منوی اصلی
نتیجه جستجوی مقالات "سخت"
مشاهده مقالات بیشتر

پرسش‌وپاسخ

Question/Answer

سوالات خود پیرامون مسايل پزشکی را از سبزوسالم بپرسید. توضیحات بیشتر

جستجو در سوالات پزشکی و سلامت

سلام وسواس فکری میتونه به خاطر سختی های زندگی مثل ازدواج اجباری ودوری از خانواده درشهر غریب وتنهایی کشیدن ایجاد شده باشه ؟آخه روانپزشکم میگه به خاطر سختی های زندگی اینجوری شدم ؟
سلام مادرم حدود دو سال است که آلزایمر دارد و ده ماه است که لرزش دست نیز پیدا کرده ایشان تحت نظر یکی از دکتران بیمارستان روزبه میباشد ،پانزده روزه ایشان مشکل بلع پیدا کردن دکتر مادوپار رو تجویز کرده اما زیاد تاثیری نداشته و فک ایشان به سختی باز میشود و کم اشتها ست و مشکل دیر ادرار و مدفوع را نیز جدیدا پیدا کرده لطفا راهنمایی کنید
سلام دختری هستم۱۷ساله بابیماری سایکوس(پرش افکار)مدت هاست که ضعف بدنی شدید دارم طوری که ازدرس خوندن هم زودخسته میشم بااینکه خیلی پرتلاشم وسخت کوش ازامپول های تقویتی مثل نوروبین وویتامینEاستفاده می کنم خیلی هم میخوام بدن دردهم دارم ایامیتونه نشانه ی کم خونی شدید باشه؟؟؟
سلام...دختری هستم 24ساله که بعد یک اتفاق ناخوشایند استرس بهم وارد شد...ازون مرحله بعد همش استرس دارم..جوری که واقعا برام عذاب آور شده...کف دست و پام همش عرق میکنه..همش به چیزای بد فکز میکنم تا حدی که ضربان قلبمو حس میکنم و حالت تهوع میگیرم.شبا بیشتر اینطوری میشم.خیلی شرایط برام سخت شده.دلم میخاد یه گوشه بشینم گریه کنم
تولدم نزديكه و من دوست ندارم همسرم مهمون دعوت كنه و برام تولد بگيره و از الان اضطراب دارم وبهش كه فك ميكنم ماهيچه هام منقبض ميشه و حالت تهوع ميگيرم اينو ميدونم كه تولد گرفتن چيز خاصي نيس ولي نميتونم جلوي ترسمو بگيرم با آدمهاي جديد هم به سختي روبرو ميشم يعني قبلش به مرز سكته ميرسم بعد كه باهاشون آشنا ميشم شدت اضطرابم كمتر ميشه ميدونم مشكلم براي ديگران خنده داره ولي خودم خيلي عذاب ميكشم?
سلام.من بیماری پانیک دارم نسبت به اضطراب واکنش نشون میدم و فوبیای فشار دارم به طوری که با کوچکترین دردی دچار افزایش فشار میشوم.باید چه کار کنم شرایط زندگیم خیلی سخت شده
سلام وسواس فکری مذهبی به چه دلیل ایجاد میشه ؟آیا سختی کشیدن در زندگی باعث ایجاد وسواس میشه؟من علایم بدی دارم اهانت در من عجین شده وعمدا اهانت دارم واصلن علاقه به دین رو ازدست دادم از دین زده شدم در نماز هام از اول نماز تا آخر نماز اهانت دارم اونم عمدا سرنماز میگم افکار منفی هم دارم آیا وسواس فکری ست
