منوی اصلی
نتیجه جستجوی مقالات "دوران"
مشاهده مقالات بیشتر

پرسش‌وپاسخ

Question/Answer

سوالات خود پیرامون مسايل پزشکی را از سبزوسالم بپرسید. توضیحات بیشتر

جستجو در سوالات پزشکی و سلامت

سلام دختری22ساله ام 4ماه پیش پریود شدم ک فقط تمام 7روز لکه قهوه ای و ترشح بود و بعد 3ماه مریض شدم مدت عادتم10روز بیشترشده و درد شکمی دارم دکترم برام سنوگرافی پستان و رحم و تخمدان و ازمایش خون انجام داده؟ تو دوران پریودی میتونم انجام بدم یاخیر؟ علت طولانی شدن پریودم چی میتونه باشه؟
من خانمی 50ساله هستم در دوران پیشی یائسگی ،اخیرا کمی افسرده ، بی انرزی شدم 25روز یک عدد آسنترا 50 شروع کرده ام ، کمی خوب شد هام نه کامل آیا باید صبر کنم یا دوزش برام کمه؟
سلام! بنده یک سالی هست که ازدواج کردم والان در دوران عقد هستم! بنا به شرایطی که برام پیش آمده همسرم میگه لحظه ی سال تحویل و چهارشنبه سوری سال پیش با خانواده تو بودیم و امسال باید بیا با خانواده ی من! خوب منم یه دختر هستم و یکمی خانواده ام مخالفت میکنند با این قضیه واقعا نمیدونم چیکار کنم
با سلام خدمت بزر گواران عزیز پسر 17 ساله ای دارم که افسردگی شدید اضطراب اجتماعی واختلال انفجاری مشخص شده اولین بار 5سال پیش مشاور تغییرات دوران بلوغ گفتن هست حدود 6 ماه دارو میخوره 4ماهه سرترالین وروزی یه الانزاپین برای خواب میخوره ایا این داروها مناسب احوال ایشون هست ایا اختلال انفجاری ایشون به خاطر افسردگیه؟؟ ایا کمک یه مددکار اجتماعی با تحصیلات روانشناسی میتونه موثر باشه؟؟
سلام,من خانومی 20ساله هستم,در سن 15سالگی دچار تشنج شدم,در این چند سال قرص دپاکین 500مصرف میکردم,بعد از مدتی پزشک معالجم دستور قطع دارو را داد,دو هفته بعد از قطع دارو پرش های شدیدی داشتم به پزشکم مراجعه کردم گفتند که تشنج شما از نوعjme است و باید دارو مصرف کنید,تصمیم به بارداری گرفتم با پزشکم مشورت کردم گفتند که منفعت مصرف دارو بیشتر از ضررش است,آیا ممکنه من با مصرف دپاکین500 در دوران بارداری ,فرزندی سالم داشته باشم؟خیلی میترسم لطفا راهنماییم کنید.
من دچار بیماری پارکیمسون هستم آیا میتوانم تو دوران حاملگی دارو سوپکسول مصرف کنم
سلام خسته نباشید من دختری بیستو چهار ساله هستم. با پسری شدم که یک سال از من کوچکتره. خیلی مادرش رو دوست داره و خواهرش طلاق گرفته و با خودشون زندگی میکنه. یک برادر دیگه هم داره که دانشجوئه این پسر و خواهر و مادر با پدرشون مشکل دارن ولی با هم زندگی میکنند. توی دوران دانشجویی به واسطه دوستم باهاش اشنا شدم و ایشون یک شهر دیگه هستن و راهمون دوره خیلی کم بهم زنگ میزنه وبیشتر چت میکنیم. من و ایشون خیلی با هم قهر و آشتی میکردیم تا حدی که من خسته شدم و بهش گفتم ازدواج کردم ولی فهمید که دروغ گفتم و دوباره اصرار داره که با هم باشیم. الان ایشون سرباز هستن و نمیدونم منتظرش بمونم یا نه. همش ناراحت هستم و تست دوقطبی دادم توی اینترنت و نوشته که شما دوقطبی شدید هستید. نمیدونم چیکار کنم توروخدا کمکم کنید
سلام خسته نباشید . پسری 17 ساله دارم که کلاس یازدهم میباشد. هنگام یادگیری دروس موهای ناحیه ساق پایش را می کند بطوری که در این ناحیه مو وجود ندارد. به من میگوید موهای پایش را با لیزر از بین ببرد . من موافقت کردم و موکول به پایان دوران تحصیلی اش کرده ام. موهای سرش را با دوانگشت شصت و سبابه ارام میکشد بویژه اگر چرب باشد اما نمی کند. به عادت هایش خیلی پایبند است و اگر تغییری در نحوه و ترتیب انجام آن رخ دهد اعتراض میکند. لطفا راهنمایی بفرمایید.
