سلام من ۷سال پیش که بابام مرد شوک بدی بهم وارد شدو دچار حمله پانیک شدم خیلی میترسیدم و فکر میکردم هر لحظه می خوام بمیرم..تا یک سال قرص خوردم و سرازخود قرص هامو قطع کردم ولی بعداز ۲سال بیماریم برگشت ودچار وسواس فکری شدم الان ۵سال وسواس فکری دارم و دکتر قرصهامم کم کرده الان روزی نصفی الانزاپین۵ونصف سرترالین۱۰۰می خورم...دکتربهم گفت هرکس وسواس فکری بگیره تا اخرعمرش این وسواس باهاشه ایا حقیقت داره?? ایا تا اخرعمرم این بیماری رو دارم...و ایا ممکن بتونم قرصامو قطع کنم یا باید تا اخر عمرم قرص بخورم?

سلام من با همسرم یکسال نامزدیم ایشان بعضی اوقات به شدت احساسی و بعضی اوقات به شدت پرخاشگر و فحاش هستن به هر بهانه تا مرز جنون میرن در زمان ناراحتی چند بار میخواست در ماشین باز کنه و خودشو بنداز پایین یا اخرین بار بعداز پرت کردن لیوان و غیره با خورد های،شیشه کشید روی رگ دستش و به سمت من حمله ور شد شروع کرد به کتک کاری هر اتفاقی بینمون می افته با خانوادش در میون میزاره دعواهامون ام برای دوستاش و خانواده اش تعریف میکنه چه کنم ؟ ممنون از راهنمایی اتون

سلام من يه اتفاقي تو زندگيم افتاد كه عصبي شدم و دكترا بهم ميگفتن حمله پيونيك هست و چند بار تكرار شد و از اون زمان به بعد با خودم كلنجار ميرم و يه ترسي دارم و موقعي كه موزيكي گوش ميكنم كه دوست ندارم يا تو محيطي ام كه نميشه صداش و كم كرد يه حالتي بهم دست ميده كه انگار تو اون محيط حضور ندارم

سلام علائم حمله قلبی چیست

آیا ویروسی ک به مخچه حمله میکند قابل درمان است؟

حمله تنفسی در بیماران آلزایمری همراه با خرخر و خفگی چیست

1.تنگی تنفس شدید-2.سنگینی سینه-3.تپش شدید قلب-4.نداشتن تمرکز-5. عدم اعتماد به نفس - 6.حس مرگ- 7.احساس بیقراری شدید - 8.و گریه شدید- 9. ترس از حمله دوباره-10.و تنگی نفس دائم

با سلام، پسر بیست و پنج ساله هستم، در طول یک ماه دوبار سابقه ی پانیک اتک (حمله وحشت) خیلی شدید داشتم. پیش روانپزشک رفتم و گفتند باید قرص انتی دپرسان (paxera 30mg) به مدت یکسال مصرف کنم. علاوه بر ان قرص Tranko-buskas را برای زمان های احتمالی که حمله ای رخ دهد تجویز کردند. با تحقیقی که خودم در اینترنت کردم این بیماری ربطی به افسردگی ندارد، و سوال من این هست که آیا باید انتی دپرسانت مصرف کنم و تجویز ایشان درست بود؟ ممنونم.

بیمار باجنسیت مرد 75 ساله بدون سابقه بیماری قبلی /دچار توهم است گاهی اوقات نسبت به اعضای خانواده حمله ور می گردد بسیار کم خواب است پزشکان بیماری او را الزایمر حدس زده اند لطفا یک بیمارستان دولتی که بتوانم بستری کنم معرفی بفرمایید متشکرم

حمله پانیک چیست؟؟؟

همسرم، که مردی ۴۷ساله است دچار استرس و اضطراب شدید شده بود دکتر براش پروزاک ۲۰، کلردیازپوکساید و پروپرانول تجویز کرد ، پس از ۳روز استفاده حالش بشدت بدتر شد بطوریکه دچار حمله عصبی و توهم و ... شد که اورژانسی به بیمارستان روانپزشکی بردیمش ، اونجا آمپول هالوپریدول و پرومتازین بهش زدن تا سریع آروم شد و براش این داروها رو نوشتن که با خوردن اونها خیلی خوبه ولی کم انرژی و بی حاله . تا چه موقع باید این داروها رو بخوره و بعدش دوباره مریضیش بر نمیگرده؟ هالوپریدول، سیتالوپرام و نیموسکار ممنونم از توجهتون