سلام من یک دختر19 ساله هستم.از بچگی سختی های زیادی کشیدم و درواقع میتونم بگم بااین سنم اندازه یه دختر 30 مشکلات تحمل کردم.شرایط زندگیم باعث شده که من هیچ اعتماد به نفسی نداشته باشم به خودم و تواناییام هیچ اعتمادی ندارم...به شدت خودمو کوچک و بی ارزش میبینم..مدتی هست که لاغر بودنم به شدت عذابم میده کافیه یک نفر بهم بگه چقدر لاغری دنیا رو سرم خراب میشه و تمام روحیمو ازدست میدم ناگفته نمونه قدم 170و وزنم50 هست.همیشه فکرمیکنم هیچ پسری منو نمیخواد و چون لاغرم کسی دوس نداره حس میکنم هیچ جذابیتی برای جنس مخالف ندارم و همیشه تنهام و ازهمه فرار میکنم‌ اصلا خوش نیستم همیشه خودمو مقایسه میکنم و حسرت میخورم که چرا من لاغرم‌به حدی خسته شدم دست از اهداف و آیندم کشیدم و انگیزمو ازدست دادم...لطفا راهنماییم کنید
سلام من مدت هاست که به دنبال استعداد ذاتی خود میگردم اما پیدا نمیکنم من ۲۲ سال دارم و از زمانی که به دانشگاه رفته ام یک سری خصوصیات دیگری را در خود حس میکنم که قبلا نبود یا من متوجه آن نبوده ام قبل از دانشگاه فکر میکردم من نیم کره سمت چپم بیشتر فعال هست ولی بعد از گذراندن رشته معماری روحیات هنری پیدا کرده ام و این باعث شده که در پیدا کردن استعدادم دچار مشکل بشوم .یکی از روحیات من این است که اگر کاری را بخواهم انجام دهم حتی اگر سخت باشد ولی به خود میگویم باید انجام بدهم و انجام هم میدهم و این باعث شده که فکر کنم من از پس خیلی از شغل ها بر می آیم . وقتی مستندی از یک شغل یا رشته ای ببینم از آن شغل خوشم می آید و این برای شغل هایی مثل پزشکی و داروسازی و کامپیوتر یا ITو ... برایم اتفاق افتاده است.الان احساس سر درگمی دارم لطفا کمکم کنید
سلام، با مردی که بسیار سخت گیر وشخصیت وسواسی دارد، چطور باید برخورد کرد؟
شب راحت خواب ميرم ولى سه يا چهارساعت بعد بيدارميشم احساس كمبود خواب ندارم و دوباره سخت ودير مثلا يك يادوساعت بعد خوب ميرم اگر نصف الپرا زلام بخورم. ششهفت ساعت. ميخوابم اگر هميشه بخورم ضرر دارد؟ لطفا راهنميً كنيد. سنم ٦٨ سال وباز نشسته
درمان خلط گلو پشت حلق چیه؟ هر روز صبح که از خواب پا میشم دماغم گرفته و با سختی این خلط هارو از گلوم خارج میکنم خلط ها معمولا شیری رنگ هستن
سلام من 36سالمه واز بچگی وقتی که ناراحت ویا توفکر هستم یا به جایی خیره میشم چشمام فلش میزنه واجسام دورنزدیک میشن وسرم گیج میره تنفسم سخت میشه
سلام. امروز پیش متخصص روماتولوژی رفتم میگفت آرتریت استخوانی براثر پسوریازیس گرفتی فقط داروها ی مسکن تجویز کردم چکنم خیلی درد دارم وبه خاطر بیماری وبیکاری افسردگی شدید گرفتم وخونه نشین شدم دیگه زندگی برام سخته بازن ودوتابچه .مردن من به نفع همست خداجون کمکم کنید بادست خالی خدا کمک کنه خوب شم. . . . ؟
سلام دوانگشت پای من دیروز باشدت زیاد به گوشه تخت خورده وصدای بدی داد الان کبود شده و ورم داره راه رفتم سخت شده به نظر شما شکسته ؟
اگر ممکنه تو استان فارس یا یزد متخصص بسیار خوب معرفی کنید رفت وآند تهران سخته خیلی دوره