سلام ایادارویی وجود داره ک کاملابدون ضرر باشه وچاقی ویبوست وغیره نداشته باشه وودردوران بارداری هم بتوان ازان استفاده کرد ب جای الانزاپین
لیرز کردن موهای زائد بدن در دوران شیردهی امکان پذیر است یا ضرر دارد؟
میتونم در دوران شیردهی آسنترا مصرف کنم؟
باکلوفن اعتیاد آور است و در دوران بارداری منع مصرف دارد آیا
سلام خسته نباشید میخواستم بپرسم اگه یه دختر 16 ساله مبتلا به خودارضایی بوده باشه و چندماهیه که ترک کرده... به افسردگی و اضطراب و به ندرت حالتایی شبیه حملات وحشت داشته. حدود یک ماه فلوکستین20 و کلردیازپوکساید5 با تجویز پزشک مصرف کرده و الان قطع کرده.درحالیکه فلوکستین 29 براش زیاد بود ولی یمقداری بهتر شده.ولی هنوز چند روزقبل از شروع دوران قاعدگی گه گاه دچار اضطراب زیاد و افسردگی خفیف میشه و وقتی این حالاتو داره احساس انقباض کمر و گردن و در یه قسمت های خاصی از بدن که بعضی ها بهش میگن چاکرا داره.میخواستم لطف کنید بگید استفاده از ماساژ میتونه بدنشو باز کنه و مشکلشو حل کنه یا باید همراه ماساژ قرص مصرف کنه؟ لطفا بفرمایید ماساژ و مدیتیشن میتونه درمان گر باشه یا حداقل جایگزین قرص ها بعد از ترک باشه؟
۲۹سالمه.از۲۶سالگی ب علت فوبیا ترس و استرس.داروی توپیرامات کلومیپرامین.پرفنازین مصرف کردم حالم خیلی خوب شد اقدام ب بارداری کردم واوناروترک کردم دوران بارداری علایم نداشتم.بعداززایمان از استرس زیادبیماریم دوباره برگشت.دکترم کلومیپرامین شبی یک دوم وکلردپوکسایدشبی یک عدد روزی یکی.خواستم بدونم برای نوزادی ماهم تاثیردارندوثاثیرشونوبدونم.باتشکر
سلام بنده ویس را کامل گوش کردم به اضافه اینکه هرشب سردرد دارم ودوران ابتدایی خودم رو شب خیس میکردم شب خیلی خیلی سخت خوابم میبره تقریبا نزدیک صبح خوابم میبره ...زود رنجم اضطراب ونگرانی و بیقراری دایم دارم ...بیش از حد کار میکنم...بیش از حد احساساتی هستم ....ترسو هستم ...ی کم بصورت غیر طبیعی .‌‌التماس میکنم اگه واقعا راه کاری وجود داره کمکم کنید ..‌تنهایی رو بیشتر دوس دارم تا اینکه کنار همسرم باشم ...خواهش میکنم عاجزانه کمکم کنید
سلام من دختری۱۶ساله هستم چندوقتی میشع بامشکل خواب الودگی مواجه هستم یعنی همش احساس خستگی وخواب الودگی دارم سردرد هم گاهی دارم پریودم تازه تموم شده ایا ممکنه به خاطرکم خونی این دوران باشه؟؟؟اخه تواین دوران اینطوری شدم ونمیتونم درس بخونم خواهشاراهنماییم کنید
ميشه قرص زولفت را در دوران بارداري استفاده كرد؟
ایازن باردارمیتوانددردوران بارداری باقرصb2ترک کند?