باسلام سی و هفت سال سن دارم پارسال دچارحمله پانیک شدم چند مدت زیر نظر متخصص اعصاب وروان دارو مصرف کردم سیتا لوپرام هالوپریدول ماپروتیلین تری فلوپرازین الان چهار ماهه به خاطر عوارض داروها چیزی مصرف نمیکنم از پارسال تا حالا مدام ترس استرس ووحشت از مردن دارم لطفا راهنماییم کنید

سلام و عرض ادب همسرم مدتی بود دچار تشنج میشد پس از مراجعه به بیمارستان قرص دپاکین تجویز شد.ولی با مصرف قرص همچنان دچار حمله میشد دوباره در بخش emu بستری شد و پس از معاینات کامل دکتر گفت این حالت تشنج نیست و باید به روانپزشک مراجعه کنیم.در صورت امکان یک روانپزشک مجرب معرفی کنید باتشکر

سلام، من حدود چهار سال پیش یک حمله عصبی داشتم، خیلی زیاد تشنج می کردم جوری که یک بار به شدت تشنج کردم و بی هوش شدم، به پزشک مراجعه کردم ایشون داروی والپروات سدیم 200 را برای من تجویز کردند روزی سه وعده. حالا تشنج هایم خیلی کم تر شده ولی باز هم احساس میکنم انگار می خواهد باز دردسر ساز شود، تا داروها تمام می شوند دوباره علائم بیماری به سراغم می آیند. چه کار باید کرد؟

سلام.من داعم تپش قلب دارم.فوق العاده آدم عصبی و استرسی هستمـ تمام تست های قلب رو انجام دادم قلبم سالمه .گفتند باید،برم مشاوره وقتی که حمله بهم دست میده واقعا میترسم لطفا راهنماییم کنید

سلام بنده خیلی استرس دارم یه کم هم فکرمیکنم یاعصبی میشم حمله ی عصبی بهم دست میده طوری که حالت تهوع بی اشتهایی تب لرز دلپیچه میگیرم الانم به خاطراین مشکل کلردیازپوکسایدمصرف میکنم درضمن شباهم اصلاخواب ندارم ریفلاکس معده هم دارم تقریبایه سالی میشه که داروی معده میخورم ونفخ هم زیاددارم

سلام .دخترم ۱۹ سالشه. از ۷ یا ۸ سالگی دچار صرع کوچک بود. یعنی خیره شدن صبحگاهی فقط. و تحت دارو درمانی قرار گرفت. ۳ سال پیش در اثر شوک خبر فوت مادرم. دچار حمله ی تشنج شد. الان داروی دپاکین میخوره. خیلی نگران آینده شم. برای ازدواج و..‌ آیا کاملا درمان میشود. که دارو دیگر نخورد؟

من دچار حمله پانیک میشوم خیلی اذیت میشم دارو هم مصرف میکنم زیر نظر روانپزشک باز هم دچار حمله میشم چیکار باید بکنم ریشه کن بشه مریضیم؟

حمله هراس چیست

من شبها موقع خوابیدن دچار حمله قلبی میشم وقلبم تپش های شدیدی داره مشکل از چیه الان نزدیک سه ماهه نتونستم روزی بیشتر از سه ساعت بخوابم

سلام من ۹ ساله پنیک دارم مدتی بود خیلی بهتر بودم و به دیدگاه پزشک دپاکین را قطع کردم ولی سرترالین و ترانکوپین میخورم یه مدته دوباره پنیک با عوارض کمتر لرز زیاد و طپش قلب دارم و مواقع حمله زاناکس بنظرتون دارو مناسبه ضمن اینکه همیشه من نصف شبا پنیک دارم