با سلام. احتراما" بنده پس ازمصرف ۱۰ ساله تریاک،ظرف ۶ سال با متادون درمان نمودم واخیرا" ۵ ماه است که موفق به ترک متادون نیز شده ام که متاسفانه پس از ترک سخت متادون بی قراری آزارنده ای،(حس بسیار بدی در ران پاها ایجاد میشود که آدم را ناگذیر مجاب می کند تحت هرشرایطی که هست بلند شود وراهپیمایی کند وتا ساکت شدن مقطعی(حدودا"بعداز ۶الی۷ ساعت یا بعضا"بیشتر)اجازه نشستن و خوابیدن رانمی دهد...باهمه این اوصاف به روانپزشک مراجعه، وایشان بیقراری را ناشی از ترک متادون تشخیص دادند ویه دوره یک تا دوسال برای بهبودی زمان باید سپری شود!!!وبرای درمان دو راه برایم پیشنهادکردن یا اینکه به کلینیک ترک اعتیادمراجعه ‌وبا دستورات آنها متادون را مجددشروع و مقطعی ترک نمایم،و یا اینکه مجددا" تریاک شروع وبا دوز بالا مصرف کنم تا دیگر بی قرار نشوم... خواهش من اینست که آیا اولا" بی قراری بنده ناشی از ترک متادون هست ؟و دوم اینکه پس از گذشت ۵ ماهه ترک متادون همچنان وجود دارد تا کی این وضعیت(بیقراری) ادامه دارد؟وسوم اینکه نظر شما در خصوص خلاص از این وضعیت آزارنده چه چیزی می باشد. تورو خدا خیلی رنج می کشم و مستحق کمک شما عزیزان واساتید عالیقدر می باشم.باتشکر
سلام.مادر من چند سال قبل به دلیل مشکل درد دست ها به دکتر مراجعه کرد ام آر آی انجام دادن گفتن تو گردنش تومور هست شیراز عملش کردن رگ پیوند زدن اما بعد از چند سال حافظش روزبه روز ضعیف تر میشه وتوانایی انجام کار براش سخته هر چیزی رو چندین بار باید بهش بگیم نمیشه تنهاش گذاشت نمازش رو هم نمی تونه درست بخونه گاهی اوقات میگه تو آینه کسی هست یا تو تلوزیون مرده نگاه می کنه زشته بردنش پیش دکتر خودش گفته رگ گردنش داره خشک میشه تا یکی دوسال دیگه عقلش رو کلا ازدست میده وجوابش کرده زندگیمون جهنم شده واقعا درمانی نداره؟باید چکار کنیم؟تو رو خدا کمک کنید.
خیلی منفی فک میکنم به رفتارای خانواده همسرم حساسم اونا هرکاری کنن غرشو به همسرم میزنم بحثمون میشه همسرم همه جوره تامین میکنه ولی باز بهش گیر میدم گوشیشو چک میکنم بدبین شدم بهش یه مدت رفتارام بعد دعوا درست میشه ولی بعد چند روز دوباره روز از نو روزی از نو موندم چیکار کنم همه این رفتارام درست شه همسرم میگه مهم اینه که من برات خوبم اونارو ول کن به تو احترام نذارن منم به اونا سخت میگیرم کمتر میریم خونشون
سلام برادری دارم 17 ساله درسن 4سالگی عمل بیضه انجام داده که بعد ازون بخاطر ترس زیاد دیابت نوع1گرفت وازاون موقع به بعد شبا خودش تنها میترسه بخوابه چون پرستارا به زور دودستشو گرفتن وبردنش اتاق عمل وهمیشه خاطرات بد گذشته یادشه از بچگی تاحالا هرکی هرچی بهش گفته یا اتفاقی افتاده همینجور تو ذهنشه ومثلا خاله وعمه و...اگه چیزی حتی دربچگی بهش گفتن ودعواش کردن یادشه وکینه دل گرفته وبا اونا مثلا خوب نیس نه میره خونشون نه میزاره اونا بیان بیماری وسواس فکری عملی شکاکی وبدبینی ایناهم داره وداروهای (آسنترا،بی پریدون ،ریسپریدون)هم مصرف ميكنه ایا میشه با هیپنوتیزم درمانی خاطرات بد گذشته رومحو یا کم رنگ کرد شنیدم شوک درمانی هم خاطرات بد گذشته رو محو میکنه ایا این روش خوبه وضرری نداره لطفا راهنمایی کنیدچه روشی خوب وتاثير گذاره واقعا ديگه خسته شدیم هم زندگی رو برا خودش هم خانواده م سخت گرده دکترهم اصلا نمیاد روانپزشک هم به زوربردیمش لطفا کمک کنین ویه راهی نشونمون بدین ممنونم