در دوران قاعدگی از سفکسیم میشه استفاده کرد
باسلام من دختری ١٩ساله هستم ویک خواهر ٨ساله دارم از نظر درسی وضعیت خوبی داشتم ودر دوران دبیرستان مدرسه نمونه بودم اما از بچگی مشکل داشتم خیلی خجالتی وساکت بودم وتوانایی بر قراری ارتباط را نداشتم وندارم وبسیار از این موضوع رنج میبرم در ضمن من در خانواده ای فقیر زندگی میکنم پدرم کارگر است وهمیشه پدر ومادرم با هم دعوا میکنند ومن اصلا در خانه آرامش ندارم از سن ١۵سالگی تمایل شدیدی به ازدواج پیدا کردم اما پدرومادرم بخاطردرسم مخالفت کردن تا ١٧سالگی که خواستگار برام اومد تقریبا باشرایط من جور بود اما در آخر بخاطر سختگیری پدرم بهم خورد ومن تا چند ماه حال خوشی نداشتم وهمش گریه میکردم کنکور دادم ولی بخاطر نظر مادرم دانشگاه نرفتم تایکسال بیشتربخونم ورشته بهتری قبول شوم اما خواستگارم دوباره اومد من که دوسال انتظار کشیدم فقط خواستم.ناز کنم و گفتم نه فکر نمیکردم دوباره ول کنه بره ولی الان خیلی پشیمونم وحالم خوب نیست از طرفی حوصله درس خوندنم دیگه ندارم لطفا راهنماییم کنید
درمان افسردگی در دوران شیردهی چیست؟
سلام حدود چهل و نه سال سن دارم از دوران ابتدایی ترس واسترسم در جمع صحبت کردم شروع شد دوتا حالا که به این سن رسیده ام هنوز نمی توانم در جمع صحبت کنم و چنان استرس وتپش قلبی به من در جمع دست میدهد که حالت رعشه وقفل شدن دهان پفک خایم شده دوتا حد مرگ پیش میرون راهنمایی کنید به چه پزشکی مراجع کنم و آیا بیماری ام درمان دارد و چه بکنم ممنون
با سلام من توسط یک روانکاو؛ روانکاوی شدم و خوب پیش میرفتیم ولی بین من و روانکاوم فاصله افتاد و دیگه نمیخوام که ادامه بدم . روانکاوم در زمانی که من برای تصمیم گیری مهم نیاز داشتم که ازشون مشورت بگیرم . بی توجهی کرد تا یه مشکل دیگه منو حل کنه ولی باعث شد ازش بدم بیاد و دیگه حرفی باهاش نداشته باشم. چند بار هم بهم پیام داد و زنگ زد من جواب ندادم. زخم های دوران کودکی باز شده و خیلی از داشته هام از بین رفته و حال خوبی ندارم.? احساس میکنم حرف های من برای روانکاوم بچه گونه اس در صورتی که برای من حرف های مهمی هست. برای همین دوست ندارم دیگه باهاش حرف بزنم. چیکار کنم؟
سلام من در دوران کودکی تصادف کردم جمجمم نشکست اما گوشتش جدا شد به همین علت بخیه زدن الان بعد ۱۳ سال جای بخیه ها ورم کرده و خیلی سفت شده میخواسم دلیلش رو بدونن
کمردردشبیه درددوران پریودی دارم
سلام من دختری ۱۶ساله هستم بامعدل ۱۹ویک دانش اموزبسیارموفق درازمون هام اماخب متاسفانه چندوقتی میشه که بامشکلاتی نظیر افسردگی مواجه شدم تقریبا میشه گفت ازکودکی اینطوربودم گوشه گیر زودرنج عصبانی وحساس ومنزوی و.... ومتاسفانه دردوران نوجوانی برام اتفاقی افتادایندبودکه به دبیرم که خانم بودعلاقه مندشدم اماالان پس ازشکست های بسیارهنوز فکراذیت شدن هام رهام نکرده وچون خیلی دبیرم درحقم بدکرده وتمام حرف هام رورفته گفته فکرانتقام هستم به همین دلیل هست تانیمه هایی ازشب درس میخونم تاپزشکی دانشگاه تهران قبول بشم وفکرمی کنم این یه نوع انتقام گرفتن ازسختی هاهست درسته؟؟ومشکلاتی که درکودکی داشتم و...... مشکل کجاست به نظرشما؟؟هرکاری می کنم بدی هایی که درحقم شده رونمیتونم فراموش کنم چه کنم؟؟؟؟؟؟