من اضطراب و وسواس و دچار حمله های پانیک هستم

سلام ببخشید بنده 3،4 سال فلووواکسامین 100 مصرف میکنم شب ها به خاطر وسواس و حملات ترس و اضطراب، مسخ ولی کامل اینطور که بخوام خوب نشدم یعنی 60 درصد بهتر شدم نسبت به روز اول خواستم بپرسم چکار کنم من بعضی شب ها هنوز اضطراب رو دارم پ مسخ هم گاهی اوقات میاد و همینطور وسواس هم هست تقریبا ولی کم تر و این که گاه گذاری به ندرت حمله هم بهم دست میده خواهش میکنم راهنمایی م کنید چکاز کنم آیا باید ادامه داد یا نه آیا ممکنه از عوارض دارو باشه و خپاهشن کامل بگین

لطفا در مورد حمله پانیک توضیح دهید. آیا آلپرازولام موثر است؟

باعرض سلام و ادای احترام حدود بیست روزقبل صبح که خواستم بیدارشوم سرم راازبالش که بلندکردم افتادم روبالش احساس تهوع نسبتاکم سبکی سر کرختی وبی حسی عمومی بدن بی حسی نسبی لب هام و عرق سرد و احساس منگی و غوطه وری شدید در آب تپش قلب شدید و اضطراب داشتم و هرچه تلاش کردم نتوانستم از رختخوابم حتی یک وجب هم بلندشوم و همینجوری که روی شکم که خوابیده بودم به 115 زنگ زدم هوشیاریم زیادنبود ولی درتماس بااورژانس و خانواده مشکل جدی نداشتم (البته گوشی رو خانمم برایم آورد) بعدکه آمبولانس آمد و نیم ساعتی طول کشید هرچنددرگزارش خودشان 8 دقیقه ای درج کرده بودند! ؛ اکسیژن خونم 99 فشارم 8 روی 8 وقندخونم 120 بود بعد که یک ساعت و ده دقیقه بعد ازاین حالت که برام پیش آمد منو به اورژانس منتقل کردند آزمایش گرفتند و اکسیژن دادند و سرم و یک آمپول به باسنم که نمیدانم چی بود بعدطبق نتیجه آزمایشات حمله قلبی منتفی بود هرچند بعدا که در اینترنت سرچ کردم یکی تو تاازاین فاکتورهایی که توی آزمایش بود حداقا 6 ساعت مبخواست تاخودشو توی خون نشون بده ولی آزمایش من یک ساعت وربع بعدازآن حالت بود البته من دقیقاساعت 8 و 50 دقیقه صبح دچارچنین حالتی شدم وقبلش ساعت 8صبح یکبارکامل بیدارشدم وهیچ خبری ازاین حالت نبود. 3روزقبل ازاینکه چنین حالتی واسم پیش بیاداحساس وزش باد درگوشهام داشتم و دوروزبعدبروزاین حات واسم دوروزهم ادامه داشت تااینکه به یک گوش و بعداکلا تمام شد. ولی ازآن موقع به بعدهرروز یک یاچندبار دچارسبکی سر افت فشار و عرق سرد میشدم هم درخواب وهم دربیداری به تناوب چندشبهم درخواب دچارکابوس میشدم و تا اینکه این علایم جایشان دادندبه عرق شبانه بیقراری دوره ای واحساس سردی درکف پاها وبی حسی نسبی بازوهام و گرفتگی خیلی کم بعد پیاده روی و هروقت سرمابه پاهام میخورد این علایم و حالات حمله بیشترسراغم می آید دکترقلب 2تا رفتم گفتندقلبت سالمه آزمایشات روتین هم که دادم مشکلی درکارنبود دکترمغزواعصاب رفتم تشخیصش البته با معاینه بالینی (سوال جواب) حملات پانیک بود دوا نوشت بامصرفشان فشارم اینقدر بالا میرفت کلیه هام درد میکرد دواها را بیشترازیک روزمصرف نکردم ولی این حالت تمام نشده هرچنداضطرابم خیلی کمترشده / البته سالهای قبل یک حالتی سراغم می آمد بااین شرح که احساس ضعف و عرق سرد و رنگ پریدگی شدید مخصوصا وقتی که ازکف زمین ارتفاع بیشتری میگرفتم داخل اتوبوس ویادرجایی سکون داشتم مثلا وقتیکه درحال اصلاح موهای سرم بودند و یا نشستن .. که با نفس عمیق کشیدن و حرکت دادن بدنم وآب خوردن بعد چنددقیقه رفع میشد اون موقع پزشکها البته عمومی گفتن کمبو اسیدفولیک دارید البته بدون هیچ آزمایش خونی که بعد از چندایامی دیگر بااین حالات مواجه نمیشدم و کلا اززندگیم بیرون میرفت (کلا سراغم نمی آمد و دوره ای سراغم می آمد ) الان فقط بازوهام بعضی وقتها بیحس نسبی میشن و بعدا بیحسی میره سراغ پاهام و بعضی وقتها احساس ضعف و سبکی سر ویا عرق شبانه میشم البته زمان خاصی نداره چه توی خواب نصف شب باشه چه بیداری روز وشب و البته احساس وزش بادتوی گوش چپم دارم البته یه خورده کمتراز اوایل اولین بار که اورژانسی شدم خواهشمندم کمکم بفرمایید دکترمغزواعصابم ام آرآی هم نوشته که هنوز نگرفته چون توی نوبتم . خدا اجرتان دهد ان شاءالله