سلام برادری دارم 17 ساله درسن 4سالگی عمل بیضه انجام داده که بعد ازون بخاطر ترس زیاد دیابت نوع1گرفت وازاون موقع به بعد شبا خودش تنها میترسه بخوابه چون پرستارا به زور دودستشو گرفتن وبردنش اتاق عمل وهمیشه خاطرات بد گذشته یادشه از بچگی تاحالا هرکی هرچی بهش گفته یا اتفاقی افتاده همینجور تو ذهنشه ومثلا خاله وعمه و...اگه چیزی حتی دربچگی بهش گفتن ودعواش کردن یادشه وکینه دل گرفته وبا اونا مثلا خوب نیس نه میره خونشون نه میزاره اونا بیان بیماری وسواس فکری عملی شکاکی وبدبینی ایناهم داره وداروهای (آسنترا،بی پریدون ،ریسپریدون)هم مصرف ميكنه ایا میشه با هیپنوتیزم درمانی خاطرات بد گذشته رومحو یا کم رنگ کرد شنیدم شوک درمانی هم خاطرات بد گذشته رو محو میکنه ایا این روش خوبه وضرری نداره لطفا راهنمایی کنیدچه روشی خوب وتاثير گذاره واقعا ديگه خسته شدیم هم زندگی رو برا خودش هم خانواده م سخت گرده دکترهم اصلا نمیاد روانپزشک هم به زوربردیمش لطفا کمک کنین ویه راهی نشونمون بدین ممنونم
باسلام لطفا پزشک عمومی جواب من بدهندمن وقتی هیجانی میشم یک دو هفته الی 3هفته هست که بعد از سرما خوردگی شروع شد چه ناراحت می شوم و چه شاد می شوم احساس میکنم که نفس های عمیقی که می خواهم بکشم بعد از نفسهای نورمال کمی سخت می شود و بعد باید سعی کتم خمیازه بکشم تا نفسهام آروم بشود بعضی وقتها به بوی عطرها و مواد شوینده سینم می خاره ولی برای من عجیب است که وقتی سرگرم کار هستم این حالت نیستم و بعضی وقتها صبهای زود خیلی کم دشوره دارم هی از خواب بیدار می شوم این اتفاق بعد از سرما خوردگی پیش آمد و اینم بگم من خیلی ترسو هستم و از بیماری می ترسم و وسواس فکری دارم انقدر فکر میکنم که بعد خودم می ترسم تلقین زیاد دارم هر بیماری بزرگ میکنم و بهش شبانه روز فکر می‌کنم وخسته شدم
باسلام و خسته نباشی من حدود ده ماه هست که سینوزیت شدید دارم دائم پشت حلقم خلت ترشح میشه اما بوی بد نمیده ولی توی صورتم فشار وحشتناکی دارم. از درد روی گونهام به خودم میپیچم هرچی انتی بیوتیک مختلف خوردم تغیری نکردم خیلی چیزا امتحان کردم اما نشد از طرفی هم در این زمینه اطلاعی ندارم و هم اینکه مخارج اینکه همینجور برم دکتر ندارم.دیگه دارم از فشاری که به صورتم و روی جمجمم و گونهام حس میکنم از بین میرم. زندگیم مختل شده. حتی توانایی راه رفتم برام سخت شده. تمنا میکنم. خواهش میکنم. راهنماییم کنید بگید چی بگیرم استفاده کنم. تا خوب بشم. ازتون خواهش میکنم بگید چکار کنم چی استفاده کنم؟خیلی دارم درد میکشم????
