بخش دوم
یک نظم دهنده ی خوب باشید.
1. روی قوانین منطقی تاکید کنید.
بر قوانینی که وضع کردید تا کودکتان به سمت ساخت یک زندگی شاد و پربار هدایت شود تاکید کنید_ نه قوانینی که طبق مدل شخصی ایده آل شما هستند. وضع قوانین و راهبردهایی که به رشد و پیشرفت کودک شما کمک می کند اهمیت دارد اما نباید در اجرای قوانین به حدی سخت گیری وجود داشته باشد که کودک احساس کند حتی یک قدم اشتباه نیز نباید بردارد. در واقع در حالت ایده آل، کودک باید بیش از اینکه از قوانین شما بترسد شما را دوست داشته باشد.
• قوانین خود را به روشنی بیان کنید. کودکان باید به وضوح با عواقب اعمال خود آشنا باشند. اگر آن ها را تنبیه کردید، مطمئن شوید که متوجه دلیل تنبیه شما و خطایی که انجام دادند شده اند؛ در صورتی که نتوانید دلیل تنبیه خود را به روشنی بیان کنید، تنبیه شما اثراتی که انتظار دارید را نخواهد داشت.
• مطمئن شوید که نه تنها قوانین منطقی وضع می کنید، بلکه آن ها را به طور منطقی نیز اجرا می کنید. از اشکال بسیار شدید تنبیه و تنبیه های سخت گیرانه برای تخلفات جزئی، یا هر تنبیهی که شامل صدمه ی فیزیکی به کودک می شود اجتناب کنید.
2. خشم خود را تا جایی که می توانید کنترل کنید.
سعی کنید هنگام توضیح دادن قوانین یا اجرای آن ها خونسرد و منطقی باشید. شما می خواهید خود را به عنوان یک فرد جدی به فرزندتان معرفی کنید، و قصد ندارید که از شما بترسد یا تصور کند یک فرد بی ثبات هستید. بدیهی است که، این کار می تواند کاملا یک چالش باشد، خصوصا وقتی فرزندتان کارهایی انجام می دهد که به شدت باعث عصبانیت شما می شود، اما در صورتی که احساس کردید آماده اید تا صدای خود را بالا ببرید، استراحت کنید، یا اجازه دهید فرزندانتان متوجه شوند که از رفتار آن ها ناراحت هستید.
• همه ی ما گاهی اوقات خشمگین می شویم و کنترل خود را از دست می دهیم. اگر این اتفاق افتاد و کارهایی انجام دادید یا چیزهایی گفتید که پشیمان شدید، باید از فرزندان خود عذرخواهی کنید، اجازه دهید آن ها متوجه شوند که اشتباه کرده اید. در صورتی که شما رفتار طبیعی انجام دهید، آن ها نیز تلاش خواهند کرد تا از رفتارتان تقلید کنند.
3. استوار باشید.
این نکته اهمیت دارد که قوانین را در همه ی زمان ها به طور یکسان اجرا کنید، و در مقابل تلاش های فرزندانتان برای اینکه استثنا قائل شوید مقاومت کنید. اگر اجازه دهید فرزندتان کارهایی که نباید انجام دهد را انجام دهد، این کار شما نشانه ی این است که قوانینتان شکستنی هستند. اگر به فرزندتان بگویید، "باشه، اما فقط همین یک بار..." نه بیشتر، این نشانه ی محکم نبودن قوانین شماست. بنابراین سعی کنید قوانین استوارتری برای فرزندانتان وضع کنید.
• اگر فرزندان شما احساس کنند که قوانینتان شکستنی هستند، هیچ انگیزه ای برای اجرای آن ها نخواهند داشت.
4. با همسرتان متحد و در یک جبهه باشید.
این نکته را در نظر داشته باشید که فرزند شما باید ببیند که شما و همسرتان در یک جبهه هستید، یعنی اگر یکی از شما با رفتاری موافق است دیگری هم باید موافق باشد و اگر یکی از شما با کاری مخالف است دیگری نیز باید مخالف باشد. اگر بچه های شما فکر کنند که مادرشان همیشه با آن ها موافق و پدرشان مخالف است، در این صورت این تصور در آن ها شکل می گیرد که یکی از والدین بهتر از دیگری است یا راحت تر از دیگری تحت تاثیر قرار می گیرد. آن ها باید ببینند که شما و همسرتان هم عقیده و متحد هستید.
• البته این نکته به این معنی نیست که شما و همسرتان در مورد هرچیزی که مربوط به بچه هاست باید توافق 100 درصدی داشته باشید. بلکه به این معنی است که برای حل مشکلات فرزندانتان باید باهم و در کنار هم باشید نه در مقابل یکدیگر.