با سلام و عرض ادب ، مدتی دچار حالتی عجیب می شوم که همراه ترس شدید از مردن ،مختصری لرزش دست و پای چپ ،نگرانی بسیار شدید و دلهره ، و این حالت معمولا روزی دو بار و بیشتر شبها رخ می دهد و مانند حمله و حجمه ای مرا در بر می گیرد رنگ له شدت می پرد و با ک.چکترین صدا ای حالت بیشتر می شود . خواهشمندم رهنمایی فرمائید. با سپلس

با سلام ببخشید بیماری آتروفی بلانچ چقد طول میکشد بهبود یابد ایارفقط،پوستی است یا به یایر ارگان ها حمله می کند

خواهر من یه بیماره که بیماری خودشو نمیپذیره و برای همین حاضرنیست دکتربره یا دارو مصرف کنه تا پرخاشگری و رفتارتهاجمی شدیدش معالجه یا کنترل بشه .بارها به خواهر دیگرمون که فلج هست سر بهانه های کوچک و بی لهمیت حمله ور شده و اون رو مورد ضرب و شتم قرارداده یکبار ما بیرون ازمنزل بودیم دوتایی تنها بودن با سیخ کباب بدنش رو سیاه و کبود کرده بود.با این اوضاع جز این روش که خودم براش دارو بگیرم و یه جوری راضیش کنم بخوره تا به اعصاب و یاجسم دیگر اعضا خانواده آسیب نزنه چه راه حلی پیشنهاد میدین؟چاره ای جزاین ندارم.ازکارم استعفا داده ام خونه نشین و نگهبان اون خواهرفلجم شده ام که این پرخاشگره مهاجم بهش صدمه نزنه.میفرمایین چکنم؟

حمله قلبی و نشانه های ان

با سلام خدمت پزشکان محترم.دختر 21 ساله ای دارم که سردرد میگرن مزمن داره تقریبا بیشتر روزهای هفته حمله میگرنی داره.انواع داروهای پیشگیری هم فایده نداشته.آیا بوتاکس موثر هست یا نه؟

سلام .اگر فردی هنگام حمله اضطراب دید تونلی پیدا کنه مردمک چشم اون شخص تکون میخوره؟ شخص دیگری چجوری متوجه حالات این شخص بشه ؟ممنون.لطفا درمورد مردمک چشم پاسخ بدید در نت پاسخش رو پیدا نکردم