با سلام بنده یک خانم 28 ساله هستم که از دوران نوجوانی مقداری لرزش در دستانم داشتم،که بیشتر موقع استرس بیشتر میشد، الان حدود یک سال است که لرزش خیلی شدید شده مخصوصا در سمت چپ بدنم مخصوصا سمت چپ صورت و دست چپ، نوار مغز گرفتم ،دکتر گفت مقداری خون رسانی به مغز ضعیف است و مقداری تحریک پذیری دارد،پروپونالول و آهن داد خوردم کامل،اما بهتر که نشد هیچی،بدترم شدم الان. نمیدونم چیکار کنم،کارامو زندگیمو مختل کرده،افسردگی دارم میگیرم.
با سلام و وقت به خير خانم مجرد و سي ساله هستم از حدود ٥ سال پيش متوجه شدم كه هر چه سنم بالا تر ميره در دوران قبل از شروع قاعدگي به شدت خلق و خوي من تغيير ميكنه و باعث ميشه هر ماه حدود چند روز يا هفته اي رو با ناراحتي و دلخوري عزيزانم و كلي اضطراب و احساس بد نسبت به خودم طي كنم ، خواهش ميكنم راه حلي بهم نشون بديد كه ازين شرايط خارج بشم . من خودم واقعا از اين همه نا اميدي و پرخاشگري و رفتارهاي بي سر و ته و بعد كلي پشيموني و عذرخواهي خسته شدم ، بقيه درك نميكنن شايد در اثر تغييرات هورموني من اينقدر متفاوت ميشم و فكر ميكنن كه خودم متعادل نيستم ولي من خيلي توجه كردم و ديدم دقيقا از دو سه روز قبل از شروع تا دو سه روز بعد از شروع دوره اوج رفتارهاي نامتعادل من هست فقط
من خانمي هستم كه احساس ميكنم از نظر ارتباطات جنسي مشكل دارم ميل جنسي بالايي دارم در دوران عقد هستم شب هايي كه شوهرم از من دور هستن اينقدر وسوسه ديدن فيلم هاي ...ميشوم كه نميتوانم خودم را كنترل كنم در مواقع بودن با همسرم نيز ديرتر بِه ارگاسم ميرسم دغدغه روزانه ام همين ميل بالاي من است كه بعضي مواقع با همسرم نيز بخاطر اينكه مثل من نيستند كه ميل بالايي داشته باشند دعوا ميكنم حتي در رابطه بايد در يك روز دو بار به ارگاسم برسم تا راضي باشم دعوا در ضمن من مشكل تحريك پذيري عصبي واسترس نيز دارم محيط خانه تنش دايي داشته ام يبار دكتر قرصاي اعصاب فلوكستين نورتريپلين سيتالوپرام با دوز خيلي پايين بهم دادن ولي حالت تهوّع بدي داشتن كنار گذاشتم خسته شده ام از ديدن اين فيلم ها كه تحريك كننده هستند و بعدش پشيمان ولي اصلا نميتونم خودم را كنترل كنم در ضمن در نوجواني نيز أفكار جنسي داشته ام خواهش ميكنم كمكم كنيد دارويي وحود داره؟
سلام به پزشک محترم من از کودکی همیشه روزی نبود که پدر و مادرم با هم دعوا نکنند سر مسائل چرت و پرت باهم دعوای لحنی و فیزیکی شدید میکردن. من اون دعواها رو میدیدم و این نبود که برم تو اتاقم و به کار دیگری مشغول بشم , میرفتم اون دعواها رو تا آخر میدیدم و خودم رو آزرده میکردم و بسیار ناراحت میشدم و افسوس میخوردم. پدرم از کودکی (سن 4 سالگی به بعد) با من هم برخورد های شدیدی میکرد و به علت بیماری روانی خاص خودش بود که تمایلی رفتن به روانپزشک و درمان