• نباید در مقابل فرزندانتان با همسر خود بحث و مشاجره کنید. زمانی که آن ها خواب هستند می توانید بی سروصدا بحث کنید. در صورتی که کودکان شاهد مشاجره ی والدین خود باشند و یا سروصدایشان را بشنوند، یاد خواهند گرفت که با یکدیگر مشاجره و دعوا کنند. به فرزندانتان نشان دهید که وقتی افراد با هم مخالف هستند، اختلافات خود را مسالمت آمیز و بدون دعوا حل می کنند.
5. برای فرزندانتان نظم ایجاد کنید.
بچه های شما باید احساس کنند که در خانواده و در زندگی خانوادگی شان نظم و منطق وجود دارد. این می تواند به آن ها کمک کند تا برای شاد زیستن چه در داخل و چه در خارج از منزلشان احساس امنیت و آرامش کنند.
• محدودیت ها از قبیل زمان خواب و ساعات خاموشی را مشخص کنید، تا آن ها یاد بگیرند که محدودیت هایی دارند. با انجام این کار، آن ها در واقع حسی از دوست داشته شدن و مراقبت توسط والدینشان را می بینند. ممکن است آن ها نسبت به این مرزها و محدودیت ها سرکشی کنند، اما از درون از اینکه والدینشان آن ها را دوست دارند و راهنماییشان می کنند لذت می برند.
• با دادن وظایف یا "کارهای عادی و روزمره" به فرزندانتان مسئولیت پذیری را در آن ها تشویق کنید و به عنوان جایزه برای انجام وظایف و کارهای محول شده چیزهایی مثل پول، افزایش دادن ساعت خاموشی، افزایش زمان بازی و ... به آن ها بدهید. و به عنوان تنبیه برای انجام ندادن این کارها مجوزهای مربوطه را لغو کنید. حتی بچه های کوچکتر هم می توانند این مفهوم از پاداش یا پیامد را یاد بگیرند. وقتی فرزندانتان رشد کردند و بزرگتر شدند، مسئولیت های بیشتر و پاداش های بیشتر و بزرگتری برای تکمیل این مسئولیت ها و همین طور تنبیه های موثرتری برای انجام ندادن آن ها در نظر بگیرید. درست و غلط را به آن ها آموزش دهید. اگر مذهبی هستید، در صورتی که فرزندانتان علاقه مند هستند آن ها را به مراکز دینی ای که می روید ببرید. حتی اگر معتقد به دین خاصی نیستید، مسائل اخلاقی مهم را به آن ها آموزش دهید. در هر صورت، سعی نکنید نکاتی را به کودکان خود آموزش دهید که خودتان انجام نمی دهید و یا آن ها را از کارهای منع کنید که خودتان انجام می دهید. فراموش نکنید که کودکان از رفتارهای شما می آموزند نه از کلام شما.
6. از رفتار فرزندتان انتقاد کنید، نه از خود او.
این نکته بسیار مهم است که به جای خود فرزندتان، رفتار او را مورد انتقاد و نکوهش قرار دهید. شما قصد دارید کودکتان یاد بگیرد که می تواند هر چیزی که می خواهد را از طریق رفتارش انجام دهد، به جای اینکه تبدیل به فرد دیگری شود. اجازه دهید احساس کند مسئول است که رفتارش را بهبود دهد.
• وقتی کودکتان به شیوه ای مضر و آزاردهنده عمل می کند، به او بگیید که چنین رفتاری غیرقابل قبول است و جایگزین های آن رفتار را به او پیشنهاد دهید. از گفته هایی از قبیل: "تو بد هستی" بپرهیزید. به جای آن از جمله هایی مثل، "این رفتارت اشتباه بود" استفاده کنید. و دلیل اینکه چرا رفتارش بد و اشتباه بود را توضیح دهید.
• هنگامی که می خواهید به کار اشتباه آن ها اشاره کنید قاطع و در عین حال مهربان باشید.
• در تحقیر کردن کودک در مقابل سایرین خودداری کنید. اگر کودکانتان در مقابل دیگران کار اشتباهی انجام دادند، زمانی که تنها شدید و در خلوت با آن ها در مورد کار اشتباهشان صحبت کنید.
محقق و مترجم: ندا مهفر_ کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/ گروه درمانگر و درمانگرACT
جهت دریافت نوبت ویزیت برای خانم مهفر اینجا کلیک کنید و با نزدیک تریم مرکز به محل زندگی خود تماس بگیرید.