سلام .. من چند روز ک متوجه شدم دچار بیماری پانیک هستم ؛ از جای تاریک وحشت دارم و احساس میکنم قلبم میخواد از کار بیافته ؛ از ساعت ۵ صبح با علائم سنگینی در قفسه سینه بیدار شدم تاالان نتونستم بخوابم بخاطر این ک میترسم دوباره اون حمله ب من دست بده .. واقعا اشفته شدم لطفا راه حلی برای این مشکل بمن بگین

باسلام من حدودچهارسال پیش یه مدت بوددچارحمله پینک میشدم ولی الان دیگ حملات به سراغم نمیایدولی حالا فهمیدم که خوردن کافئین نیکوتین ونوشابه برای اینجورافراد به شدت مضره من برای کاهش وزنم چای سبززیادمیخوردم ونسکافه وقهوه هم همینطور مشکلی برام پیش نیومدولی الان همش حس های منفی دارم و شب که میشه انگارکابوسوجلوچشمام توبیداری میبینم وحسای ناخوشایندی دارم برای درمانه اثراتی که گذاشته چکاربایدبکنم؟؟؟؟؟

خانم 33ساله هستم. در حال حاضر ماهی یکبار دچار پرش کل بدنم هنگام خوابیدن قبل از به خواب رفتن می شوم. در 17سالگی یک روز با تهوع و استفراغ بسیار شدید و جمع شدن انگشتان دستم و پرش شدید پلک هایم مواجه شدم که این حالت تا صبح ادامه داشت. روزهای بعدی دچار رنگ پریدگی بودم. تا اینکه نیمه شب که خواب بودم دچار تشنج شدم و خواهرم متوجه صدایم شده بود. لحظه ای که من را بیدار کردند و به بیمارستان انتقال دادند هیچ هوشیاری نداشتم می دیدم می شنیدم ولی درکی نداشتم کسی را نمی شناختم . قرص کاربامازپین تجویز شد 40روز بعد مجدد به همین صورت نیمه شب دچار حمله شدم. قرص کلونازپام اضافه شد. و دوز دارو بیشتر شد و اذیتم میکرد. بعد از هربار تشنج خیلی به عقب برگشتم و از نظر شناختی افت شدیدی کردم و سه روز پاهایم خم می شد و نتوانستم راه بروم . و در سرم احساس برق گرفتگی داشتم. ضعف حافظه، درد و کرختی در پاها که منجر به اختلال شدید در پاهایم شد. یکسال ادامه داشت. صرع دیگر تکرار نشد. سه سال دارو مصرف کردم. سالها طول کشید تا به حالت عادی از نظر اعصاب و حافظه برسم. بسیار افسرده و تحریک پذیر و مضطرب بودم. الان هم فقط مشکلم پرش عضلات کل بدن قبل از خواب عمیق هستم که بسیار آزار دهنده است و زود خسته میشوم.

سلام من تقریبا 3 ماه قرص اسنترا 100استفاده کردم اوایل خیلی خوب بود اما الان دو سه روز هست که دوباره حمله های پانیک و فکر و خیالات بد ،شک و تردید ،به ذهنم می رسه ،قرص زولوفت 100را جایگزین کردم ،آیا زولوفت اثرش بهتر هست؟

با سلام من يك مشكلي پيدا كردم،ميخواستم علت يابي بشم ممنونم از راهنماييتون... من كارشناس مامايي هستم و ٢٥ سالمه،پدر و مادرم مهندس هستند و تو خونواده خيلي آرومي بزرگ شدم،سال قبل با يه فردي آشنا شدم كه ابتدا خودش را مهندس برق معرفي كرد و خيلي باشخصيت بود،گذشت...بعد از جواب بله فهميدم ايشون تحصيلاتشون پنجم ابتدايي هستش اين اولين شوكه زندگيم...بماند كه چقدر حالم بد شده بود،چون جواب بله داده بودم و فاميل ميدونستن و راهي نداشتم ايشون تو خونواده خيلي تشنجي و نا آروم بزرگ شدند،پدر و مادر و برادرها و خواهر بيسواد هستند و خاله ايشون و دو تا از برادراي ايشون بيماري رواني دارند كه قرص مصرف ميكنند و پسر عمه اش تازه در تيمارستان بستري شده،در دوران نامزديم من نميدونستم مشكل رواني برادرشون رو،روزي نشسته بوديم حمله هاي عصبيش شروع شد و حمله به خواهرو داماد كرد و خواهر به اون حمله كرد،اين شوكه دوم زندگيم الان حدود ٦ ماه است كه عروسي كردم و ٦ ماه است هر شب خواب شبانه ميبينم،حتي يه روز هم نشده نبينم،خيلي از اين وضعيت خسته شدم،بقول عوام كه ميگن سحر و جادو شدي!!!من از دست اين خواب ها چيكار كنم،خسته ام كرده