خودش نداشت. همیشه داد میزد و حتی من باهاش مهربانی هم میکردم اذیتم میکرد. کوچکترین کارهایی رو که انجام میدادم به شدت تنبیهم میکرد(در حد سیلی زدن های متعدد و پرت کردنم به در و دیوار) من به شدت ازرده میشدم و همیشه فکر و افسوس میخوردم این امر اعتماد به نفسم رو هم به شدت پایین می اورد چون هر کاری رو که میخواستم انجام بدم در این فکر بودم که با این کار پدرم این برخورد رو با من میکنه حتی اگر کار بدی هم نباشه. با این فکر کردن ها و افسوس خوردنا من در سن 6 یا 7 سالگی بود که متوجه تغییری در خودم شدم . به حواسپرتی دچار شده بودم و بعضی چیزها رو فراموش میکردم و دچار استرس و ناراحتی اعصاب شده بودم . برای این مشکل به روانپزشک رفتم و مشکل خودم رو گفتم کمی باهام صحبت کرد و داروی فلوکستین رو تجویز کرد . ولی مشکلات ادامه داشت و هیچ وقت تمامی نداشت گذشت و من به دوران راهنمایی رسیدم در این دوران بود که کمی کمبود حافظه رو تجربه کردم و بی برنامه شده بودم و کم حوصله; حوصله ی فکر کردن نداشتم و کمی ادم عجولی شده بودم. بعد از این دوران مشکل اساسی از جایی شروع شد که در اواخر دوران اول دبیرستان بود که مشکل روانی جدیدی رو تجربه کردم . مشکلی که در شروع کمی خفیف بود ولی به مرور زمان جدی شد. زمانی بود که هنگام توجه به سخنان معلم با ان مواجه شدم; با عنوانی و با مثال شرح میدهم . / ((مشکل و اختلال در حافظه کوتاه مدت و تمرکز و تحلیل و پردازش مطالب در حدود 4 الی 6 ثانیه بعد از گوش دادن )) هنگام توجه به سخنان استاد که اوایل شروع مشکلم بود این مشکل برایم به وجود نیومد اول فهمیدم که استاد درس رو با لحن عامیانه (نه پیچیده که نفهمم) توضیح میداد . جمله ی اول رو میفهمیدم , جمله ی دوم که میرفت جمله ی قبلی رو فراموش میکردم مشکل من بعد از مدتی کم کم جدی تر شد و هنگام توجه حتی به حرف های عامیانه مشکل دیرهضمی در من بوجود امد و توجه به حرف و یا خواندن کتاب سخت ترین کار برای من شد. خیلی حواسپرت هم بودم , به صدای مچ مچ هنگام خوردن غذا , خمیازه کشیدن و... هم حساس بودم; مشکلم روز به روز بدتر میشد . این مشکلاتی بود که با ضبط کردن و چند بار گوش دادن و یا چند بار خواندن مطالب حل میشد و پشتکار و امید بالایی داشتم و به لطف خدا معدل و نتیجه ی خوبی هم میگرفتم ;تا اینکه دوران دانشگاه رو سپری میکنم الان مشکل جدیدی علاوه بر اون مشکل ها که برایم به وجود امده است اینکه((نمی توانم بر روی یک مسئله یا یک موضوع متمرکز شوم و تحلیل کنم چون در حد 5 ثانیه بعد فکرم از موضوع یا فکر مربوطه میپره و فراموش میکنم و دوباره بسختی فکر میکنم که به خاطر بیارم)) نمیتوانم تمرکز کنم وسواس شدید فکری هم منو آزار میده به علت این مشکلات ترم سومه (جدید) که در دانشگاه تحصیل میکنم و دو ترم پیش را با معدل پایینی که حتی روی گفتن به شما رو ندارم مشروط شدم . این مشکلات را بدون هیچ گونه اغراقی و کاملا صادقانه بیان میکنم لطفا یه راه حلی برایم مطرح کنین و مشکلم و نوع درمان را بهم بگین ممنون میشم.
