش کردم ...ولی الان آلتش خیلی کوچیک هست نگرانش هستیم باید چه دکتری ببرم تشخیص بده دکتر عمومی متوحه میشه اگه مشکلی باشه
سلام شوهر من از تیر تا مهر ماه گل مصرف میکرد ترک کرد الان مجدد شروع کرده اما فکر کنم شیشه خودم رفتم مشاور گفت باید بیاد اما هرکار میکنم نمیره باهمه خوب جز با من اما خیلی چرت و پرت میگه میخنده سرکار نمیره به محض کشیدن چرت و پرت گفتنش شروع میشه اما ترک کرده بود بازم حال روحیش خوب نبود نمیشه دارو براش تجویز کرد
باسلام ببخشید من یه دانش آموزم مشکلم اینه که خیلی فراموشی بالا دارم مثلا یه درسی یا یه نکنه ای رو الان ده بار از روش میخونمو مینویسم یه ساعت دیگش هیچی بلد نیستم ویادم نمیاد چجوری بود نوشتنش ودرحالی که میخونمو مینویسم هیچ سروصدایی ام نیس که هواسم پرت بشه به نظر شما چه غذایی بخورم یا چه روشی پیشنهاد میکنید انجام بدم ؟؟
سلام وقتتون بخیر پسرم ۱۱ سالشه وبیش فعالی داره دارو ریسپریدون نصف قرص صبح ها وکلومیپرامین نصف قرص شبها استفاده میکنه ولی هنوز کمی پرخاشگر است .درس اصلا نمیخونه کلا باید تو درسها کمکش کنم تا بنویسه وبخونه . تو رفتارشتنش خیلی زیاد ولجبازی میکنه لطفا راهنمایی کنید سپاسگزارم
لطفا در مورد سردردهای تنشی برایم توضیح دهید،چون هر روز از ناحیه پس سر دچار سردرد میشوم ،ممنون
با سلام برای پسر سه ساله روزی یک قرص ریتالین توسط روانپزشک تجویز شده جهت بیش فعالی . لطفا بفرمایید ریتالین برای این سن مشکلی نداره . و عوارض این قرص را بفرمایید. ضمن اینکه محلول ال کارنیت هم تجویز شده که هر محلول رو دوقسمت میکنم و صبح و شب بعد از غذا به بچه سه ساله ام میدهم ولی عوارض تب شدید ایجاده کرده میترسم تنشج کنه . آیا دادن این مخلول رو ادامه بدهم . از عوارضش که تشنج است شدیدا میترسم . چون یکبار اگر تبشو سریع پایین نمی اوردم تنشج میکرد.

آخرین تست های سلامتی

درمان بی خوابی بدون دارو (کلیک کنید)
اینجا باهوش تر میشوید!
عضویت در خبرنامه ثبت نام
ثبت نام شما با موفقیت انجام شد
در خبرنامه ما عضو بشید و دسترسی خودتون به اطلاعات جالب و جذاب رو راحت کنید. باقی کارها رو ما برای شما انجام میدیم. تنظیم خبرنامه خبرنامه سلامت خبرنامه مغز و اعصاب و روان خبرنامه زیبایی و تغذیه