آیا داروهای ضدافسردگی باز جذب سروتونین باعث حملات اضطرابی مثل پانیک و... میشوند؟ بنده یکی از نزدیکانم میگفتند که با خوردن اس سیتالوپرام دچار حمله اضطرابی شدیدی شده اند؟ لطفا توضیح دهید

براي جلوگيري از حمله پانتيك چه بايد كرد

پسری دارم الان نوزده ساله است.ابتدایی درس می خواند متوجه شدیم تو مدرسه مشکلات زیادی دارد.بچه های مدرسه سربه سرش می گذاشتن و هرروز دعوا.متوجه شدیم بیش فعالی داره.ب ردیمش .متخصص اعصاب و روان. داروی ریتالین دادن .دارو رو مرتب ندادیم.فقط یکماه مصرف کرد. بزرگترین که شد مدرسه نرفت همیشه مشکل برای خودش و خانواده درست میکردم. برادر چهار سال کوچکتر از خود ش از ترس اینکه مشکلی برا اون پیش نیاد خونه ی فامیلها زندگی می کرد. به برادر کوچکترش حمله می کرد با چاقو و ...بزرگتر شد مسایل جنسی ،میرفت جلوی مدرسه بچه های کوچکتر از خودش رو بهشون پیشنهاد میداد ه برای کارهای بد. چند بار بچه ها رو گرفته و بهشون قصد تعرض داشته. عشق خرید انواع چاقوها رو داشت .الان تو این سن دوستی نداره. درس هم نخوند. چندین بار ماشینم رو دزدکی برداشته دررفته. تحمل هیچ کم و کاستی رو نداره.مثلا اینترنت قطع میشه واویلاست. سه بار بستریش کردیم. دوازده جلسه شک درمانی شده . الان خودش برا ویزیت ماهانه پیش دکترش میره دارهاش رو به موقع خودش مصرف میکنه. ولی یه سری رفتارهای زننده و آزار دهنده داره. در مسایل جنسی برخی اوقات وقتی با مادرش تنهاس به زور دست درازی میکنه. ولخرجیها. خونه سالهاس غذا نمی خوره. رابطش با برادرش خوب شده .داروهایی که میخوره. دباکین،لیتیوم،تری هگزین،لورازپام ۲ شبها یک عدد.

سلام وقت بخیر همسر من مدت حدود سه ساله که مبتلا به بیماری M S شده و حدود ۲ ساله که یک روز در میان داروی تزریقی رسیژن مصرف میکنه و حدود ۴ ماه پیش مجددا دچار حمله شده و چند روز توی بیمارستان بستری شد تا پالس بگیره . توی این چند ماه تقریبا حالش رو به بهبود بود که بر اثر یه مشاجره به مدت یک هفته فشار عصبی داشیم که برطرف شده . الان چند روزه که از بی حسی و گز گز انگشتان دست و پا شکایت میکنه و میگه که تا زانو و مچ دست پیش رفته . و امروز هم این بی حسی رو در صورت و لب خودشون حس میکنن پیش متخصص شون رفتیم میگه ارتباطی با m s ایشون نداره و آزمایش تیرویید داده که خوبه ولی کمبود ویتامین D داره هنوز نوبت ام آر ای نشده به نظر شما علت گسترش این بی حسی چی میتونه باشه و در صورت نیاز به مراجعه به پزشک ، به چه نوع متخصصی باید رجوع کنم خانم بنده دارای دو فرزند هستن لطفا راهنمایی کنید