سلام وقت بخیر مصرف قرص سیتالوپرام در دوران بارداری برای مادری که سالهاست افسردگی دارد و این دارو مصرف میکند خطرناک است؟؟؟
غذاهای نفاخ در دوران شیردهی کدامند؟
من دختری متولد 1381/4/22 جدیدا کمی بی حالم و در هنگام ناراحتی یک بار دست چپم بی حس شد تقریبا ، سفیدپوستم و جدیدا روی پوستم دونه های قرمز و ملتهب شده دوران قاعدیگیم نامنظمه ........ باتشکر
من از دوران نوجوانی دارم مو هامو میکنم اوایل خیلی شدید بود الان که 25 سالمه کمتره ولی از این وضعیت هرکاری میکنم خلاص نمیشم .فکرمو کلا بهم ریخته.اعتماد بنفسم کمه لطفا بهم کمک کنید من بخاطر اطرافیانم نمیتونم برم پیش به روان پزشک لطفا از طریق کانال بهم کمک کنید
آمپول فلوفنازین هر ماه. لاموتریژین ۱۰۰ ۲عدد، فلو وکسامین ۱۰۰ ۲عدد، آریپیپرازول ۱۰ ۲عدد ، ایندرال ۲۰ ۲عدد ، آرتان ۲ ۲عدد..باتوجه به اینکه تنها مشکلِ باقی مانده ی من استرسِ شدید در مواجه با اشخاص در اجتماع است ( به دلیل حسِ هیچ انگاری ی خودم در مقابلِ افراد)، آیا این شانس را خواهم داشت که با مثبت اندیشی و مثبت زیستی و تقویت وتلقینِ ارزشمند بودنِ وجودم، حسِ خود هیچ انگاری در زمانِ حضور در بینِ افراد را از بین ببرم؟ ( ریشه ی این تفکرِ رنج آور، سرزنش و تحقیرِشدیدِ پدر ومادرم درکودکی تا سن جوانی ام ، به دلیلِ داشتنِ چهره ی زشت، به دلیلِ داشتنِ نیازها و فعالیتهای غریزی مثلِ خوردن و خوابیدن، به دلیلِ داشتقنِ نیازهای روانی و جسمانی خصوصا در دورانِ بلوغ و بعدِ آن ، است.)وآیا درصورتِ بهبودی ی نسبی در این امر، میتوانم آمپولِ فلوفنازین را به تدریج حذف کنم؟ ( به علتِ عوارضِ نورولپتیک این دارو در سالهای آینده)..ایا امپولِ آریپیپرازول واردِ ایران شده تا حداقل جایگزینِ فلوفنازین بشه؟ نوشته ام طولانی شد میبخشید و سپاسگذارم.