باسلام من وقتی هیجانی میشم یک دو هفته الی 3هفته هست که بعد از سرما خوردگی شروع شد چه ناراحت می شوم و چه شاد می شوم احساس میکنم که نفس های عمیقی که می خواهم بکشم بعد از نفسهای نورمال کمی سخت می شود و بعد باید سعی کتم خمیازه بکشم تا نفسهام آروم بشود بعضی وقتها به بوی عطرها و مواد شوینده سینم می خاره ولی برای من عجیب است که وقتی سرگرم کار هستم این حالت نیستم و بعضی وقتها صبهای زود خیلی کم دشوره دارم هی از خواب بیدار می شوم این اتفاق بعد از سرما خوردگی پیش آمد و اینم بگم من خیلی ترسو هستم و از بیماری می ترسم و وسواس فکری دارم انقدر فکر میکنم که بعد خودم می ترسم تلقین زیاد دارم هر بیماری بزرگ میکنم و بهش شبانه روز فکر می‌کنم وخسته شدم
سلام من سینوزیت مزمن دارم خیلی حالم بده جوری که دیگه %۹۰ کارهای شخصیم برام به شدت سخت شده از طرفی هم پول ندارم که عمل کنم و به روش اندوسکوپیک سینوسامو تخلیه کنم? خواهش میکنم.تمنا میکنم? یه راهی بهم بگین تا بتونم. با اون روش کاری کنم تا عفونت های سینوسام بیاد بیرون. خیلی دارم زجر میکشم? ممنون از لطفتون??
سلام بنده ویس را کامل گوش کردم به اضافه اینکه هرشب سردرد دارم ودوران ابتدایی خودم رو شب خیس میکردم شب خیلی خیلی سخت خوابم میبره تقریبا نزدیک صبح خوابم میبره ...زود رنجم اضطراب ونگرانی و بیقراری دایم دارم ...بیش از حد کار میکنم...بیش از حد احساساتی هستم ....ترسو هستم ...ی کم بصورت غیر طبیعی .‌‌التماس میکنم اگه واقعا راه کاری وجود داره کمکم کنید ..‌تنهایی رو بیشتر دوس دارم تا اینکه کنار همسرم باشم ...خواهش میکنم عاجزانه کمکم کنید
باسلام من وقتی هیجانی میشم یک دو هفته الی 3هفته هست چه ناراحتی و چه شادی احساس میکنم که نفس های عمیقی که می خواهم بکشم بعد از نفسهای نورمال کمی سخت می شود و بعد باید سعی کتم خمیازه بکشم تا نفسهام آروم بشود بعضی وقتها به بوی عطرها و مواد شوینده سینم می خاره ولی برای من عجیب است که وقتی سرگرم کار هستم این حالت نیستم و بعضی وقتها صبهای زود خیلی کم دشوره دارم هی از خواب بیدار می شوم این اتفاق بعد از سرما خوردگی پیش آمد و اینم بگم من خیلی ترسو هستم و از بیماری می ترسم و وسواس فکری دارم انقدر فکر میکنم که بعد خودم می ترسم تلقین زیاد دارم هر بیماری بزرگ میکنم و بهش شبانه روز فکر می‌کنم وخسته شدم
سلام دختری 20 ساله هستم ونزدیک یکسالی میشه که دستهام مرتب میلرزند و وقتی ناراحت میشم انگار حرکت دستهام سخت میشن گاهی هم احساس درد را در استخوان های دستم و انگشتام احساس میکنم در ضمن عدم تمرکز،خستگی زودرس ،ریزش مو،خشکی پوست هم دارم به پزشک هم مراجعه کردم و بعد آزمایش خون گفتند که جواب آزمایشم نشون میده سالمم خییلی ممنونم از اینکه وقت گرانبها تون رو در اختیار ما قرار دادید