سلام من دختری ۱۶ساله هستم محصل رشته ی تجربی باهدف پزشکی اماخب متاسفانه ازاول کودکی مامشکل منزوی بودن مواجه بودم واحساس می کنم هرچه به دیگران نزدیک باشم ازهدفم دورمیشم واغلب تنهام اتفاقاتی متاسفانه دردوران راهنماییم برام افتاد اونم وابستگی به دبیرم بود متاسفانه تواین ماجرافقط من ضربه خورد حالا حتی برای انتقام هم که شده میخوام پزشک غدد بشم وسرسختانه درتلاشم درضمن افسردگی هم داشتم وداروهایی مثل کلردیازپوکساید وهالوپریدول مصرف میکردم والان بهترم هدفم پزشکی هست ورویاهایی دارم وبهشون فکرمی کنم دلم میگیره ونمیتونم به کسی بگم وازاول بچگی اینطوربودم لازمه من هیپنوتیزم بشم؟؟؟
سلام من ازدوران بلوغ یک خال بزرگ طرف کتف سمته راسته بدنم به وجودامد دکتر تشخیص داد که خال بکر است ودرمانی ندارم حال ازشما خواهشمندم یک راه حلی برای برطرف شدن این خال بهم بگین چون خیلی ناراحتم باوجودش
من در کودکی آدم خلاق و نابغه ای بودم همه بر من تحسین میگفتند و در بسیاری از زمینه ها همیشه اول بودم . اما زیاد نمیگم کودکی به موانع افت خلاقیت برخوردم مهم ترین موانع والدینم بودند من رو خیلی به اروم بودن وا میذاشتند. و نمیذاشتند فکر و خلاقیتم را بروز دهم و مثلا من 6 سالگی رو به خاطر دارم که یکروز مغازه نزدیک کوچه رفتم بستنی بخرم ابوی به شدت با من برخورد کردن کتک میزدن , زندانی تو اتاقم میکردن کار ندارم حتی والدینم با خودشون بسیار بسیار مشکل داشتن و همیشه با هم دعوا میکردند همیشه . اما یه روزی رو به خاطر دارم که به طرز فجیعانه ای با هم دعوا میکردند تا حد مشت زدن و اسیب دیدن . حالا من ادمی نبودم که برم سریع تو اتاقم و ولشون کنم میومدم دعوا رو میدیدم و بسیار ناراحت میشدم در طول این دوران افسردگی گرفتم و بسیار فکر میکردم ناگهان شوکی به من وارد شد و نمیدونم دیگه نمیتونستم خوشحال باشم و فکر میکردم ذهنم تاریک و افسرده شده این مشکل رو جدی نگرفتم و سال ها گذشت . مشکل حاد از زمانی بود که مشکلات بعد از این وقایع برایم پیش امد که من سوم راهنمایی بودم موقعی فهمیدم چرا استاد صحبت میکنه من دیرتر هضم و تحلیل میکنم و معنی هر کلمه ای که از دهان استاد خارج میشد رو دیرتر پردازش میکردم مشکل نمیدونم از کندی حافظه در به یاد آوردن معنی و مفهوم جمله یا هر کلمه بود یا چیز دیگه ای این مشکل رو با روانپزشک مطرح کردم و داروهای مختلفی رو مصرف کردم.تأثیری نداشت این مشکل بر روی قوه تمرکز و یادگیری تأثیر گذاشت و مجبور شدم MRI بگیرم که الحمدلله مشکلی نبود مشکل من فکریه دکتر . بسیار حواسپرت شده بودم همیشه چیزی رو جل میذاشتم و ... تا اینکه من دوران تحصیلات دانشگاه را طی میکنم مشکلم داره حادتر میشه مشکلات جدیدی برام پیش اومده نمیتونم به خوبی فکر کنم تصمیم بگیرم مادام تا به یک چیزی فکر میکنم سریع از ذهنم اون فکر میره و نمیتونم نگه دارم به سختی میتونم حتی یک عبارت رو به خاطر بسپارم. به خاطر این مشکلات احساس کمبودی دارم و به عبارتی هیچی بارم نیست دکتر خواهشا مشکل منو حل کنین من نمیتونم به اهدافم برسم اصلا نمیتونم از ته دل خوشحال باشم راه حلی رو برایم مطرح کنین
باسلام خانمی 31 ساله هستم تفریبا 6 سال میشه که صبح ها از خواب بیدار میشم حالت تهوع دارم این حالت تهوع در دوران قایدگی برخی اوقات منجر به استفراغ شدید میشد ولی تقریبا دو سه ساله که خارج از دوران قایدگی هم دچار استفراغ شدید میشم خیلی دکتر رفتیم و ازمایش های متعددی دادیم گفتن که از نظر جسمی کاملا سالمی مشکل از اعصاب و روانه یک دوره یک ساله زیر نظر متخصص دارو مصرف کردیم ولی تاثیری نداشت پزشکمون رو عوض کردیم ایشون تشخیص دادن در کنار مصرف دارو باید روانکاوی بشی 12-13جلسه روانکاوی هم انجام دادیم ولی به نتیجه نرسیدیم .من واقعا دارم به علم پزشکی و کار متخصصان داخل شک میکنم چرا نمیتونن یه راهی برای درمان من پیدا کنن . اگر ممکنه شما یه راهکاری بدید خواهش میکنم
سلام خسته نباشید من امسال کنکور دارم و چون پشت کنکوری هستم بسیار ذهنم درگیر میباشد. سال گذشته بیشتر تلاش میکردم ولی امسال با اینکه خیلی اولش اشتیاق داشتم ولی الان واقعا خنثی شده ام و از مو کندن کلافه شده ام،بارها خواستم و تلاش کردم ک کنار بگذارم این عادت را ولی هر بار بدتر از قبل ولی یکبار،یکروز دوام آوردم و موهایم را نکندم.. دستکش پوشیدم،انگشتم را چسب زدم،روسری سر کردم و حتی از موهای بلندم ک خیلی علاقه داشتم و برایم عزیز بودند،دست کشیدم و کوتاه کردم ولی باز همان آش و همان کاسه.... الان چند ماهه ک مچ دستم هم درد گرفته بخاطر این کار و مچ بند خریدم، امسال سال سرنوشت ساز من است و باید پزشکی قبول شوم ولی این عادت بد واقعا آزارم میدهد،آنقدر ک گاهی غصه می خورم و گریه میکنم.... مثلا دارم درس میخوندم یهو میبینم روی میز پر از موهای کنده شده میباشد..... الان حدود چهارسال است ک درگیرشم،اوایل فکر میکردم چیز خاصی نیست ولی الان ک سرچ کردم،دیدم یک بیماری است.... البته من مشکلات خانوادگی هم دارم و دوران دبیرستان بسیار درسخوان بودم که سال پیش دانشگاهی بخاطر برخی مسایل از امکاناتم دور شدم و شکست در کنکور من را خیلی آزار میداد و از اون سال خیلی شدیدتر شد.... البته اگر روسری محکم ب سرم ببندم تا چند ساعت یا مثلا یک روز دیگ موهایم را نمیکنم،ولی دیگه دارم دیوونه میشم.... اگر واقعا راهی ندارم کچل کنم؟ نظر شما چیست؟ باتشکر?

آخرین ویدئو های پزشکی و سلامت

آخرین تست های سلامتی

درمان بی خوابی بدون دارو (کلیک کنید)
اینجا باهوش تر میشوید!
عضویت در خبرنامه ثبت نام
ثبت نام شما با موفقیت انجام شد
در خبرنامه ما عضو بشید و دسترسی خودتون به اطلاعات جالب و جذاب رو راحت کنید. باقی کارها رو ما برای شما انجام میدیم. تنظیم خبرنامه خبرنامه سلامت خبرنامه مغز و اعصاب و روان خبرنامه زیبایی و تغذیه