سلام خسته نباشیدمن دختری۱۶ساله هستم محصل رشته ی تجربی باهدف پزشکی دانشگاه تهران وفوق العاده پرتلاش وسخت کوش امامتاسفانه مدت هاست باافسردگی مزمن همراهم ودچارشدم به این بیماری وازهمه مهم تراینکه داروهایی مثل فلوکستین وهالوپریدول وکلردیازپوکسایدمصرف میکردم اماداروهاروقطع کردمداروهای گیاهی جایگزین کردم انزواطلبی شدید دارم وازبچگی اینطوربودم دلیلش رونمیدونم واحساس می کنم چیزی ازاول بچگیم بوده که داره اذیتم میکنه درضمن دوسال پیش به دبیرم که خانم بودوابسته شدم ومتاسفانه اتفاقات ناگواری برام افتادکه هرلحظش برام یه درده هرگز دراین رابطع دبیرم وکسانی راکه بهم بدی کردند نمیبخشم وعلاوه برعشق به هدفم برای انتقام هم شده میخوام پزشکی تهران قبول بشم وقدرتمندبشم تادیگران فکرنکنندمن ضعیف بودم خیلی ناراحتم بابت اتفاقاتی که افتاده نمیدونم یه چیزی دربچگسم هست که داره اذیتم میکنه استرس واضطراب شدید دارم وغیرفعالم وگاهی هم شبهامیترسم ازتاریکی لازمه من هیپنوتیزم بشم؟ایا خوب میشم هیپنوتیزم باعث میشه که اتفاقات بدگذشته ازکودکی تانوجوانی رافراموش کنم؟؟؟؟؟لطفاراهنماییم کنیدوبگیداگرافسردگی دارم ازچه نوعی است
سلام من دوساله پانیک دارم و داروهای زیادی استفاده کردم البته حملاتم کم یازیادمیشده الان حملات زیادی دارم ویک ونیم میلی آلپرازولام ویک ونیم قرص اس سیتولوپرام ده.. ودوعددقرص ایمی پرامین ده مصرف میکنم و همش خوابم وهروقت بیدارم دچار افسردگی و اینکه در دنیای دیگه ای هستم وسرگیجه زیادی دارم لطفاراهنمایی بفرمایید که زندگیم ازدستم داره می‌ره وبچه اول ابتدایی دارم خیلی سخته.البت ده ساله بیماری بهجت هم دارم که الان هم داروهای زیادی مصرف میکنم.
باسلام من دختری ١٩ساله هستم ویک خواهر ٨ساله دارم از نظر درسی وضعیت خوبی داشتم ودر دوران دبیرستان مدرسه نمونه بودم اما از بچگی مشکل داشتم خیلی خجالتی وساکت بودم وتوانایی بر قراری ارتباط را نداشتم وندارم وبسیار از این موضوع رنج میبرم در ضمن من در خانواده ای فقیر زندگی میکنم پدرم کارگر است وهمیشه پدر ومادرم با هم دعوا میکنند ومن اصلا در خانه آرامش ندارم از سن ١۵سالگی تمایل شدیدی به ازدواج پیدا کردم اما پدرومادرم بخاطردرسم مخالفت کردن تا ١٧سالگی که خواستگار برام اومد تقریبا باشرایط من جور بود اما در آخر بخاطر سختگیری پدرم بهم خورد ومن تا چند ماه حال خوشی نداشتم وهمش گریه میکردم کنکور دادم ولی بخاطر نظر مادرم دانشگاه نرفتم تایکسال بیشتربخونم ورشته بهتری قبول شوم اما خواستگارم دوباره اومد من که دوسال انتظار کشیدم فقط خواستم.ناز کنم و گفتم نه فکر نمیکردم دوباره ول کنه بره ولی الان خیلی پشیمونم وحالم خوب نیست از طرفی حوصله درس خوندنم دیگه ندارم لطفا راهنماییم کنید
سلام چند روز است احساس خواب آلودگی شدید دارم. وقتی از خواب بیدار میشوم به سختی میتوانم از جایم بلند شوم. وقتی مشغول مطالعه و کار با گوشی موبایل هستم حتی در حالت نشسته خوابم میبرد. هر زمان که چشمانم راببندم به زودی خوابم میبرد حتی اگر احساس خواب نداشته باشم. هیچ دارویی مصرف نمیکنم و ۴۸ ساله هستم. لطفا راهنمایی کنید. با تشکر
سلام بیماری داریم مبتلا به سراطان سارکوم بافت نرم که از بغل گوش ویک طرف صورت وداخل دهان رو مبتلا کرده یک بار عمل وپرتو درمانی وشیمی درمانی 5نوبت انجام گرفته ولی هیگونه نتیجه ایی نگرفتیم حالا تومور هر روز از روز دیگه پیشرفت میکنه حتی از داخل دهان که داره کم کم از دهان بیرون بزنه وموجب تنگی نفس وسختی خوردن غذا شده راهنمایی کنید بینیم باید چکار کرد که بتونیم بیماره رو از این مرحله اروم کرد ودر نهایت کلا جه راه کاری برای ادامه درمان بیمار دارید تشکر
من الان مدت دوهفته است که بلافاصله بعد از غذا خوردن معده درد شدید می گیرم البته در مواقع دیگرهم معده درد دارم در ضمن یبوست مزمنی که احساس دفع ندارم وبسیار سخت وکم تخلیه دارم واحساس پری در کانال مقعدی دارم وآب ومیوه به شکل پوره میخورم وتاثیری نداشته حتما"باید ملین استفاده کنم والان به مدت دوهفته برگ سنا میخورم خواستم راهنماییم کنید که چه دارویی استفاده کنم یاباید پیش دکتر بروم مدت چهار سال است یبوست مزمن دارم
سلام.من 20سال پیش کباب وتخمه هندوانه زیادخوردم وتبخال زدم ودر بوشهر خدمت سربازی بودم .همزمان شکست عشقی سختی خورده بودم.حالم ب شدت بدبود وپشت کلمم درد داشت رفتم زیر دوش آب سردوجلوی کولرگازی خابیدم.از همون زمان دیگه تمام رگهای بدنم ب شدت میگیره وعذابم میده .هزارتادکتر رفتمقرص اعصاب دادن ولی بی فایده بوده وخوب نشدم.چیکار کنم؟
سلام روزتون بخیر من پسر هستم 27 سالمه حدود 1 ماه هستش که من تنگی نفس دارم و خیلی اذیتم میکنه مخصوصا شبها موقع خواب تنگی نفس خیلی شدید میشه حدود 2 سال من سیگار میکشیدم اما الان 1 سال نیم هستش که ترک کردم سیگار رو و گذاشتم کنار تا به حال هم مشکل تنفسی قبل از این یک ماه نداشتم و مشکلی نبوده اما این یک ماه آخر خیلی خیلی سخت شده برام نفس کشیدن و خوابیدن همراه تنگی نفس هم خمیازه و سردرد و حالت تهوع دارم در بعضی مواقع تپش قلب هم بهش اضافه میشه اولین تنگی نفسم خیلی من رو ترسوند و به اورژانس اطلاع دادم و به بیمارستان رفتم نوار قلب هم گرفتن و گفتن چیزی نیست قلب مشکلی نداره و سالمه یه خورده مشکلات خانوادگی دارم و استرس هم بهش اضافه میشه بعضی مواقع ممنون میشم کمکم کنید که از این حالت در بیام اگر ممکن هستش دکتری برای قلب و عروق و روانشناس هم معرفی کنید.
سلام خسته نباشيد من يه دختر ١٩ ساله مجردم مشكلى كه دارم اينه كه ميل جنسيم خيلى زياده و مشاوره ى حضورى گرفتن از پزشك تو اين زمينه واسم سخته و خجالت ميكشم خوب از طرفى من آدم معتقدى هم هستم و نميخام بخاطر اين موضوع تن به كار نادرستى بدم! و اين مشكلم وقتى كه پيش دوست پسرم هسم خيلى اذيتم ميكنه و مدام فكرم به اين مشغوله كه نكنه به خاطر اين نياز تن به رابطه بدم… ممنون
چطور میشود اثر شربت کتوتیفن در نوزادان را از بین برد ،الان هنگام ادرار سوزش داره و بسختی ادرار میکنه
درود . پدربزرگم72سالشه که 5یا6ساله پاهاش ورم داره و چند سالی هست که لرزش دست و پا داره که مدتیه به سختب راه میره بعضی شبهام از خواب میپره و احساس خفگی میکنه.
سلام پسرم ۶ ساله است بالا رفتن از پله خیلی براش مشکل شده همچنین برخاستن از زمین هم بداش مشکل شده و روی پنجه راه میرود ناگفته نباشد بچه که بود تشنج خیلی بد وسختی کرد چه کار باید انجام دهم

آخرین تست های سلامتی

درمان بی خوابی بدون دارو (کلیک کنید)
اینجا باهوش تر میشوید!
عضویت در خبرنامه ثبت نام
ثبت نام شما با موفقیت انجام شد
در خبرنامه ما عضو بشید و دسترسی خودتون به اطلاعات جالب و جذاب رو راحت کنید. باقی کارها رو ما برای شما انجام میدیم. تنظیم خبرنامه خبرنامه سلامت خبرنامه مغز و اعصاب و روان خبرنامه زیبایی و تغذیه